هنر | شکل دهی مجدد ایده ها، ابراز هویت

14 مارچ 2007

تماشاگران آمريكايی آخرين فيلم جعفر پناهی كارگردان ايرانی را مورد تشويق قرار ميدهند

برخورد با فيلم آف سايد به عنوان گراميداشت "روحيه شكست ناپذير زنان ايرانی"

 

آغاز متن

جعفر پناهی كارگردان ايرانی برندۀ جایزۀ خرس برلین نقره ای برای فیلم "آف ساید"

نوشته جودی آيتا (1)
عضو هيئت تحريريه يو.اِس.اينفو



نيويورك – صف گيشه كه در انتظار كنسل شدن بليطها بودند پافشاری ورزيدند. بليطهای فيلم آف سايد ساخته كارگردان مشهور ايرانی كه 12مارس توسط انجمن فيلم لينكلن سِنتِر (2) به نمايش درآمد بطور كامل بفروش رفت.

در سالن 268 نفره والتر ريد (3) واكنش تماشاگران به فيلم و سوالاتی كه از آقای حميد دباشی، استاد دانشگاه كلمبيا ميكردند دليل بيشتری برای اثبات علاقه تماشاگران به اين فيلم، فيلمهای ايرانی و ايران بطور كلی بود.

ريچارد پِنا (4)، مدير برنامه انجمن فيلم گفت كه يكی از دلايل او در انتخاب آن فيلم فراهم آوردن فرصتی برای مردم آمريكا بود "تا آنها شايد مردمی را كه با آنها زياد برخورد داريم اما هنوز چندان نميشناسيمشان درك كنند."

فيلم آف سايد برای نخستين باردر پاييز 2006 در فستيوال فيلم نيويورك كه فستيوال معتبر انجمن است به نمايش درآمد. هرساله در اين فستيوال 17 روزه جديد ترين و مهم ترين آثار كارگردانان سراسر جهان به نمايش در می آيد.

به گفته دباشی اين فيلم روشی "بسيار مهم" برای نشان دادن منظری متفاوت از ايران در برابرديدگان مردم آمريكا است.

فيلم آف سايد داستان چند زن جوان ملبس به لباس پسرانه را دنبال ميكند كه در حال تلاش برای ورود به محل برگزاری يكی از مسابقات بسيار مهم بين المللی فوتبال هستند كه برای ايران از اهميت ويژه ای برخوردار است. اگر ايران از بحرين ببرد به جام جهانی 2006 راه پيدا خواهد كرد – اتفاق مهمی كه چند سال است تيم ايران فرصت آن را از دست داده است. پناهی بخش زيادی از فيلم را با بازی واقعی ايران – بحرين كه در پس زمينه در جريان است فيلمبرداری كرده است.

اطلاعات دختران از بازی و بازيكنان ستاره آن علاوه بر اشتياق آنها به اين كه بخشی از جمعيت تشويق كننده باشند هم سطح دانش و اشتياق مردان و پسرانی است كه تمام استاديوم را اشغال كرده اند. بيانيه های مذهبی ای كه ورود زنان را به چنين مسابقاتی ممنوع ميكند با حال و هوای لحظه ای كمرنگ ميشود.

پناهی كه گفته است اين فيلم با الهام از تجارب شخصی او در تلاشی كه برای ورود به مسابقه ای در سال 2004 به همراه دخترش انجام داده بود ساخته شده است، بر پنج زن جوان متمركز ميشود كه دستگير ميشوند و تمام مدت بازی را در اتاق بازداشتی كه بطور وسوسه انگيزی در نزديكی محل بازی قرار دارد اما وابسته به سربازی است كه گزارش غير ارضاكننده ای از مسابقه ارائه ميدهد نگاه داشته ميشوند. در طی دفاعيات و تبادلات بازداشت شدگان با سربازان، فيلمساز دوگانگی زندگی آنها را در تهران قرن 21 عيان ميسازد – مسابقه فوتبال تنها برای مردان؛ سينما برای هر دو جنس؛ علايق جهانی زنان ايرانی كه برای سربازان شهرستانی كه به آداب سنتی و زندگی بر سر مزارع چسبيده اند بيگانه است .

مانند پنالتی فوتبال كه نام فيلم بر آن اساس انتخاب شده است، دختران و برخی از سربازان نامتجانس با محيطند.

يكی از شخصيتهای فيلم به سربازی ميگويد كه دختران هم در زمينهای بازی مدارس با مربيان زن، فوتبال بازی ميكنند. او ميگويد وقتی تيم مدرسه او با تيمی از كشوری ديگر مسابقه داشت، مربی مرد تيم مقابل بايد از خارج از استاديوم از طريق تلفن مستقيم با زمين ارتباط برقرار ميكرد.

بنا به گفته دباشی فيلم آف سايد " بسيار زياد به علت آزادی و مبارزه مردم پرداخته است."

او ادامه داد كه اين فيلم "ارج نهادن به روحيه سازش ناپذير زنان ايرانی بطور اخص برای ايستادگی در برابر استبداد، دفاع از حقوقشان و قرار گرفتن در خط اول مبارزه برای آزادی و دموكراسی كشورشان است."

دباشی افزود كه متن فيلمنامه پناهی در "سنت مهمی در ايران نهفته است كه مردان در ايران متجدد به همكاران زن خود پيوسته و درباره مسايل زنان به گفتگو پرداخته اند."

او همچنين گفت: "مزيت مردان ايرانی در اين نيست كه ’چقدر فوق العاده است كه از طرف زنان ايرانی سخن ميگويند‘ بلكه در اين است كه انگيزه زنان ايرانی انگيزه ايرانيان است و موفقيت و شكست انقلابها و شورشها و جنبشهايی از اين دست تنها با ميزانی از حقوق زنان كه محقق ميشود مشخص ميشود."

دباشی فيلم آف سايد را "بالاترين دستاورد سينمای ايران در دو دهه گذشته" خواند كه بخشی از بدنه نمايشهايی درباره دغدغه های اجتماعی و سياسی ايران است كه توسط فيلمسازان ايرانی ساخته ميشود.

او همچنين كتاب جديد خود، ايران: ملتی كه دچار وقفه شده است(5) را مطرح ساخت كه وقايع كليدی، گرايشات فرهنگی و توسعه سياسی را تجزيه و تحليل ميكند. او گفت " اين كتاب نامه ای عاشقانه به دو كشوری است كه برای من بسيار بسيار عزيزند – وطنم ايران و ايالات متحده كه در آن زندگی ميكنم و فرزندانم در آن متولد شده اند."

دباشی اهل اهواز ايران است. او ابتدا در ايران تحصيل كرد وسپس برای ادامه تحصيلات به ايالات متحده نقل مكان كرد و دو دكترا در رشته جامعه شناسی فرهنگ و مطالعات اسلامی از دانشگاه پنسيلوانيا كسب كرده است. او پروفسور مطالعات ايران هاگوپ كِورکيان (6) و ادبيات تطبيقی در دانشگاه كلمبيا در نيويورك است.



1. Judy Aita
2. Film Society of Lincoln Center
3. Walter Reade
4. Richard Pena
5. Iran: A People Interrupted
6. Hagop Kevorkian

پايان متن

با پيوندهای روبرو نشانه بگذاريد:     اين چيست؟