DCSIMG
Skip Global Navigation to Main Content
رونوشت های متن

متن سخنان اوترو از وزارت امور خارجه در کنفرانس شش دانشگاه در مورد دولت باز

04 نوامبر 2011

وزارت امور خارجه ایالات متحده

متن سخنان ماریا اوترو

معاون وزیر در  دموکراسی و امور جهانی

دانشگاه آمریکایی

واشنگتن دی. سی.

27 اکتبر 2011

متن سخنانی  در کنفرانس شش دانشگاه در سال 2011 ایراد شد

صبح به خیر. حضور در جمع شما باعث خرسندی است و من می خواهم از کنفرانس شش دانشگاه قدردانی کنم که بار دیگر چنین همایش تاثیرگذار و مهمی را برای تبادل آرا و ایجاد ارتباط بین منطقه ای برگزار کرده است.

من، ماریا اوترو، معاون وزیر امور خارجه در دموکراسی و امور جهانی هستم. من به عنوان معاون وزیر، بر سیاست های خارجی ایالات متحده در زمینه گستره متنوعی از مسائل جهانی، شامل دموکراسی، حقوق بشر، امنیت غیرنظامیان، جمعیت، پناهندگان، و قاچاق انسان ها نظارت می کنم، که البته این موارد تنها تعدادی از وظایف من به شمار می روند.

دایره وظایف من حیطه بسیار گسترده ای را شامل می شود، که عوامل زیادی در آن نقش دارند. اما من امروز می خواهم تنها در مورد بخش خاصی از آن با شما صحبت کنم – همکاری در زمینه دولت باز و یا OGP.

ماه گذشته پرزیدنت اوباما همراه با رهبران چهل و شش کشور جهان در اجلاس یک طرح تاریخی شرکت کرد، که به موجب آن دولت ها متعهد می شوند شیوه های فعالیت خود در راستای خدمت رسانی به مردم کشورهای خود را بهبود بخشند  و تقویت کنند.

 فکراولیه این طرح همکاری از سخنرانی پرزیدنت اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل در سال 2010 – کمی بیش از یک سال گذشته – نشات گرفت. او در این سخنرانی از دولت های سرتاسر جهان خواست تا بار دیگر بر تعهد خود در زمینه شفافیت و پاسخگو بودن تاکید کنند، مشارکت مدنی را افزایش دهند، و از فن آوری های جدید برای حکومترانی بهتر و ایجاد جهانی بهتر استفاده کنند.

آنچه که ما دولت باز می نامیم، در واقع بر اساس این سه شالوده شکل می گیرد؛ شفافیت، مشارکت مدنی، و پاسخگو بودن. و این سه شالوده دربرگیرنده برخی از مهم ترین جنبه های حکومترانی کارآمد در قرن بیست و یکم هستند. اجازه دهید کمی در این مورد برای شما توضیح دهم:

· شفاف بودن سبب می شود تا جامعه و مردم به اطلاعات اساسی در مورد آنچه که دولت در حال انجام آن است، دسترسی داشته باشند.

· مشارکت مدنی سبب می شود تا تمامی افراد جامعه بتوانند نظرات و تخصص خود را به اشتراک بگذارند، و به همین علت دولت کشور آنها می تواند با بهره مند شدن از اطلاعات و دانش جامعه، سیاست های خود را اتخاذ کند.

· و هر دو مورد شفافیت و مشارکت شهروندان با اصل سوم که مسئولیت پذیری و پاسخگویی است، ارتباط دارند. این اصل سبب حصول اطمینان از این موضوع می شود که دولت ها در زمینه تصمیم ها و اقدامات خود در برابر جامعه پاسخگو هستند.

فن آوری های جدید با جنبه دموکراتیک دادن به دسترسی به اطلاعات دولتی و قادر ساختن شهروندان برای ایفای نقشی مستقیم هم در زمینه مشخص کردن مشکلات و هم در زمینه کمک برای حل مشکلات، نقشی تعیین کننده در تقویت فرایند ایجاد دولت های باز در سرتاسر جهان داشته اند .

بهار عرب بهترین نمونه در این زمینه به شمار می رود. به همین علت می توان گفت OGP در حقیقت پاسخی برای نیازهای دوران کنونی است. همانگونه که جنبش های دموکراتیک در خاورمیانه طی ماه های اخیر به ما نشان داده اند ، اکنون صدای شهروندان بسیار رساتر و واضح تر شده است.

و به همین دلیل است که 47 کشور جهان – تحت ریاست مشترک ایالات متحده، برزیل، اندونزی، مکزیک، نروژ، فیلیپین و آفریقای جنوبی – برای شکل دادن به طرح همکاری دولت باز گرد یکدیگر جمع شده اند.

این دولت ها متعهد شده اند که نه تنها در حرف، بلکه در عمل نیز دولت هایی باز باشند. تمامی این دولت ها متعهد شده اند که با کمک جوامع مدنی و بخش خصوصی، اقداماتی قاطع  در راستای تقویت خدمت رسانی خود به مردم کشورهایشان انجام دهند.

اجازه دهید چند مثال در این مورد بزنم:

· برزیل، السالوادور و لیبریا به تازگی قوانین پیشرفته ای را در زمینه حق دسترسی آزادانه به اطلاعات تصویب کرده اند، و بدین ترتیب به بیش از 80 کشوری که هم اکنون این قوانین در آنها اجرا می شود، پیوسته اند. در حالیکه در سال 1990 تنها 13 کشور دارای این قوانین بودند؛

· فیلیپین و آفریقای جنوبی در زمینه به کارگیری ابزارهای نوآورانه برای ایجاد شفافیت در زمینه بودجه کشور و تقویت مشارکت شهروندان در اختصاص بودجه، پیشرو هستند؛

· و اندونزی از طریق برنامه کاری OGP خود و با انتشار اطلاعات اساسی و همچنین اطلاعات مربوط به عملکرد پلیس و دادستانی عمومی، دادگاه های مالیاتی، و سایر وزارتخانه ها و ادارات دولتی، در حال ایجاد شفافیت بیشتر در بخش دولتی است.

 رویهمرفته، شالوده OGP بر مبنای این اصل استوار است که دولت های باز و پاسخگو، کارآمدتر، موثرتر و خلاق تر هستند. نتایج این تلاش ها در کنار بسیاری از اقدامات دیگر – از تقویت خدمت رسانی به مردم گرفته تا کاهش فساد – سبب ایجاد جوامعی دموکراتیک تر و مرفه تر می شود که در آنها مردم می توانند نقش مستقیم تری در اتخاذ تصمیماتی که بر زندگی روزمره آنها تاثیر می گذارد، داشته باشند.

دولت باز همچنین ابزاری برای توسعه نوآوری و رشد اقتصادی بوده است. با انتشار هزاران مجموعه مختلف از اطلاعات دولتی، بسیاری از کشورها توانسته اند صنایع کاملاً جدیدی را ایجاد و میلیاردها دلار صرفه جویی کنند و با بهره مندی از دانش، منابع و تخصص بخش خصوصی، برنامه های کاربردی و سیستم های عملیاتی ای را ایجاد کنند که در حال تغییر نحوه حکومترانی دولت ها است.

ماه آینده من همراه با ر کلینتون، وزیر امور خارجه به اجلاس APEC خواهم رفت، که یکی از موضوعات مورد بحث در آن حکومترانی باز خواهد بود. وزیر کلینتون بر نقش مهم و حساس شفافیت و حکومترانی باز در رقابت های موفقیت آمیز در اقتصاد جهانی و رشد اقتصادی و رفاه پایدار در منطقه آسیا- اقیانوسیه تاکید خواهد کرد. و این موضوع باعث خرسندی است که بسیاری از اعضای موسس OGP، شامل اندونزی، فیلیپین و مکزیک برای گفتگو در مورد برنامه های کاری خود در زمینه OGP در اجلاس هونولولو حضور خواهند یافت.

OGP همچنان که به رشد و توسعه خود ادامه می دهد، بنا به چند دلیل، که در زیر به آنها اشاره می کنم، یک طرح منحصر به فرد بین المللی باقی خواهد ماند.

نخست، یکی از دلایل منحصر به فرد بودن این طرح این است که دربرگیرنده همکاری سازنده با جامعه مدنی – از کمیته تصمیم گیری در مورد اولویت ها گرفته تا پیشبرد و ارزیابی برنامه های کاری کشور – است. همانگونه که پرزیدنت اوباما هفته گذشته گفت، "هنگامی که ما به مردم خود اجازه مشارکت در تصمیم گیری ها و مسائل دولتی را بدهیم، کشورهای ما قدرتمندتر خواهند شد."

دوم، OGP از این لحاظ منحصر به فرد است که مسئولیت پذیری و پاسخگو بودن دولت ها را نه بین طرح OGP و یک دولت، بلکه بین هر کشور عضو OGP و مردم آن کشور تقویت می کند؛ و پاسخگو بودن دولت به مردم دارای بیشترین اهمیت است. اکنون 47 کشور در چهارچوب OGP به منظور تقویت شفافیت، باز بودن و مشارکت مدنی، همکاری های نزدیک تری با مردم خود دارند.

و سرانجام، OGP از این لحاظ منحصر به فرد است که چهارچوبی جدید برای گفت و شنود باز بین تمامی طرفین ایجاد می کند. این طرح به عنوان شکل جدیدی از چندجانبه گرایی مبتنی بر  اختلاط ، و  معیاری برای آن نوع ازهمکاری بین المللی که پرزیدنت اوباما برای آن ارزش قائل است و برای پیشبرد آن تلاش می کند، نامیده شده است. موضوع مهم این نیست که ایالات متحده رهبری تلاش ها را بر عهده داشته باشد، بلکه مساله مهم مجموعه ای از کشورها است که هریک در مسیر حکومترانی بهتر قرار دارند و تمامی ما در حال آموختن از یکدیگر هستیم.

بدیهی است که تنها این موضوع که ما حرکت در این مسیر را با توانایی زیاد آغاز کرده ایم، به این معنا نیست که مسیر پیش روی ما هموار است. حکومترانی هیچگاه ساده و آسان نخواهد بود. دموکراسی فرایندی همواره در حال  تکامل است. اما با طرح همکاری دولت باز، ما گامی بزرگ در راستای هدف مشترک خود مبنی بر بهبود زندگی انسان ها از طریق باز بودن و شفافیت برداشته ایم. به همین علت من فکر مطلب را به همین جا ختم می کنم...