مقدمه

فرماندهی در جنگ: ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) درکنارهم پیمانان، شرکا و دوستان ما بر عملیات یکی از مناطق بسیار مهم جهان نظارت دارد. سنتکام در سرتاسر خاورمیانه و جنوب مرکزی آسیا، با ایستادن در مقابل حملات و حکومت استبدادی افراط گرایان جنگ طلب، در حالیکه در ایجاد شرایط گسترده تری جهت برقراری صلح، پایداری و کامیابی همکاری می کند، در تمامی زمینه های جنگ آوری شرکت دارد.

قدردانی از سربازان، غیر نظامیان و شرکای ما: در دهمین سال جنگ، سربازان ما و خانواده های آنها فشار جسمانی و روحی زیادی متحمل می شوند. امروز، بیش از 200,000 سرباز، و دهها هزار غیر نظامی آمریکایی به  کشورهای منطقه مسئولیت سنتکام (CENTCOM AOR) اعزام شده اند. این مردان و زنان، به رغم اینکه داوطلب هستند، کماکان با شجاعت زیادی از آزادیهای ما در مقابل یک دشمن جنایتکار در سرزمینی دشواردفاع می کنند و سربازان ما در کنار دهها هزار تن از شرکای بین المللی ما، برای انجام عملیات ائتلافی، از آبهای سومالی گرفته تا کوهستانهای افغانستان، در جایی که بزرگترین گروه ائتلاف جنگی در تاریخ اخیر درگیر است، محکم ایستاده اند.

انجام عملیات در یک منطقه پویا: از آغاز دوره خدمتم در سال 1979، اکنون شاهد بیشترین میزان پویایی در کشورهای منطقه مسئولیت سنتکام (CENTCOM AOR) هستم. در سرتاسر صحنه نبرد، ما باید این میزان انعطاف پذیری نظامی که به ندرت شاهد آن بودیم را حفظ کنیم. در عین حال، با در نظر گرفتن واقعیت های مالی کنونی در واشنگتن، ما خود را ملزم می دانیم که برای هر پنی که خرج می کنیم بیشترین حد مراقبت را نشان دهیم. برای اینکه بتوانیم در این زمینه به صورت موفقیت آمیز عمل کنیم، با قبول اینکه فعالیتهای سنتکام مبین علامت ملموسی از تداوم تعهد بلند مدت آمریکا نسبت به امنیت و کامیابی در این منطقه است، در جستجوی ایجاد روابط قوی نظامی با شرکای خود هستیم.

در سرتاسر منطقه، ما شاهد نهادهای دولتی هستیم که پاسخگوی آرزوهای جمعیت جوان هستند. در حالیکه مردم منطقه صدای خود را به گوش سایرین رسانده اند، نظامیان منطقه ای تا کنون توانسته اند با بکار گرفتن توانایی خود که یک شبه یا تصادفی ایجاد نشده است، ماهیت حرفه ای خود را نشان دهند. روابط قوی امنیتی بین آمریکا و شرکای ما از دهها سال پیش در نمو است، و این امر به آنها کمک کرده است که تبدیل به نیرویی حرفه ای شوند و این روند نیروهای ما را نیز بهتر کرده است. در حالیکه در صدد هستیم شرایط یکتایی که شرکای ما با آن مواجه هستند را درک کنیم، سنتکام متهعد به حمایت از تلاشهای همتایان نظامی و استحکام بخشیدن به مشارکتهای امنیتی است که طی این دوره نا آرامی سیاسی به عنوان امری حیاتی تلقی شده است. ما در وحله اول با گوش دادن، یادگیری و درک اینکار را انجام می دهیم و سپس با مشارکت شرکایمان بر اساس احترام متقابل و منافع مشترک ادامه می دهیم.

ماموریت ما: در کل، با وجود این وضعیت، ما به انجام ماموریت خود متعهد باقی می مانیم:

به همراه شرکای ملی و بین المللی، ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا به ارتقاء همکاری بین کشورها پرداخته، به بحرانها پاسخ می دهد و از حملات داخلی یا فرامرزی جلوگیری کرده یا آنها را شکست می دهد وبه منظور فراهم آوردن شرایطی مناسب جهت استقرار امنیت، پایداری و کامیابی در منطقه، از توسعه و در صورت لزوم از بازسازی حمایت می کند.

تصویری از عملیات کنونی: تلاش اصلی ما در افغانستان است، حتی اگر برخی از موفقیت های کسب شده ما ضعیف وبرگشت پذیر باشند، پیشرفت در آنجا مسلم است. برای کسب اطمینان از اینکه افغانستان باری دیگر به پناهگاهی برای افراط گرایان فرا ملی تبدیل نشود، ما و سازمان پیمان آتلانتیک (ناتو) و شرکای ائتلاف، یک برنامه ضد شورش جامع و در عین حال متمرکزشده ای را به انجام می رسانیم. نیروهای ما جزئی از ائتلاف بین المللی متشکل از49 کشور است، که به وسیله نیروی بین المللی کمک به امنیت (ISAF) متعلق به ناتو هدایت می شود و متحد در پیروی از اهداف رئیس جمهور کرزی برای انتقال مدیریت وظائف امنیتی از جامعه بین الملل به نیروهای امنیتی افغان تا آخر سال 2014 عمل می کند. در مشارکت کامل با دولت افغان، ما صدمات بی سابقه ای بر القاعده (AQ) و گروههای افراطی وابسته وارد کرده ایم – این واقعیت اخیراً از طریق بررسی سالانه افغانستان- پاکستان رئیس جمهور اوباما مورد تایید قرار گرفت. علاوه بر این، با نشان دادن تعهد بدون ابهام خود در مشارکت راهبردی دراز مدت مان با افغانستان، دشمنان خود را پریشان کردیم.

در عین حال، در پاکستان، ما به حمایت خود از تلاشهای نظامی پاکستان برعلیه افرط گرایانی که از آنجا عملیاتی را به انجام می رسانند و آن کشور و همچنین افغانستان را در معرض خطر قرار می دهند، ادامه می دهیم، در حالیکه در راستای هدف وسیعتر آمریکا در گسترش مشارکت راهبردی مان با اسلام آباد همکاری می کنیم. گفتگوهای راهبردی اخیر بین آمریکا و پاکستان و تعدادی از برنامه های مربوط به کمکهای توسعه که تحت ضمانت وزارت امور خارجه قرار دارند، نمونه های بارزی از نحوه مبادرت آمریکا برای ایجاد اعتماد نزد مردم و دولت پاکستان است.

در عراق، در پی هفت سال دستاوردهای دشوار جنگی، در حالیکه در شرف انتقال تمامی مسئولیتهای امنیتی به شرکای عراقی مان هستیم، تعداد سربازان را کاهش می دهیم. در عراق، دشمن توانایی انجام حملات چشمگیری را دارد، اما تجربه نشان داده است که قادر نیست به صورت قابل توجه ای دولت عراق را در معرض خطر قرار دهد. برای حمایت از کمکهای امنیتی و فعالیتهای همکاری با دولت عراق، سنتکام در هماهنگی با وزارت امور خارجه آمریکا، این وظیفه را به سازمان همکاری امنیتی در عراق محول کرده است. به منظور بهبود هر چه بیشتر روابط تحت رهبری غیر نظامیان در آینده، در راستای حمایت از اهداف دراز مدت آمریکا در عراق، مطابق آنچه که توسط دولتهای عراق و آمریکا تعیین شده است، در حال طرح ریزی سازمانی با خدمه و موقعیت مناسب هستیم.

در منطقه وسیعتر سنتکام، برای تعقیب القاعده و همکاران افراطی آن، نیروهای ما در کنار شرکایمان مشغول انجام عملیات جنگی وسیعی در صحنه نبرد هستند. در حالیکه برای ایجاد مشارکتهایی در منطقه و افزایش قابلیت امنیتی شرکایمان به تلاشهای خود ادامه می دهیم، در عین حال، برای پاسخگویی به بحرانها و انجام عملیات احتمالی، همواره در وضعیتی کاملاً متوازن و مقتضی قرار داریم. ما کماکان بر نیروهای آب- خاکی توانمند و انعطاف پذیر خود متکی هستیم. به عنوان مثال، در سپتامبر گذشته، طی مدت زمان 36 ساعته، پانزدهمین یگان اعزامی تفنگداران دریایی به مردم سیل زده پاکستان کمک ارائه داده، پشتیبانی هوایی نزدیکی بر فراز آسمانهای افغانستان فراهم کرد و خدمه یک کشتی که در خلیج عدن مورد حمله دزدان دریایی قرار گرفته بود را نجات داد. سه ماه بعد، دو سوم یگانهای اعزامی تفنگداران دریایی ما، فقط با سه روز اخطار قبلی به افغانستان اعزام شدند.

.II مرور کلی ممالک منطقه مسئولیت(AOR) فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا یا CENTCOM

.Aماهیت ممالک منطقه مسئولیت (AOR)

کشورهای منطقه مسئولیت (AOR) ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا یاCENTCOM  با وسعتی بالغ برچهار میلیون مایل مربع، شامل 20 کشور در سه زیرمنطقه مختلف، از مصر و مشرق زمین، تا شبه جزیره عربی (شامل کشورهای خلیج) و آسیای مرکزی و جنوبی است. نیم میلیون جمعیت ساکن در این مناطق از ادیان عمده دنیا پیروی کرده و به بیش از 18 زبان اصلی دنیا صحبت می کنند. برخی از کشورهایی که با چالش های اقتصادی روبرو هستند، دارای جمعیت های رو برشد می باشند – 184 میلیون نفر در پاکستان، 80 میلیون نفر در مصر، 77 میلیون نفر در ایران. در 12 کشور از این 20 کشور در منطقه، 30 در صد یا بیشتر جمعیت بین سنین 15 تا 24 ساله است (یمن با 39 در صد جمعیت، در صدر این گروه قرار دارد). در اکثر این کشورها 30 در صد دیگر کل جمعیت زیر 15 ساله است. این رشد فزآینده جوانان، مبین رهبری آتی و چالش های بزرگی برای منطقه در مباحث مربوط به آموزش، اشتغال به کار و انتظارات است.

کشورهای منطقه مسئولیت سنتکام، منطقه ای با تاریخ غنی، فرهنگی مشخص و پتانسیل زیاد است، که سنت های ملی گروههای مختلف قومی، منجمله: عرب، آذری، بلوچ، گیلک، هزاره، کرد، لر، مازندرانی، قشقایی، پشتون، فارس، تالشی، ترکمن و ازبک را در بر می گیرد. کشورهای منطقه مسئولیت شامل بیش از نیمی از ذخایر نفت و تقریباً نیمی از گاز جهان است. در نتیجه، این منطقه مجهز به پر ازدحام ترین جاده های تجاری است که اروپا، افریقا و آسیای شرقی را به کشورهای خلیج وصل می کند. این تجارت برای کامیابی و رشد اقتصادی جهانی ضروری است. مسیرهای تجاری منطقه شامل سه نقطه اصلی تنگه دریایی است، شامل تنگه هرمز، کانال سوئز و تنگه باب المنداب، که دریای سرخ را به خلیج عدن وصل می کند. اما در حالیکه منطقه دارای منابع انرژی بسیاری است، تامین آب و موجودیت زمین قابل کشت و زرع محدود و به صورت فزآینده کمیاب است.

.B تاثیرات خارجی در کشورهای منطقه مسئولیت سنتکام

این منطقه رسوم تاریخی خود را به عنوان محل تقاطع اجتماعی اقتصادی و فرهنگی حفظ کرده، و کشورها و عوامل غیر دولتی که در صدد پیشبرد منافع خود، و نفوذ در رویدادهای منطقه ای هستند را به سوی خود جذب می کند. در میان انبوهی از تاثیرات خارجی در کشورهای منطقه مسئولیت سنتکام، مهمترین آنها شامل موارد ذیل است:

• صلح در خاورمیانه: کمبود پیشرفت در دستیابی به صلح جامع در خاورمیانه، بر منافع امنیتی آمریکا و سنتکام در منطقه تاثیر دارد. این امر یکی از مسائل متعددی است که توسط دشمنان ما در منطقه مورد بهره برداری قرار گرفته، و به عنوان ابزاری جهت استخدام گروههای افراطی استفاده می شود. کمبود پیشرفت همچنین اختلافاتی با شرکای منطقه ای ایجاد می کند، و به منظور پیشبرد منافع ما، از طریق به حاشیه راندن عقاید میانه رو در منطقه، چالش های سیاسی ایجاد می کند. همانگونه که وزیر دفاع گیتز در ژوئیه 2010 خاطر نشان کرد، " کمبود پیشرفت در روند صلح برای دشمنان ما در خاورمیانه و در منطقه یک جنگ افزار سیاسی فراهم کرده است و....پیشرفت در این زمینه به ما امکان خواهد داد که نه تنها دیگران را به حمایت از این روند صلح ترغیب کنیم، بلکه همچنین از تلاشهای مان برای  اعمال تحریمهای موثر بر علیه ایران پشتیبانی خواهد کرد." در دسامبر 2010، کلینتون، وزیر امور خارجه اظهار داشت: " درگیری بین اسرائیل و فلسطین، و بین اسرائیل و کشورهای عرب همسایه آن، منشاء تنش و مانعی بر سرراه موفقیت و ایجاد فرصتهایی برای تمامی مردم منطقه است." در مقابل، پیشرفتهای حقیقی در خاورمیانه، به فرصتهای سنتکام جهت همکاری با شرکای منطقه ای و حمایت از تلاشهای امنیتی چند جانبه بهبود خواهد بخشید. در نشست منامه در دسامبر2010، هنگام گفتگو در مورد صلح در خاورمیانه ، ملک عبدالله اردن اظهار داشت: " منطقه ما شاهد امنیت و ثبات نخواهد بود مگر اینکه درگیری فلسطین- اسرائیل را حل کنیم، و اعراب و اسرائیلی ها به صلح دستیابی پیدا کنند. میزان ریسک بالا است. در حالیکه پیدا کردن راه حل همچنان دور است، اعتقاد در انجام مذاکره، به عنوان تنها راه برای دستیابی به صلح و عدالت به تحلیل می رود. و اگر امید از میان برود، نیروهای رادیکال حاکم خواهند شد. منطقه هر چه بیشتر در جنگاوری و بی ثباتی سرسختی غوطه ور خواهد شد....و امنیت را فراتر از مرزهای خاورمیانه به خطر خواهد انداخت."

•   قدرتهای مجاور. چین، روسیه، ترکیه و هند – هر یک در خارج از مرز منطقه سنتکام قرار دارند، و چهار نیروی جاذبه ای برای نفوذ بر کشورهای مختلف در کشورهای منطقه مسئولیت را تشکیل می دهند. چین منافع بیشمار مربوط به انرژی خود را در سرتاسر منطقه پیگیری می کند، و نفوذ خود را از مشارکت سنتی خود با پاکستان، به سرمایه گذاری 3.5 بیلیون دلاری در معدن مس عینک در افغانستان، تا ساختن لوله های نفت و گاز از قزاقستان به ترکمنستان گسترش داده است. ممکن است فعالیتهای چین در منطقه، با منافع منطقه ای روسیه که یک شبکه امنیتی، اقتصادی و روابط اجتماعی با کشورهای آسیای مرکزی و فراتر از آن را حفظ می کند، رقابت ایجاد کند. نفوذ هند بر محاسبات راهبردی پاکستان، و تا حدی تقریباً  بر هر کشور دیگر در کشورهای منطقه مسئولیت سنتکام تاثیر دارد. ترکیه، در راستای ظهور خود به عنوان قدرت شایان توجه در جامعه بین الملل،  به طور فزآینده از منافع خود در منطقه دفاع می کند. هر چهار کشور روابط یکتایی با ایران دارند، که بر رویکردهای بین المللی در خصوص وضعیت ایران تاثیر می گذارد. در حالیکه برای پیشبرد وحدت تلاش مان ، از همکاری موثر در دولت و نقاط مشترک ستاد رزمی آمریکا اطمینان کسب می کنیم، نسبت به این پویایی هوشیار باقی می مانیم.

• سومالی. نارسائی دولتی در سومالی باعث شده است که افراط گرایان و عناصر جنایتکار گسترش یافته وبه سمت شمال در شاخ افریقا و یمن و سایر مناطق در کشورهای منطقه مسئولیت سنتکام رخنه کنند. در همین حال، فقر گسترده در سومالی باعث ایجاد انگیزه هایی برای مردان جوان در مبادرت به اقدامات پرمنفعت دزدی دریایی می شود. افزون بر این، نارسائی دولتی به افراط گرایان اجازه می دهد تا آزادانه به یمن مهاجرت نمایند، و بدین گونه فرصتهایی را برای القاعده در شبه جزیره عربی (AQAP) فراهم می کند. در سال گذشته، گروه تروریستی مستقر در سومالی موسوم به الشباب، کنترل بیشتر سومالی جنوبی را حفظ کرده است، و فرقه های رادیکالی از این گروه در شبه جزیره عربی و در پاکستان در صدد هم ترازی با القاعده بر خواسته اند.

.Cمنافع آمریکا در منطقه

با در نظر گرفتن مرکزیت و تغییر پذیری کشورهای منطقه مسئولیت سنتکام، آمریکا و کشورهای جهان دارای منافع چشمگیری در منطقه هستند. در این بین، منافع مهم آمریکا در منطقه شامل موارد ذیل است:

• امنیت شهروندان آمریکایی و سرزمین آمریکا؛
• ثبات در منطقه؛
• ترفیع حکومت توام با مسئولیت و موثر، حقوق بشر، اعمال قانون، و رشد و فرصتهای اقتصادی گسترده، و
• آزادی بازرگانی و داد و ستد در منطقه، از طریق برقراری نقاط راهبردی برای بازرسی دریایی، و از طریق مسیرهای بازرگانی زمینی به بازارهای بین المللی

.Dخطراتی که مواجه منافع آمریکا در منطقه است

خشونت، عدم ثبات، و عقب ماندگی در توسعه مهمترین خطراتی هستند که موجب تهدید منافع آمریکا در منطقه می شوند. برخی از مناطق با توسعه اقتصادی متغیر و نامنظم یا حتی ملامت انگیزی روبرو هستند، که اکثراً با فساد فراگیر همراه است. موانع اجتماعی و اقتصادی منجر به ایجاد یا تشدید تعدادی از اختلافات ریشه دارو دراز مدت در ارتباط با اراضی، منابع، و قدرت شده است که بسیاری از آنها به علت کمبود اقدامات امنیتی کافی در سطح محلی یا ملی حل نشده اند. برخی از مناطق با رقابت فزآینده ای برای غذا، آب، ذخایرمعدنی، نفت، و سایر منابع طبیعی روبرو خواهند بود. در این منطقه همچنین بین بسیاری از گروههای قومی، قبیله ای و مذهبی تنش ها و رقابتهای فرقه ای وجود دارد. وجود چنین شرایطی، به ویژه در غیاب حکومتی موثر و نیروهای امنیتی بومی، باعث ایجاد عامل بالقوه ای برای گسترش بیشتر خشونت شده، و نهایتاً منجر به افزایش سازمانهای افراطی تندرو میشود که به ما و دوستان ما حمله کرده اند. ما شاهد خطرات موجود درخلاء امنیتی بودیم، در جایی که سازمانها قادر به ایجاد تسهیلات برای میانجیگری، ایجاد مشارکت، و گفتگوی آزاد بین گروههای ستیزگر، یا از بین بردن افراط گرایان خشونت طلب نیستند.

E. اتصال چالش های راهبردی ما

چالش های کشورهای منطقه مسئولیت سنتکام به صورتی محکم به یکدیگر متصل بوده و متقابلاً تقویت کننده یکدیگرهستند، لذا نمی توان آنها را جدا از یکدیگر تلقی کرد. به عنوان مثال، ما شاهد همزیستی بین گروههای افراطی و سایر فرقه ها هستیم، که در جمع به تقویت یکدیگر گرایش نشان می دهند، و اگر به این امر رسیدگی نشود، باعث ایجاد خطر در مناطق گسترده تر و در پایداری دولتهای غیر نظامی می شود.  مناطقی در منطقه مسئولیت سنتکام، به ویژه آنهایی که دارای جمعیت به سرعت در حال گسترش جوان هستند، در مقابل وخیم تر شدن شرایط آسیب پذیر می شوند ( یا اکثراً قربانی آن می شوند)، و بموجب آن جوانان از فرصتهای مشروع اما ناچیز کاری امتناع ورزیده، و در عوض به یک سری فعالتهای تبهکارانه، شامل دزدی دریایی، قاچاق سلاح، قاچاق انسانها، و مواد مخدر روی می آورند، و موجب تجدید نیروی سازمانهای خشونت طلب افراط گرا می شوند که مصمم به از بین بردن زندگی مردم بی گناه هستند. دست اندرکاران دولتی و غیر دولتی که با مقاصد بدنهاد عمل می  کنند، با اجرای خطرناکترین سناریوها که شامل ترکیبی از نارسائی حکومت، گسترش سلاحها – به ویژه سلاحهای کشتار جمعی (WMD) – نفوذ کشورهای دشمن، و آزادی رفت و آمد عناصر افراط گرا در مرزهای ملی، به علاوه حوزه آزاد در فضای مجازی است، بسهولت می توانند از اینگونه شرایط بهره برداری کنند. در برخی از موارد، سرخوردگی در ارتباط با تلاشهای جهانی شدن، به همراه میل تعلق به جنبشی که  فراخوان آشکاری برای هدفمند شدن است، می تواند برای جوانان ( و بیشتر برای زنان) در ایفای نقشی خشونت آمیز در یک سازمان افراطی هیجان ایجاد نماید.

III. وظائف اصلی

با در نظر گرفتن این چالش های متعدد، به منظور دستیابی به منافع امنیتی، ثبات، و کامیابی در کشورهای منطقه مسئولیت سنتکام، ما همواره رویکردهای راهبردی و عملیاتی خود را مورد ارزیابی قرار می دهیم. سنتکام بر وظائف ذیل تاکید دارد:

• حمایت از ماموریت  در افغانستان

• همکاری با پاکستان

• مقابله با فعالیتهای بی ثبات کننده ایران

• ایجاد شرایط  انتقال قدرت در عراق

• استحکام بخشیدن به مشارکتها در آسیای مرکزی

• ایجاد ظرفیت مشارکت و پیگیری فعالیتهای تعاونی

• از بین بردن سازمانهای خشونت طلب افراط گرا

• مقابله با سلاحهای کشتار جمعی (WMD)

• مقابله با دزدی دریایی

حمایت از ماموریت در افغانستان

ناپایداری در افغانستان و پاکستان: افغانستان و پاکستان با داشتن یک منطقه مرزی نفوذ پذیرکه به صورت تاریخی رفت و آمد آزاد و پناهگاه امنی  برای عبور گروهها از خط مرزی  دوراند  فراهم می کند، به صورت جدایی ناپذیر به یکدیگر متصل هستند. فرماندهی ارشد القاعده و گروههای افراط گرای وابسته – گروههایی که قصد د ارند حملاتی بر غیر نظامیان بی گناه در سرتاسر دنیا انجام دهند، عملیاتی را از این منطقه برنامه ریزی، آماده و رهبری می کنند، و بدینگونه در ارتباط با امنیت آمریکا و هم پیمانان ما توجه ای حیاتی نسبت به آن ایجاد می کنند. در حال حاضر، القاعده در منطقه مرزی تحت شدیدترین فشارهایی قرار دارد که از سال 2001 تا کنون تجربه کرده است.

هدفی واضح و راهبردی معقول: به همراه شرکای ناتو و ائتلافی مان، در راستای دستیابی به هدف اصلی مان،  یعنی جلوگیری از اینکه افغانستان باری دیگر تبدیل به پناهگاهی برای القاعده و گروههای افراطی فرا ملی وابسته به آن شود، در تلاش هستیم. بررسی سالانه افغانستان- پاکستان رئیس جمهور اوباما عناصر اصلی راهبرد ما در افغانستان را مورد تایید قرار داد، که ضرورت اول آن بهبود امنیت کلی محیط و کاهش سطح خشونت در افغانستان است. پس ازغالب شدن بر دشمن، نیروهای ما به عنوان یک دیوار محافظی عمل می کنند که در پشت آن نیروهای امنیت ملی افغان (ANSF) و ریشه های حکومت افغان می توانند رشد کنند.

هدف گیری در جهت بینش مشترک راهبردی: همانگونه که در سخنان ماه ژانویه آقای بایدن، نایب رئیس جمهور، در کنار رئیس جمهور کرزای منعکس گردید، اهداف نظامی و راهبردهای ما در افغانستان از بینش راهبردی در حال توسعه بین رهبری سیاسی آمریکا و افغانستان حمایت می کند. " قصد ما حکومت یا ساخت کشور نیست. همانطور که رئیس جمهور کرزای بارها خاطر نشان کرده است، مسئولیت این امر به عهده مردم افغان است و آنها کاملاً توانایی انجام اینکار را دارند. در این راستا برای کمک به شما آماده هستیم. و بعد از سال 2014 نیز همواره در این راستا برای ارائه کمک آماده خواهیم بود."  کسب موفقیت در افغانستان در ایجاد یک نیروی امنیتی افغان با توانایی محافظت از مردم، و دولتی که نیازهای مردم را برآورده کرده و از دادن پناهگاه امن به تروریستهای بین الملیی جلوگیری کند، قرار دارد.

طرح عملیات جنگی: ما تلاشهای خود را تقریباً در هر یک ازسطوح فراگیر،  اما در عین حال متمرکز غیر نظامی  – نظامی عملیات جنگی در افغانستان افزایش داده ایم. به عنوان بخشی از این تلاشها، با استفاده از منابع اطلاعاتی پیشرفته که به میزان زیادی به واسطه نیروهای زمینی مرسوم امکانپذیر شده است، سرعت بی سابقه ای در عملیات ضد تروریستی برای دستگیری یا کشتن شورشیان ایجاد کردیم. تلاشهای ما عبارتند از عملیات رزمی عمده ( به عنوان مثال در هلمند و سایر محل ها)، عملیات ماموریت ویژه که امکان استقرار پناهگاه امن را از دشمن سلب می کند ، و ابتکارهای همزمان از پایین به بالا و از بالا به پایین ( که با  توسعه عملیات ثبات در روستا نشان داده شده است).

وسعت عملیات کنونی ما، توانایی دشمن را در بازگشت و تهدید مردم افغان خرد می کند؛ به منظور افزایش توانایی، نیروهای ما با نیروهای امنیتی همکاری می کنند؛  برای انجام عملیات بازداشتی عمده و فعالیتهای مربوط به اجرای قانون؛ برای رسیدگی و مقابله با فساد از طریق همکاری با دولت افغان جهت هدفگیری حمایت از شبکه های جنایی؛ و برای ممانعت از گردش سلاحهای غیر قانونی و مواد مخدر، تا بدینگونه جنایتکاران و گروههای شورشی از منبع مهم  درآمد عملیاتی خود محروم شوند. در ماههای زمستانی، برای حفظ ابتکار عمل، خاموش کردن دشمن، و افزایش نیروی حرکت آنی در آغاز فصل جنگ، به بهره جویی ازحضور امنیتی گسترده خود متکی هستیم. در نهایت، در تلاش ایجاد افغانستانی  هستیم که در مقابل دشمنان ما رفتاری خصومت آمیزدارد، و آنها را از پشتیبانی مردمی محروم ساخته، بازگشت شورشیان را از پناهگاههای زمستانی شان غیرممکن می کند. این ماهیت عملیات ضد شورشی است. در حالیکه در بهار امسال با جنگهای سختی روبرو خواهیم بود، با این حال وضعیت دشمن روز بروز بدتر می شود.

داده های صحیح: تلاشهای کلی بین المللی در افغانستان، از یک رویکرد اقتصادی در اعزام نیروهای نظامی که سه سال پیش اجرا می شد، به یک طرح متمرکز و تقویت شده عملیات ضد شورشی غیرنظامی- نظامی، که نیروی کامل خود را به میزان زیادی در سپتامبر 2010 به عهده گرفت، تبدیل شده است. کشورهای ائتلاف و شریک سخت تلاش کرده اند تا ترکیب مناسبی از سازمانها، رویکردها، و منابع را در افغانستان بکار گیرند. سال گذشته در همین زمان کمتر از 270,000 نیروی آمریکایی، ائتلافی و افغان مستقر در افغانستان داشتیم. امسال، در مجموع بیش از 370,000 نیروی امنیتی (آمریکایی، ائتلافی و افغان) در جنگ شرکت دارند، و طبق برنامه تا سال آینده در همین زمان 109,000 نیروی افغان اضافه خواهند شد. به غیر از سازمانهای مکمل که در افغانستان مستقر شده اند، سلول هماهنگی ستاد مشترک پاکستان افغانستان وابسته به پنتاگن و مرکز علمی افغانستان پاکستان وابسته به سنتکام، منابع ما را در کشور بهتر سازماندهی کرده و پشتیبانی و حمایت حیاتی پشت خط مقدم برای ماموریت نیروهای اعزامی فراهم می کند. در حالیکه در سال  2014 کنترل امور را به رهبری افغان منتقل کرده و به مشارکتی دراز مدت با افغانستان و پاکستان متعهد می شویم، مرکز علمی سنتکام کادر متشکل از کارشناسان منطقه ای را طی این مدت زمان فراهم خواهد کرد.

خشونت دشمن و پیشرفت گروه ائتلافی: با وجود تلاشهای دشمن برای از بین بردن پیشرفت در افغانستان، ما به اهداف مهم نظامی که برای سال 2010 برنامه ریزی کرده بودیم دستیابی پیدا کردیم، و پیشرفتهای قابل توجه ای در خصوص حکومت و توسعه  داشتیم. همانگونه که گیتز، وزیر دفاع در پی سفر خود به افغانستان در دسامبر 2010 خاطر نشان کرد: " در آخر  می توان گفت که طی 12 ماه گذشته، دستاوردهای زیادی داشتیم. در واقع، پیشرفت – حتی در چند ماه گذشته، بیش از حد انتظارات من بوده." اما ما به این امر واقف هستیم که در این نوع جنگ پیشرفت و خشونت می توانند با یکدیگر توام باشند. در مناطق پاکسازی شده، دشمنان ما کماکان به انجام حملاتی که عمدتاً متوجه غیر نظامیان است، و برای ارعاب مردم و حفظ  ارتباط، ولو اینکه رو به کاهش است ادامه می دهند. و خشونتهایی که به دست دشمن به انجام می رسد به صورت فزاینده ای در یک نقطه متمرکز می شود. از نوامبر 2010 تا 31 ژانویه 2011، 57 درصد خشونت در افغانستان در 12 ناحیه از 401 ناحیه  متمرکز بوده است. به ویژه، منطقه میوند در ولایت قندهار، و لشگرگاه در ولایت هلمند – که در تلاشهای ما جهت متصل کردن  حبابهای امنیتی هلمند و قندهار، دیگر بین 12 ناحیه ای که بیشترین حد خشونت را داشتند قرار ندارند. میزان بالای خشونت  به میزان کمتری منعکس کننده توانایی فزآینده شورشی، و بیشتر در نتیجه افزایش عملیات افغان و نیروهای بین المللی کمک به امنیت در مناطقی که سابقاً به عنوان پناهگاههای شورشی محسوب می شدند است. دشمن قادر نیست خود را به این گسترش وقف دهد. در حالیکه پیشرفت می کنیم، دشمنان ما کماکان اشتباهات دردناکی را مرتکب می شوند که شامل: کشتن عمدی افغانهای بی گناه؛ گریز رهبران به سوی پاکستان و پشت سر گذاشتن افراد مادون برای جنگیدن؛ و کشتن حدود 5,000 افغان در اولین ده ماه سال 2010 ( بیش از سه چهارم تمامی تلفات غیر نظامی در آن مدت زمان). ما همواره بر اعمال ظالمانه دشمن تاکید می کنیم، و در ماههای اخیر، رهبران افغان و گروههای حقوق بشر نیز برای محکوم کردن خشونتهای شورشیان گام برداشته اند.

خط سیر انتقال قدرت در سال 2014: ما و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و سایر شرکای ائتلافی و نیروهای امنیت ملی افغان، امنیت را برای مردم افغان بهبود بخشیده، اندازه و کیفیت نیروهای امنیت ملی افغان را افزایش می دهیم، و از تلاشهای بهبود حکومت و توسعه در سرتاسر افغانستان پشتیبانی می کنیم. در نشست ماه نوامبر ناتو در لیسبون،  با تاکید بر عزم دراز مدت آمریکا و جامعه بین الملل برای به انجام رساندن این ماموریت در افغانستان، یکی از ارکان اصلی راهبردهای طالبان را از بین بردیم. در پشتیبانی از هدف رئیس جمهور کرزای برای انتقال مسئولیتهای امنیتی از سوی جامعه بین الملل به نیروهای افغان  تا آخر سال 2014 ، متحد باقی می مانیم  . در مشارکت با دولت افغان، با شروع کاهش نیروهای آمریکا از افغانستان از اول ماه ژوئیه امسال، مطابق با سرعتی که شرایط مقتضی بدانند، در راستای هدف رئیس جمهور اوباما کار می کنیم. فرآیند تشخیص، ارزیابی، و انتقال نقاط مختلف افغانستان، بر مبنای توصیه های ارائه شده از سوی هئیت انتقال  مشترک افغان ناتو (JANIB) به دولت افغانستان بستگی خواهد داشت . با شروع روند انتقال و پیشروی سازمان یافته در این برنامه، نیروی بین المللی کمک به امنیت از نزدیک با JANIB همکاری می کند.

پشتیبانی نیروهای ارتش ملی افغان: مهمتر از همه، در صحنه امنیتی سرمایه گذاری ما ما در نیروهای ارتش ملی افغان نتیجه بخش است و رشد این نیرو در جهتی صحیح قرار گرفته است. میزان چشمگیر رشد نیروهای ارتش ملی افغان ( با افزایش بی سابقه پرسنل 70,000 نفره، در حالیکه با دشمن مشخصی روبرو است) اکنون با کیفیت پیشرفتها در این نیرو سازگاری دارد. ماموریت آموزشی ناتو- افغانستان از تلاشهای دولت افغان برای پرورش رهبران در تمامی سطوح، افزایش میزان سواد، و بهبود توانایی و ظرفیت آموزشی حمایت می کند.  ترکیب این برنامه ها کیفیت نیرو را افزایش داده، و نهایتاً به کاهش فرسایش، افزایش استخدام،  و به پایداری کمک می کند. ضمناً، ما به نیروهای ارتش ملی افغان کمک می کنیم تا بر مابقی چالش ها در استخدام پرسنل پزشکی و سایر افراد توانا فایق آید، و همچنین به افزایش مشارکت زنان، و استخدام تعداد بیشتری از پشتونهای جنوب بپردازد. در هم اندیشی با دریاسالار ستاوریدیس ( فرمانده ، فرماندهی آمریکایی اروپایی و فرمانده ارشد گروه ائتلاف در اروپا) ما سعی داریم که کمبود تعلیم دهندگان خود را جبران کنیم.

نیروهای ارتش ملی افغان در مقام رهبری: نیروهای ارتش ملی افغان در بسیاری از مناطق افغانستان، به طور فزآینده ای در موقعیت رهبری قرار دارند. در افغانستان جنوبی ، در اواسط 2010 ، برای انجام عملیاتی در ملاجات، شهر قندهار، نیروهای ارتش ملی افغان با پشتیبانی نیروهای بین المللی کمک به امنیت به عنوان نیروی رزمی مکمل، پشتیبانی هوایی نزدیک و سایر توانمند سازها،  رهبری را به عهده گرفت، که منجر به دستگیری یا کشته شدن دهها شورشی و برقراری الگوی جدیدی برای عملیات تحت رهبری افغان گردید. نیروهای ارتش ملی افغان همچنین در آخرین مراحل عملیات همکاری، بیش از نیمی از قدرت رزمی را فراهم کردند، و به پاکسازی مهمترین پناهگاههای شورشیان در افغانستان جنوبی پرداختند. در افغانستان شمالی، ارتش ملی افغان و پلیس، عملیات مشترکی را به همراه نیروی بین المللی کمک به امنیت، طی  تمامی ماه دسامبر 2010 در ولایت شمالی بلخ به انجام رساند، و پلیس ملی افغان با دستگیری شورشیان و کشف مخفیگاه سلاحها در عملیات مشترک  آمریکا-افغان در ولایت کندوز، توانایی قابل ملاحظه ای را نشان داد. افزون بر این، نیروهای ارتش ملی افغان اکنون در 14 ناحیه از 15 ناحیه کابل تلاشهای امنیتی را رهبری کرده، و برای چندین رویداد، منجمله جرگه شورای صلح در ماه ژوئن، کنفرانس کابل در ماه ژوئیه، رویدادهای روز استقلال در ماه اوت، و نشست مجلس در ماه ژانویه، طرحهای هماهنگ شده ای را به اجرا گذاشتند که همگی بر خلاف ادعاهای ایجاد اختلال از سوی شورشیان، بدون حادثه برگزار شدند.

ابتکار عمل در امنیت محلی: علاوه بر تلاشهای امنیتی در سطح ملی، دولت افغان همواره به گسترش ابتکار عمل در حوزه امنیت محلی پرداخته که به منظور فشار آوردن بر عناصر افراطی جهت خروج از پناهگاههای امن خود، و قطع خطوط ارتباطی آنها طرح ریزی شده اند. عملیات پاکسازی در نواحی حساس باعث ایجاد تغییرات درشدت حرکت عملیات شده، و در مناطق دور دست تغییراتی در محاسبات مربوط به روستا ایجاد کرده است. بزرگان محلی در دهها روستا در سرتاسر افغانستان برای به عهده گرفتن مسئولیتهای بیشتر جهت تامین امنیت خود، جرگه هایی را تشکیل داده اند، و نیروهای آمریکا و ائتلاف از تلاشهای وزارت کشور برای تقویت روستاهای افغان پشتیبانی کرده اند. برنامه پلیس محلی افغان (ALP) یکی از امید بخش ترین تلاشها جهت آزاد سازی مناطق محلی از نفوذ شورشیان را ارائه می دهد. برنامه پلیس محلی افغان و سایر ابتکارها برای عملیات پایداری روستایی، از بالا به پایین و پایین به بالا، از طریق پیوند پشتیبانی جوامع محلی با توانایی دولت مرکزی و شرکای ائتلاف اجرا می شود. طالبان نگرانی های خود را در مورد اینکه برنامه پلیس محلی افغان تهدید مستقیمی را متوجه موجودیت و توانایی عملیاتی آنها می کند  فاش کرده است. امروز، در مجموع 63 محل برای پلیس محلی افغان وجود دارد، که 24 تا از آنها توسط وزارت کشور تایید اعتبار شده اند، و حدود 4,000 محل پلیس محلی افغان  گماشته شده اند. در مناطقی که حضور نیروهای امنیت ملی افغان محدود است، این تلاشهای محلی مانند شمع پشتیبان امنیتی، به تکمیل پیشرفتهایی که در جاهای دیگر ( و در محلهای پلیس محلی افغان) از طریق نیروهای سنتی شامل نیروهای بین المللی کمک به امنیت و نیروهای ملی امنیت افغان حاصل شده است می پردازند. با در نظر گرفتن موفقیتهای مقدماتی برنامه پلیس محلی افغان، وزارت کشور در نظر دارد به کمک عملیات ویژه تقویتی نیروهای ما، که آموزش و نظارت ارائه خواهند داد، تعداد این برنامه ها را از تعداد 10,000 برنامه ریزی شده کنونی افزایش دهد.

حمایت مردمی: از سال 2003، القاعده و طالبان با  کسب اندکی موفقیت سعی کرده اند تا قدرت و نفوذ خود را در بیشتر نقاط کشور توسعه دهند. در سال 2010، به منظور ایجاد تغییرات در چشم انداز امنیتی کشور، نیروهای ائتلاف و افغان  در تمامی جوانب عملیات منابع مکملی را بکار گرفتند. در حالیکه امنیت در مناطق کلیدی بهبود پیدا می کند و ما  برای حمایت از مردم توانایی بیشتری داریم، جمعیت افغانستان به صورت مستمر از تلاشهایی در راستای ایجاد  پیشرفت و ارائه خدمات اساسی به آن مناطق حمایت کرده است. به ویژه در ماههای اخیر، نیروهای امنیت افغان مسئولیت بیشتری از بار جنگ را متقبل شده ، بزرگان روستا جوانان را ترغیب به پیوستن در پلیس افغان کرده اند، و شورشیان در چند منطقه سلاحهای خود را به زمین گذاشته و به جامعه پیوسته اند.  به علت تلاشهای موزون دولت افغان  در سطح محلی و همچنین در سطح ملی، و حمایت نیروهای ائتلاف (البته به یاری نیروی محرکه مبارزه ما)  تلاشهای ادغام مجدد مثمرثمر هستند. در ارتباط با مصالحه و آشتی، این روند از طریق مشارکت نیروی بین المللی کمک به امنیت  و نیروهای ارتش ملی افغان، برای ایجاد شرایط امنیتی و از بین بردن امید پیروزی دشمن، توسط افغانها هدایت می شود. این اقدامات گامهایی تدریجی در راستای ایجاد نیروی محرکه تغییرناپذیری در تمامی مبارزات ما هستند.

پیشرفت در اجرای قانون: بر خلاف دشمنان مان، به پشتیبانی از تلاشهای مشروع دولت افغان جهت بهبود اجرای قانون برای بیش از 29 میلیون نفرجمعیت افغانستان ادامه می دهیم. طی سال گذشته، نیروهای مشترک رزمی آمریکا- افغانستان /ترکیب سازمانهای دولتی و نیروی رزمی مشترک 435، و شرکای افغان ما به پیشرفتهای چشمگیری دست یافته اند: با انتقال بازداشتیان به بازداشتگاه مدرن پروان؛ برقراری روشهای شفاف و محکم در روند توقیف؛ تقویت ضمانت های قضایی برای بازداشتیان؛ و گسترش برنامه های ادغام مجدد محکم که شامل سواد آموزی و آموزش حرفه ای است. به علاوه، برای مقابله با فساد در تمامی سطوح، حتی در حالیکه برای کاهش چالش فساد در پیمانکاری و در هر یک از جوانب عملیات مان، بهترین شیوه ها را به کار می گیریم، اقدامات استواری برقرار کردیم.

ابتکارهای زیرساختاری: برای افزایش پتانسیل افغانستان به عنوان یک مرکز فعالیت اقتصادی آسیای مرکزی، ما همچنین در پی ایجاد طرحهای زیرساختاری هستیم – به عنوان مثال، ساختن جاده ها، راه آهن، و نصب شبکه برق و خطوط مخابراتی. داشتن یک شبکه منطقه ای مواصلاتی به ایجاد مشاغل در بخش خصوصی کمک می کند، و انگیزه های مکملی برای عناصر آشتی پذیر شورشی جهت کناره گیری از جنگ فراهم می کند. در نهایت، اینگونه پیشرفت اقتصادی از نیازداشتن به نیروهای آمریکا کاسته، و فعالیتهای دراز مدت انتقال را زیربندی می کند، و برای ایجاد یک سلسله از عملیات ضد شورش معقول امری بنیادی است.

حمایت از سوی کنگره: در توانمند سازی تلاشهای ما در افغانستان، منجمله در ارتباط با صندوق نیروهای امنیتی افغانستان(ASFF)، برنامه پاسخ اضطراری فرمانده (CERP)، مجوز برای یک برنامه زیرساختاری، و برنامه ادغام مجدد افغانستان (ARP)، رهبری کنگره کماکان نقشی حیاتی ایفا می کند. بیش از همه، برای قادر سازی انتقال کامل وظائف امنیتی به یک صندوق نیروهای امنیتی افغانستان که پر توان و آموزش دیده، و قادر به جلوگیری از بازگشت مجدد پناهگاههای امن شورشیان در افغانستان باشد،  بر صندوق نیروهای امنیتی افغانستان تکیه می کنیم. در ارتباط با برنامه پاسخ اضطراری فرمانده، فرمانده هان ما در صحنه همواره توضیح می دهند که صندوقهای برنامه پاسخ اضطراری فرمانده برای انجام عملیات در راستای اهداف راهبردی ما در افغانستان، با ایجاد اختلال در عملیات های اطلاعاتی و مشروعیت دشمن بسیار ارزشمند هستند. در سال 2010، برنامه پاسخ اضطراری فرمانده هزینه بیش از 8,300 پروژه را تامین کرد، به عنوان مثال، اقدامات مربوط به ترابری برای بهبود آزادی حرکت در سرتاسر افغانستان؛ تولید کشاورزی در سرتاسر افغانستان با استفاده از تعمیر و بهبود آبراههای آبیاری و چاهها، و فراهم کردن دانه  و کودهایی با کیفیت بهتر برای کشاورزان؛ پروژه های آموزشی همچون خدمات بیش از 200 هماهنگ کننده توسعه آموزش افغان؛ و پروژه های آب و سیستم تخلیه فاضلاب برای حفر سه چاه آب زیرزمینی با بازدهی بالا، که امکان دسترسی به آب آشامیدنی را برای بیش از      850,000 افغان در شهر قندهار فراهم می کند.  به غیر از برنامه پاسخ اضطراری فرمانده، برنامه زیرساختار جدید افغانستان به ما امکان می هد که برای پروژه های زیرساختاری که از اولویت بالایی برخوردار هستند و به نیازهای حیاتی امنیت، حکومت و پیشرفت افغان مرتبط می شوند،  با وزارت امور خارجه همکاری کنیم. صندوق زیرساختار افغانستان وسیله ای برای شرکت وزارت دفاع در این برنامه جامع خواهد بود. برای قادر سازی تلاشهای ادغام مجدد مان، با استفاده ازمنابع مالی در حمایت از برنامه صلح و ادغام مجدد دولت افغانستان، به اجرای برنامه ادغام مجدد افغانستان ادامه می دهیم.

چالش های پیش رو: برای دستیابی به اهدافمان در افغانستان کماکان اقدامات زیادی باید انجام شود. ما با یک دشمن ارتجاعی  و مصمم روبرو هستیم. ، موضع گیری جامعه آمریکا و بین الملل بگونه ای است که تاثیر مطلوبی در ایجاد اصلاحات داشته باشد، و برای مقابله با فساد در دولت افغان به همگام سازی توسعه اجرای قانون بپردازند. با وجود پیشرفتهای چشمگیر در بسیاری از مناطق در سال 2010، در حالیکه در کنار شرکای افغان می جنگیم، متوجه هستیم که تلاشهای سختی در پیش رو است . اما با اجرای تدریجی و پیوسته راهبردهای معقول و معتبرمان، من معتقدم که می توانیم شرایط را برای موفقیت در افغانستان ایجاد کنیم.

مشارکت با پاکستان

مشارکت راهبردی: البته ما متوجه هستیم که هر گونه راه حلی در افغانستان باید در چارچوب منطقه ای عنوان شود. سنتکام از هدف رئیس جمهور اوباما، برای تقویت مشارکت راهبردی آمریکا- پاکستان، از طریق همکاری های نوپا و در عین حال بهبود یافته بین ارتش ما و پاکستان حمایت می کند. و همانگونه که کلینتون، وزیر امور خارجه، و سایر رهبران خاطر نشان کرده اند، باید برتلاشهایی که پاکستان انجام می دهد تمرکز کنیم. آنها برای پیگیری تروریستها در داخل کشور شان اقدامات چشمگیری را به انجام رسانده اند.

طی سال گذشته، سنتکام با حمایت از همتایان ما از طریق دفتر نمایندگی وزارت دفاع– پاکستان (ODRP) متعلق به سننتکام ، به تقویت و گسترش همکاری امنیتی ما با پاکستان پرداخته است. دفتر نمایندگی وزارت دفاع – پاکستان بر ارائه مساعدت به تلاشهای ضد شورشی پاکستان تمرکز دارد، و طی سال گذشته تلاشهای میان سازمانی آمریکا برای ارائه کمکهای امدادی و بشردوستانه به مناطق سیل زده را رهبری کرده است. علاوه بر این،  در حمایت از مشارکت دراز مدت ما با پاکستان، در ارتباط با مسائل حیاتی، به منظور انجام تحلیل های عمیق تر و ارائه توجه بیشتر به روابط میان سازمانی، مرکزعلمی سنتکام به اعزام کارشناسان متخصص، و ارائه حمایتهای فوق العاده  پشت جبهه ای به دفتر نمایندگی وزارت دفاع– پاکستان و فرماندهی عملیات ویژه – پاکستان ( خط مقدم) ادامه می دهد.

خطراتی که مواجه پاکستان است: پتانسیل بی ثباتی در پاکستان و رفت و آمد آزاد افراط گرایان در منطقه مرزی افغانستان – پاکستان همچنان یک تهدید جدی برای امنیت منطقه و جهان است. مناطق قبیله ای پاکستان، کماکان پناهگاهی برای القاعده و مامنی برای تمامی گروههای افراطی دیگر باقی می مانند، و برای آنها وسیله ای برای تهدید جمعیت و نیروهای ائتلاف در افغانستان، مردم و دولت پاکستان، و منافع آمریکا و جهان غرب را فراهم می کند. منطقه افغانستان – پاکستان همچنین با مسائل بشردوستانه قابل توجه ای مواجه است، منجمله پناهندگان و آوارگان درون مرزی ((IDP، که در اثر چندین دهه جنگ به جود آمده است. به علاوه، حدوداً سه میلیون پناهنده افغان، که سی سال پیش در اثر تهاجم روسیه به افعانستان، به آنجا نقل مکان کرده بودند، کماکان در پاکستان زندگی می کنند.

کمکهای بشردوستانه آمریکا: سیل بی سابقه تابستان گذشته در پاکستان بسیار ویرانگر بود – در واقع می توان دامنه تاثیر آنرا برابر با  وقوع سیل در تمامی ساحل شرقی آمریکا مقایسه کرد. در پاسخگویی به این سیل ها، آمریکا به میزان بی سابقه ای کمکهای بشردوستانه فراهم کرد. در کل، هواپیما ها و بالگردهای آمریکا بیش از 40,000 فرد جابجا شده را منتقل کردند و بیش از 26 میلیون پوند لوازم کمکی به مردم پاکستان تحویل دادند. طی این عملیات امدادرسانی، هلیکوپترهای آمریکا بیش از 5,000 ساعت پرواز داشتند. دولت آمریکا کیتهایی شامل قایقهای بادی برای استفاده در عملیات نجات  به ارتش پاکستان ارائه داد، و برای جایگزینی پلهای خراب شده در اثر سیل، هشت پل 50 متری فراهم کرد.

حمایت آمریکا از ارتش پاکستان: در زمینه امنیتی، کمکهای مستمر آمریکا برای توانمند سازی پاکستان جهت انجام عملیات موثر ضد شورشی حیاتی محسوب می شود. در حمایت از بهبود توانایی های ضد شورشی ارتش پاکستان، نیروهای ما فعالیتهای مشارکتی و مبارزاتی مهمی را به انجام می رسانند. یکی از نمونه های بارز آن، شامل پشتیبانی دفتر نمایندگی وزارت دفاع– پاکستان از از دیده بانهای مرزی پاکستان، از طریق حمایت و ایجاد توانمندی در انجام عملیات ضد شورشی است. پرسنل آمریکا همچنین در حمایت از آموزش، نیرو و غذا، برای تهیه و تدارک وسائل و تجهیزات لازم جهت بنای زیرساختار کمک می کند.

عملیات پاکستان و از خود گذشتگی: ارتش پاکستان در حالیکه به اثرات سیل گسترده ای که موجب ویرانی قسمت اعظم کشورگردید رسیدگی می کند، گامهای قابل ملاحظه ای را برای مقابله با جنگجویان در مناطق قبیله ای که توسط دولت فدرال اداره می شود (FATA) برداشته است. تلاشهای مستمر ارتش پاکستان علیه پناهگاههای دشمن طی سال گذشته ، منجر به از دست دادن  فضای نبرد از سوی دشمن شده است. از آغاز عملیات علیه عناصر افراط گرا در خایبر پاختونخوا (KPk) و مناطق قبیله ای که توسط دولت فدرال اداره می شود ، ارتش پاکستان بیش از 2,500 تلفات داشته است (بیش از 500 پرسنل نظامی طی انجام عملیات کشته شده و بیش از 2000 نفر در جنگ زخمی شده اند). از سال 2009، ارتش پاکستان تقریباً در عملیات مداومی بر علیه جنگجویان در خایبر پاختونخوا (KPk) و مناطق قبیله ای که توسط دولت فدرال اداره می شود شرکت داشته است. در مجموع، ارتش پاکستان بیش از 140,000 سرباز در مرزغربی پاکستان با افغانستان اعزام کرده، که قسمت اعظم آنها از مرز پاکستان با هند به آنجا عزیمت کرده اند.

وضعیت منطقه ای: تلاشهای ما در حمایت از پاکستان در چهارچوب گسترده تر منطقه ای قرار می گیرند. ما متوجه هستیم که تنش های دیرینه پاکستان با هند بخش مهمی از محاسبات در تصمیم گیری راهبردی و وضعیت نیروی رزمی پاکستان را تشکیل می دهند. اما، حضور پناههگاههای افراط گرایان در پاکستان به نحو چشمگیری بر پیشرفت در افغانستان تاثیر دارد، و با بهره گیری از کمکهای ارتش پاکستان، گامهای مهمی را در بهبود عملیات مرزی به انجام می رسانیم. به منظور رسیدگی به چالش های موجود در مرز افغانستان – پاکستان، هماهنگی بین نیروهای بین المللی کمک به امنیت، نیروهای امنیتی افغان، و ارتش پاکستان به ویژه در زمینه اطلاعاتی، دیده بانی و شناسایی (ISR) ، کماکان ادامه دارد. در فرماندهی منطقه ای شرق، عملیات هماهنگ شده ای را با ارتش پاکستان طرح ریزی می کنیم. اخیراً ارتش پاکستان، در مومند ایجنسی، در آنسوی ولایت کونر، از جایی که شورشیان برای از بین بردن دستاوردهای اخیر امنیتی در افغانستان، دست به چندین حمله زده بودند، به پاکسازی پناهگاههای شورشیان پرداخته است. درحالیکه عملیات پاکستان در آنسوی مرز شان تاکتیک "چکش " را بکار می گیرد، نیروهای مشترک افغان و نیروهای بین المللی کمک به امنیت، با استفاده از تاکتیک "سندان" آماده شکست شورشیان هستنند. پلیس مرزی افغان و سایر نیروهای امنیتی پاسگاههای دیده بانی در نوار مرزی مستقر کرده، و هواپیماهای بدون خلبان و هواپیما های رزمی کنترل گردنه های کوهستانی از قبل شناسائی شده را که شورشیان ممکن است از  آنها برای استقرار پناهگاههای خود در افغانستان استفاده کنند، تحت نظارت دارند.

حمایت از سوی کنگره: کمکهای امنیتی چندین ساله، برای تلاشهای ما در پاکستان حیاتی محسوب می شوند. ما از حمایت مستمر کنگره از صندوق توانمندی های ضد شورش پاکستان که به عنوان یک توانمند ساز کلیدی برای انجام عملیات ارتش پاکستان بر علیه افراط گرایان تلقی می شود قدردانی می کنیم. این صندوق همچنین برای یک رشته گسترده ای از فعالیتهای مشارکتی کمک ارائه می دهد، که در صورت پایداری می تواند در بلند مدت نتایج متفاوتی در روابط ما با پاکستان داشته باشد.

مقابله با فعالیتهای بی ثبات کننده ایران

فعالیتهای بی ثبات کننده ایران: با توجه به رفتار بی ثبات کننده ایران و پیگیری مصرانه قابلیت تولید سلاحهای هسته ای آن، جایگاه کنونی رژیم ایران، نشانگر بزرگترین خطر برای منطقه در دراز مدت است. ایران همچنان تلاشهای تعامل را رد کرده و خود را از بقیه منطقه و اکثریت جامعه جهانی هر چه بیشتر بیگانه و منزوی می کند. اعمال رهبری ایران موجب تلف شدن نیروی بالقوه جمعیت تحصیل کرده کشور شده، و تبادل آزاد اندیشه ها در راستای منافع کوته بینانه برای حفظ رژیمی که به صورت فزآینده سرکوبگرو خشن است فدا می شود. اخیراً تهران، با ایجاد یک ارتباط وهمی و کاملاً نادرست، تظاهرات مصر را با تظاهرات سال 1979 انقلاب اسلامی ایران یکسان فرض کرد.

رژیم ایران برای گسترش نفوذ و ایجاد بی ثباتی در سرتاسر منطقه، از طریق متقاعد سازی، تحمیل، تعرض و ارسال پیامهای هدفمند، بر نیروی قدس - سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (IRGC-QF) تکیه می کند. در واقع ایران به تامین بودجه، مسلح کردن، ارائه آموزش و ایجاد شبکه ای از عوامل، نمایندگان، وعناصر عملیاتی در عراق، لبنان، سوریه، غزه، افغانستان و سایر نقاط در سرتاسر منطقه، کماکان ادامه می دهد. در منطقه محوری شرق، به منظور تضعیف حکومت، ایجاد محدودیت در رشد اقتصادی و از بین بردن مشارکتهای امنیتی، ایران در صدد است بخشی از نفوذ خود را با توانمند سازی حزب الله لبنان و حماس گسترش دهد. به علاوه، در راستای تلاشهای خود برای هدفگیری اسرائیل (کشوری که رهبری ایران وعده از بین بردن آنرا داده است) و ایجاد اختلال در روند صلح خاورمیانه، ایران به نمایندگان خود سلاح تحویل داده و آموزش نظامی ارائه می دهد. نیروی قدس - سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با مسلح کردن جنگجویانی که در عراق و افغانستان به نیروهای آمریکا و ائتلاف حمله می کنند و انجام اقداماتی در جهت تضعیف ثبات و حکومت در هر یک از این کشورها ادامه می دهد که موجب نگرانی شدید است. حمله اخیر در ژانویه 2011، بر علیه نیروهای آمریکا در عراق، از طریق خمپاره انداز هدايت شده توسط راکت دست ساز با کالیبر بالا (IRAM)، نمایانگر سوء نیت ایران و توانایی افزایش خشونت بنا به دلخواه او است.

پیگیری دستیابی به سلاحهای هسته ای و موشکی بالیستیک از سوی ایران: با وجود چهارمین دوره تحریمهای تحت ضمانت سازمان ملل متحد، بنظر می رسد که ایران در تکمیل برنامه هسته ای خود مصمم است – در واقع این جاه طلبی می تواند منجر به گسترش ابزار هسته ای غیرقانونی، و جرقه ای برای ایجاد مسابقه تسلیحاتی در منطقه شود. دریاسالار مولن در دسامبر 2010  مجدداً بر این نکته تاکید نمود و اظهار داشت: " من بر این باورم که ایران در مسیر دستیابی به سلاحهای هسته ای حرکت می کند، و معتقدم که توسعه و دستیابی به این هدف می تواند باعث بی ثباتی منطقه شود."  ایران همچنین  با بیش از 2,200 موشک بالیستیک و موشکهای دوربرد، و حدود 225 سکوی پرتاب سیار و ثابت، که بزرگترین نیروی موشک بالیستیک و موشکهای دوربرد در منطقه را تشکیل می دهد، به گسترش و بهبود مهمات جنگی خود ادامه می دهد. ایران قادر است از این موشکهای بالیستیک و موشکهای دوربرد، با ترکیب توانایی های دریایی فزآینده، برای تهدید تجارت جهانی استفاده نماید.

مقابله با فعالیتهای بی ثبات کننده ایران و حفظ صلح با شرکای ما: سنتکام با تثبیت جایگاه خود در رویکرد وسیعتر دولت آمریکا در قبال ایران، از طریق اعتماد سازی شرکای ما در منطقه، متعهد به مقابله با فعالیتهای بی ثبات کننده و اجبارآمیز ایران است. به عنوان مثال، به منظور پیشرفت دفاع هوایی و موشکی یکپارچه،  ما با شرکای شورای همکاری کشورهای خلیج و سایر کشورها کار می کنیم. همچنین به منظور اطمینان آفرینی نزد دوستانمان در منطقه، با ممانعت از درگیری و بازداری از فعالیتهای بی ثبات کننده ایران، در حالیکه همزمان آماده انجام عملیاتهای احتیاطی هستیم، اقداماتی  رابه انجام می رسانیم.

توانمند سازی انتقال قدرت در عراق

نگاهی به پیش رو در عراق: سال پیش رو در عراق مبین فرصتی استثنایی برای ایالات متحده می باشد تا پشتیبانی طولانی مدت خود را از این سنگ بنای ثبات منطقه ای تثبیت کند. سرمایه گذاری متمادی ما در عراق در این برهه حساس است، بخصوص با در نظر گرفتن تعهد مهمی که برای حفظ جان افراد و سرمایه مان کرده ایم. حال زمان آن نمی باشد که در مورد ماموریت مان در عراق جزئی نگر بوده و کلیات را رها کنیم. سنتکام که در بینش وزارت امور خارجه برای مشارکت بلند مدت راهبردی بین عراق و ایالات متحده تثبیت شده است، تلاش می کند شرایطی را بر پایه فداکاری های مشترک دو کشور ایجاد کند.

شرایط موجود در عراق: عراق با عدم اعتماد موجود فرقه ای و قومی، تنش های بین احزاب سیاسی و توانایی محدود دولت برای ارائه خدمات اساسی روبرو است. القاعده در عراق (AQI) مسئولیت تحلیل دولت عراق را بر عهده می گیرد و این گروه قادر به انجام حملات خبرساز و سازماندهی شده می باشد. بهمین صورت، گروه های وابسته و تجهیز شده از سوی دولت ایران همچنان تهدیدی برای حکومت و امنیت عراق بشمار می آیند. در حالی که شرایط امنیتی عراق از زمان اوج خشونت فرقه ای در این کشور در اواسط سال 2007 (خشونت در حال حاضر کمترین سطح خود را از سال 2003 دارد) بسیار بهتر شده است، اما عراق همچنان چالش های مهم سیاسی، اقتصادی و امنیتی را پیش رو دارد. در طول این سال، عوامل متعددی سمت و سوی راهبردی عراق را تعیین خواهند کرد که  از جمله می توان به توسعه پایدار نیروهای امنیتی عراق (ISF)، کارامدی ائتلاف نوپای حاکم و میزان تاثیرپذیری کشور از ایران و تهدید کشور از سوی القاعده و گروه های شبه نظامی شیعه اشاره کرد.

نیروهای ایالات متحده-عراق: از زمان حاضر تا انتهای این سال، نیروهای ایالات متحده-عراق (USF-I) به همکاری خود با نیروهای امنیتی عراق طی این دوره تاریخی انتقال قدرت ادامه می دهند. نیروهای ایالات متحده-عراق گستره ای از فعالیت ها، مهم تر از همه قدرتمند کردن نیروهای امنیتی عراق، انتقال قدرت مسئولیت های امنیتی به عراق و نمایندگی متقابل ایالات متحده را بر عهده داشته و در مدیریت مرزی و توسعه اجرایی همکاری می کند.

تثبیت اداره همکاری امنیتی-عراق (OSC-I): از طریق نیروهای ایالات متحده-عراق و با همکاری تیم کشوری سفارت، ما در حال برنامه ریزی خودکفایی اداره همکاری امنیتی-عراق (OSC-I) در ژوئن امسال بوده و انتظار داریم این امر تا اکتبر امسال کاملاً عملیاتی شود. اداره همکاری امنیتی-عراق سنگ بنای ماموریت طولانی مدت مان برای ایجاد توانایی همکاری با نیروهای امنیتی عراق محسوب می شود. بعلاوه، اداره همکاری امنیتی-عراق تداوم روابط ارتش های دو کشور را تضمین خواهد کرد که نیروهای امنیتی عراق را آموزش داده، کمک کرده و به آنها مشاوره خواهد داد.

تمامیت منطقه ای عراق: عراق در حال حاضر در نقطه عطفی قرار دارد که این کشور را وا می دارد تا پس از ایجاد چالش های امنیتی برای کشورهای همجوارش در دهه گذشته، به عنوان نیرویی مثبت برای منطقه ظاهر شود. انتخاب بغداد به عنوان میزبان نشست سران اتحادیه عرب گواهی مهم بر ظهور دوباره عراق در منطقه می باشد. عراق هم چنین دعوت مصر را برای شرکت به عنوان ناظر در بزرگ ترین مانور سنتکام، "برایت استار" (ستاره درخشان) پذیرفت. اردن نیز تاثیر مثبت زیادی را در عراق گذاشته است؛ علاوه بر اینکه برنامه ای را برای فراهم سازی آموزش گسترده برای پلیس عراق میزبانی کرد، بیش از 1500 نظامی عراق و شماری از خلبان های نیروی هوایی عراق را آموزش داده و وابسته های دفاعی اردن را به بغداد اعزام کرده است. بعلاوه، اردن، عربستان سعودی و کویت به خودکفایی اقتصادی دوباره عراق در فعالیت تجاری و شبکه های مواصلاتی دارای زمانبندی مرتب کمک کرده اند. در نهایت، امارات متحده عربی افسران پلیس عراق را در برنامه ای مشترک با ژاپن و آلمان آموزش داده است. مشارکت سازنده عراق در منطقه به کاهش نفوذ بی ثبات کننده ایران کمک خواهد کرد.  اگر عراق در برابر مداخلات تهران آسیب پذیر رها شود، آینده حاکمیت عراق در خطر قرار خواهد گرفت. در عین حالی که ایران بقاع متبرکه را بازسازی می کند، برق فراهم می کند و مدارس و کلینیک هایی را در عراق احداث می کند، اما روندهای سیاسی عراق را نیز نقب می زند، اعمال خشونت علیه غیرنظامیان بی دفاع عراقی را تسهیل می کند و پشتیبانی مرگباری را از گروه های افراطی مخالف نیروهای ایالات متحده صورت می دهد. از نظر ایالات متحده و جامعه بین الملل، یک عراق مستقل تحت حاکمیت دولتی باثبات و فراگیر، برای ثبات منطقه امری بنیادی است.

پشتیبانی کنگره: پشتیبانی کنگره برای تسهیل انتقال تاثیرگذار قدرت در عراق و ایجاد شرایطی برای یک رابطه پایدار بین عراق و ایالات متحده امری حیاتی بشمار می رود. ما بدنبال پشتیبانی کنگره در کسب اختیارات مقتضی در بودجه "اف وای 11" هستیم تا محل کار و تجهیزات فوری را برای اداره همکاری امنیتی-عراق جهت حصول ظرفیت کامل عملیاتی تا اکتبر سال 2011 فراهم کنیم. در حالیکه تلاش می کنیم محدودیت های زمانی شدید خود را مرتفع سازیم، این بخش حوزه ای از نیاز حیاتی می باشد. صندوق نیروهای امنیتی عراق [ISFF] بنحو حساسی عراق را قادر می کند تا زیربنایی را برای قابلیت های دفاعی داخلی و خارجی ایجاد کند و این بودجه هزینه آموزش و تجهیزات لازم را برای نیروهای پلیس وزارت کشور عراق جهت حفظ امنیت داخلی بدون کمک وزارت دفاع فراهم می کند. بعلاوه، صندوق نیروهای امنیتی عراق قابلیت های ضدشورش ارتش عراق را تقویت کرده و همکاری بین دولت عراق و نیروهای پلیس کرد را جهت تضمین هماهنگی آموزش پلیس و استانداردهای تجهیزات در کل عراق ارتقا می دهد.

تقویت همکاری ها با کشورهای آسیای مرکزی

در آسیای مرکزی، سنتکام متعهد شده است تا روابط را براساس منافع و اهداف مشترکی تقویت کند که ما با کشورهای آسیای مرکزی شامل قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان داریم. در حالی که این کشورها بدنبال بهبود شرایط اقتصادی گسترده تر می باشند، سنتکام با شرکای ما همکاری می کند تا مهاجرت افراطی ها را در مناطق خاصی از آسیای مرکزی تحت پوشش قرار داده و با قاچاق مواد مخدر و انسان مقابله کند. این فعالیت ها اغلب به یکدیگر وابسته هستند.

شبکه توزیع شمالی: طی در دو سال گذشته، توسعه شبکه مناسب مواصلاتی به گسترده ترین حوزه همکاری با شرکای آسیای مرکزی ما بدل شده است. توافق های جمعی ما با کشورهای قرقیزستان، قزاقستان، ازبکستان و تاجیکستان سیستم حمل و نقلی را بنام شبکه توزیع شمالی (NDN) شکل داده است که برای تامین عملیات ائتلافی در افغانستان و کاستن از فشار در خطوط مواصلاتی تامین پاکستان مورد استفاده قرار می گیرد. این شبکه متنوع حمل و نقل حدود نیمی از کل تدارکات مواد غذایی را به افغانستان با استفاده از مسیرهای متنوع هوایی، دریایی و زمینی مورد پشتیبانی قرار می دهد. تدارکات باقیمانده بصورت مستقیم به افغانستان از طریق خطوط هوایی ارسال می شود، از سیستم حمل و نقل دریایی به سیستم حمل و نقل هوایی انتقال داده می شود یا از طریق مسیرهای زمینی از طریق پاکستان به محل می رسد. در نهایت، توسعه و گسترش شبکه توزیع شمالی و زیربنای مربوط به آن رشد اقتصادی بلند مدت را در این منطقه تسهیل می کند که این امر مبین فرصتی جدید برای صادرات مواد خام آسیایی مرکزی و جنوبی و مبادله کالا در بازارهای بین المللی می باشد.

ارتقا شبکه توزیع شمالی: تلاش های شبکه توزیع شمالی بر همکاری با کشورهای خاصی متمرکز می شود تا جریان دو طرفه حمل و نقل انواع وسایل نقلیه چرخدار و قطعات یدکی مرتبط را امکان پذیر ساخته و ارسال تدارکات دارای مجوز قبلی در شبکه توزیع شمالی (مثل مصالح ساختمانی) را افزایش دهد. در مورد ترابری هوایی، مرکز ترانزیت ماناس در قرقیزستان محل کلیدی آسیای مرکزی است که سوخت گیری مجدد هوایی و ماموریت های حمل و نقل مسافر را پشتیبانی می کند.

ایجاد ظرفیت همکاری و ترغیب فعالیت های مشارکتی

همکاری براساس منافع مشترک: سرمایه گذاری ما در روابط نظامی برای ایجاد قابلیت های نیروهای امنیتی کشورهای هم پیمان، مولفه ای حساس از تلاش های کل دولت در این منطقه می باشد. این تلاش های مقرون بصرفه بصورتی مقتضی مسئولیت های امنیتی را در دستان دیگر دولت های حاکم قرار داده و به جلوگیری از مناقشات و بی ثباتی کمک می کنند. با دورنمایی بلند مدت، سنتکام فعالیت های مشارکتی را انجام می دهد که برای ایجاد ظرفیت امنیتی مستحکم و روابط با دوستانمان در این منطقه طراحی شده اند.

آموزش: آموزش و مبادلات سنتکام با شرکایمان برای همکاری منطقه ای حیاتی می باشند. سنتکام تاسیس چندین مرکز آموزش علمی موجود در کشورهای هم پیمان را به عهده گرفته است که آموزش ماموریت محور در سطح بالای جهانی را برای کشورهای هم پیمان و متحد ما فراهم می کنند. مراکز موجود آموزش علمی شامل مرکز جنگ افزار هوایی و یک مرکز جامع دفاع هوایی و موشکی در امارات متحده عربی (UAE)؛ مرکز آموزش عملیات ویژه شاه عبدالله در اردن؛ شراکت ناتو برای مهندسی رزمی در زمان صلح و مرکز مبارزه با قاچاق مواد مخدر اینترپول [پلیس بین الملل] واقع در قزاقستان و مجموعه ای گسترده از مناسبات با برنامه های آموزش نظامی حرفه ای دیگر کشورها می باشند. مراکز توسعه آموزش دربرگیرنده مرکز دریایی ناوسنت واقع در بحرین؛ مدرسه جدید امحاء مواد منفجره با مرکز آتی علمی در عربستان سعودی؛ شعبه پیشنهادی جنوب شرقی آسیای NESA)) مرکز آموزش علمی در بحرین و مرکز آموزش علمی مخابرات، رایانه، فرماندهی و کنترل (سی 4) تاسیس شده از سوی وزارت مخابرات بحرین می باشد.

مبادلات: سنتکام برنامه های مدیریت متمرکز را با کشورهای خاص هم پیمان در کل منطقه کشورهای منطقه مسئولیت،  در پشتیبانی طرح همکاری امنیتی مرکز سنتکام مدیریت و هدایت می کند. هدف درک دیدگاه های کشورهای دوست و تقویت روابط و سازمان های منطقه ای برای شکست شبکه ها یا شرایط افراطی خشن می باشد که منافع امنیتی این منطقه و ایالات متحده را تهدید می کنند. این امر شامل ایجاد ظرفیت می شود. بعلاوه، مرکز فرماندهی سنتکام در تامپا، فلوریدا مقری برای بیش از 193 شریک ائتلافی از 58 کشور هم پیمان است که سهمی حائز اهمیت را در تلاش هایمان دارند و تجربه ارزشمند تعامل با نیروهای ایالات متحده و هم پیمانان را دریافت می کنند.

تجهیز: ما همچنین تجهیزات و همیاری امنیتی را برای شرکای منطقه ای خود فراهم می کنیم. این فعالیت ها از جمله مهمترین گام های عملی ما برای نمایش تعهد مداوم سنتکام به شرکایمان – و توانمندسازی نیروهای مشارکتی درجنگ- محسوب می شود. من خواستار پشتیبانی ادامه دار کنگره از این تلاش ها شامل تجهیز و آموزش جهانی و هم چنین بسیاری از برنامه های همیاری امنیتی تحت مدیریت وزارت خارجه از قبیل تامین بودجه نظامی خارجی، فروش نظامی خارجی و برنامه آموزش نظامی بین المللی [IMET] می باشم. همان طور که دریاسالار مولن در اظهارات خود خاطرنشان کرده است، اختیارات همیاری امنیتی ما بدون انعطاف پذیری هستند و فرایندها بقدری طاقت فرسا است که بصورتی تاثیرگذار چالش های امنیتی امروز را بطوری زمانمند مورد پوشش قرار نمی دهند. ما تلاش های جاری را برای افزایش تاثیر فرایند تامین مالی نظامی خارجی ترغیب می کنیم تا اینکه روابط آموزش و پشتیبانی را با شرکای مهم خود تقویت کنیم. موفقیت در ماموریت مان در سنتکام مستلزم این امر است که مسئولیت پذیری مان را در قبال درخواست های شرکایمان نشان دهیم، زمانی که ما نبایستی بتنهایی هزینه های رو به افزایش دفاع از نظم بین المللی را متحمل شویم.

مانورها: ستون آخر فعالیت های شراکت سنتکام برنامه های مانور نظامی است. مانور ها قابلیت عملیات متقابل را بین نیروهای ما و نیروهای کشورهای هم پیمان افزایش می دهند. همه ساله، قرارگاه های نظامی شرکت کننده ما در عملیات بیش از 50 مانور را با کشورهای شریک، از جمله پنج مانور انجام شده تحت نظارت قرارگاه نظامی عملیاتی سنتکام در این منطقه انجام می دهند.

ارزش بلند مدت برنامه مانور ما: طرح مانور و همکاری نظامی فرماندهان نظامی، پشتیبانی حیاتی را از الزامات مشترک حمایت آموزشی، مانور و همکاری جنگی سنتکام در حمایت از اولویت های استراتژیک در سطح ملی، آمادگی و ایجاد شراکت در کشورهای منطقه مسئولیت فراهم می کنند. از زمان شروع عملیات در افغانستان در سال 2001، بخاطر عملیات جنگی جاری در کشورهای منطقه مسئولیت، سنتکام کاهش در برنامه های مانور را شاهد بوده است. در حالیکه عملیات جنگی تکمیل می شوند یا کاهش پیدا می کنند، ذخیره میزان بودجه کافی برای حمایت از فعالیت های همکاری با شرکایمان حیاتی محسوب می شود. بدون میزان بودجه ذخیره، ممکن است سنتکام مزایای بدست آمده از برنامه عالی همکاری های مانور نظامی را از دست بدهد که این امر بر دسترسی آتی و حضور در کشورهای منطقه مسئولیت و طرح همکاری امنیتی صحنه عملیات تاثیر خواهد گذاشت. در این برهه، ما بصورت فرضی کار خواهیم کرد تا بهترین استفاده را از بودجه برنامه های مانور بعمل بیاوریم.

انهدام سازمان های افراطی تندرو در منطقه

تروریست ها در کسوت های دینی فریبنده: کشورهای منطقه مسئولیت سنتکام مامنی برای چندین سازمان افراطی تند رو (VEO) می باشد که شبکه ای را شکل داده اند و فی نفسه، نشانگر تهدید قابل ملاحظه ای برای خاک ایالات متحده، ایالات متحده و منافع غربی اش و هم پیمانان ما در این منطقه است. از مهم ترین این سازمان ها می توان به القاعده اشاره کرد. القاعده بدنبال تحمیل ایدئولوژی اخلاقی و پوچ خود به کل جهان است و دارای وابسته های منطقه ای در کل شبه جزیره  عربی، در عراق، مغرب و در سومالی (الشباب) با هم پیمانانی شامل تحریک طالبان پاکستان (TTP)، طالبان افغانستان و لشکر طیبه (LeT) می باشد. همکاری رو به رشد بین سازمانی بین سازمان های افراطی تند رو تداعی کننده سندیکاهای مافیا می باشد. موفقیت سازمانی سازمان های افراطی تند رو بصورت گسترده ای با کار بدون مجازات در فضای سایبری افزایش پیدا می کند.

حمله به سازمان های افراطی تند رو: بهمراه شرکای منطقه ای و عوامل بین سازمانی خود، سنتکام به توسعه و تحقق واکنش های گسترده در حوزه های سایبری و فیزیکی ادامه می دهد تا شبکه های شبه نظامی را از هم گسسته و از بین ببرد. در سال گذشته، تلاش های میانجی گرانه منتج به شناسایی القاعده در شبه جزیره عربی  (AQAP)و تحریک طالبان پاکستان (TTP) به عنوان سازمان های تروریستی، کسب شماری از بودجه های خزانه داری، قرارهای بازداشت وزارت دادگستری، اخطارهای اینترپول [پلیس بین الملل] و قرار گرفتن بیش از 100 نفر و موسسه در فهرست تحریم وزارت بازرگانی ایالات متحده شده است. بخاطر بودجه بندی کنگره، برنامه پاداش های وزارت دفاع توسط فرماندهان در عراق  و افغانستان در سال مالی 2010 مورد استفاده قرار گرفته است تا بیش از 700 فرد، شورشی و تروریست مهم دستگیر شوند.

جلوگیری از خلاهای امنیتی: در دراز مدت، بعنوان بخشی از یک تلاش جامع نظامی-غیرنظامی، سنتکام مشغول به کار می باشد تا از خلاهای امنیتی جلوگیری کند که افراطی گری را تهییج کرده و فضای امنی را برای فعالیت سازمان های افراطی تند رو  فراهم می کنند.

در یمن، ما پیوند محکمی را بین سنتکام و تیم سفارت مان در صنعا ایجاد کرده ایم تا تهدید افزایش یافته القاعده در شبه جزیره عربی را از طریق ایجاد ظرفیت ضد تروریستی کاهش دهیم. گروه القاعده در شبه جزیره عربی نقش خود را بعنوان تهدیدی ماندنی و مقاوم به خاک ایالات متحده از طریق پیگیری تلاش ناکام برای بمب گذاری پرواز شماره 253 خطوط هواپیمایی شمال شرقی در 25 دسامبر 2009 با نقشه بمب پاکتی «کارتریج چاپگر» در اواخر اکتبر سال 2010 مطرح کرد. روحانی افراطی انور الاولاکی بصورتی عمومی مبارزات این گروه را بر علیه غرب هدایت می کند که قابل ذکرترین حرکتش انتشار مجله ی اینسپایر [الهام] در تلاش برای ترغیب مسلمانان مقیم در غرب و امکان انجام حملات انتحاری می باشد.

در لبنان، نیروهای مسلح لبنانی (LAF) مجبور شده اند محیط چالش برانگیزی را هدایت کنند که در آن هنوز انحصار خشونت در بخش اعظم کشور رخ نداده است. همیاری ما تاثیر بسزایی در این زمینه داشته است و شامل کمک به گسیل چهار تیپ نیروهای مسلح لبنانی به جنوب لبنان از سال 2006 در پشتیبانی از UNHCR 1701 [کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان ملل] می باشد- که در مناطق استقرار حزب الله موضع گرفته اند. بعلاوه، ما ظرفیت نیروهای عملیات ویژه نیروهای مسلح لبنانی را افزایش داده ایم که جنگ مشقت باری را در سال 2007 برعلیه جنبش فتح الاسلام وابسته به گروه القاعده در اردوگاه پناهندگان فلسطینی نهر البارد در شمال لبنان پیروز شده اند. نیروهای مسلح لبنانی تقریباً 200 کشته و 2000 زخمی در این عملیات متحمل شد. ما به روابط نزدیک با رسته های افسری نیروهای مسلح لبنان برپایه احترام و اعتماد متقابل ارج می نهیم. ما به نظارت بر فرایند تشکیل دولت در لبنان ادامه داده و بایستی ترکیب نهایی، سیاست ها و رفتار دولت بعدی را پیش از اتخاذ هر گونه تصمیم در مورد روابطمان، از جمله همیاری امنیتی بررسی کنیم در حالی که می دانیم رابطه ی پایدار با نیروهای مسلح لبنانی گامی حائز اهمیت در تثبیت موقعیتش بعنوان سازمانی غیرسیاسی، غیرفرقه ای و حرفه ای بشمار می رود.

در سوریه، پشتیبانی ادامه دار رژیم حاکم از سازمان های تروریستی، سنتکام را از توسعه ی روابط نظامی با این کشور باز داشته و حوزه مشارکت ایالات متحده را محدود می کند. در نتیجه، ما بازگشت سفیر ایالات متحده را به دمشق بعنوان جزئی حیاتی از معماری امنیت منطقه ای خود تلقی می کنیم. ما آماده هستیم از تلاش های دیپلماتیک سفیرمان آقای فورد پشتیبانی کنیم تا رابطه سازنده تری را با سوریه داشته باشیم و به سنا اصرار می کنیم ماموریت وی را تایید کند تا وی بتواند به کار حائز اهمیتش در سال 2011 و بعد از آن نیز ادامه دهد.

در این منطقه، فعالیت های همکاری امنیتی در صحنه، علیه توانایی ایران و عناصر افراطی برای بی ثبات کردن این منطقه کار می کند. در صورت نبود این برنامه ها، پتانسیل رو به افزایش خلاهای امنیتی برای شورش و فتح باب تاثیرات بیشتر ایران یا حامیان شرور بچشم می خورد. تلاش های همکارانه ما با شرکای منطقه ای جهت تلاش بلندمدت برای پوشش این تهدیدها ضروری بشمار می رود.

تداوم استفاده دشمن از محیط اطلاعاتی: دشمنان ما از هر اهرم موجود محیط اطلاعاتی استفاده می کنند تا ایدئولوژی خود را اشاعه داده و تقویت کنند- و سنتکام با همکاری شرکای میانجی متعهد می شود تلاش های مخالفانمان را خنثی کند. دشمنان ما در فضای سایبری (و زیرساخت های هم بسته و وابسته آن) فعالیت می کنند تا پشتیبانی لازم را برای عملیات علیه ایالات متحده، هم پیمانان و منافعش برنامه ریزی کنند، هماهنگ نمایند، استخدام کنند، آموزش دهند، مدیریت کنند و کسب نمایند. استخدام عمر فاروق عبدالمطلب، بمب گذار ناکام روز کریسمس، نشان دهنده توانایی دشمنانمان برای رسیدن به ماورای مرزها، انتشار عقایدشان و از کار انداختن سازه های نظامی سنتی جهت حصول به اهدافشان می باشد. آشکار است که در عصر اطلاعات، نیروهای نظامی ما بایستی این حوزه نوین از جنگ افزار را پوشش دهند. ما خواستار حمایت کنگره جهت تخصیص بودجه به برنامه هایمان می باشیم، برنامه هایی که جهت تخریب دشمن در حوزه اطلاعات تلاش می کنند، چراکه نیازمند بودجه برای انهدام افراط گراهای خشن در حوزه فیزیکی می باشیم.

فعالیت های سنتکام در محیط اطلاعاتی: ما مطابق با راهنمایی رابرت گیتس، وزیر دفاع، در دسامبر گذشته، طرح صدای واقعی عملیات (OEV) را هدایت می کنیم که تمام فعالیت های عملیات اطلاعاتی ما را هماهنگ و نظارت می کند. صدای واقعی عملیات در صدد  بهم ریختن استخدام و آموزش بمب گذاران انتحاری، از بین بردن مکان های امن برای دشمنان ما و تخریب ایدئولوژی و تبلیغات افراط گرایان است. تخصیص بودجه  کامل به صدای واقعی عملیات از تمام فعالیت های مرتبط با تخریب عقاید دشمن شامل قابلیت های درگیری در وب و توزیع محصول مبتنی بر وب پشتیبانی می کند. درگیری کارامد با دشمنانمان در فضای سایبری مستلزم توانایی ما برای هدایت طیف کاملی از فعالیت های نظامی سنتی علیه آنها در آن حوزه شامل تمام جوانب عملیات اطلاعاتی و ارتباطات راهبردی است. ما با ستاد مشترک، عوامل بین سازمانی، سازمان جاسوسی و شرکای ائتلاف هماهنگ هستیم تا کاربرد فضای سایبری توسط دشمن را بررسی و تکنیک ها، تاکتیک ها و روندهایی را شناسایی کنیم که با بهره گیری از آنها می توانیم دشمن را در حوزه   سایبری شکست دهیم.

مبارزه با سلاح های کشتار جمعی  (WMD)

خطرسلاحهای کشتار جمعی: در سنتکام، ما خطر جدی و شاخه بندی های بالقوه ویرانگر تحصیل، گسترش یا کاربرد سلاح های کشتار جمعی از سوی یک گروه تروریستی، سازمان افراطی تندرو یا عامل ملی را شناسایی می کنیم. پیوند موجود بین گروه های افراطی، عاملان بدخواه عرصه ملی و سلاح های کشتار جمعی همچنان دغدغه ای مهم در کشورهای منطقه مسئولیت است و خطر آشکاری را برای شرکا، هم پیمانان و خاک ایالات متحده ایجاد می کند. سنتکام در اجرای منع گسترش، مقابله با گسترش و ستون های مدیریت عواقب خارجی راهبرد ملی آمریکا برای مبارزه با سلاح های کشتار جمعی هشیار است.

مقابله با گسترش و مبارزه با سلاح های کشتار جمعی (WMD): مقابله با گسترش مواد مرتبط با سلاح های کشتار جمعی جنبه بنیادینی از تلاش های کلی سنتکام برای مبارزه با سلاح های کشتار جمعی است. سنتکام هماهنگ با شرکای منطقه ای خود، مشغول فعالیت بین سازمانی است تا توانایی مخالفان را جهت تخصیص بودجه به تحصیل قطعات مرتبط با سلاح های کشتار جمعی کاهش داده و از توانایی فعالان شرور جهت حمل و نقل مواد مشکوک با کاربرد دوگانه از مرزهای ملی جلوگیری کند. برای حصول این هدف، سنتکام نقشی کلیدی را در لحاظ انگیزه مشهود ایران برای سلاح های هسته ای در نقض پیمان منع گسترش سلاح های اتمی، از طریق اجرای فعال قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل ایفا می کند که رژیم ایران را تحریم می کنند. سنتکام همچنین از چهارچوب جلوگیری و مقابله با گسترش این سلاح ها تحت ابتکار امنیتی تکثیر تسلیحاتی (PSI) پشتیبانی می کند. برنامه   اصلی سنتکام برای مبارزه با گسترش سلاح های کشتار جمعی برنامه  دفاع همکارانه (CDP) می باشد. برنامه  دفاع همکارانه مجموعه ای از فعالیت های همکاری دو جانبه و چند جانبه را برای بهبود عملکرد متقابل ایالات متحده و شریکش ارائه می دهد در حالی که قابلیت ملت شریک را برای مبارزه با سلاح های کشتار جمعی تقویت می کند.

مبارزه با دزدی دریایی

تهدید واقعی و رو به رشد دزدی دریایی: دزدان دریایی مستقر در سومالی به غارت محموله های بین المللی در خلیج عدن، دریای سرخ و در دریاهای آزاد منتهی به اقیانوس هند ادامه می دهند. راهزن ها از کشتی های غارت شده قبلی بعنوان کشتی های مادر برای انجام حملات موفقیت آمیز استفاده می کنند، حملاتی که در فواصل 1400 مایل دریایی از سواحل سومالی انجام می شوند. تعداد حملات راهزنی موفقیت آمیز از 42 مورد در سال 2008 ، به 51 مورد در سال 2009، و به 68 مورد در سال 2010 افزایش پیدا کرده است. هم اکنون راهزنان 700 گروگان را برای غرامت جنگی پیش خود نگاه داشته اند. غرامت های جنگی بالغ بر چند میلیون دلار برای هر کشتی تضمین می کنند که راهزنی منبعی پردرامد برای راهزن ها و افراد دیگر دخیل در این عمل مجرمانه باقی بماند.

الگویی برای همکاری بین المللی: سنتکام با شرکای بین المللی همکاری می کند تا به گشت زنی منطقه کمک کند و با شرکای بین سازمانی کار می کند تا پیگرد قانونی راهزنان دستگیر شده را احراز کند (اگرچه ما در حال حاضر فاقد چهارچوب حقوقی بین المللی برای دستگیری و پیگرد قانونی راهزنان هستیم). راهزنی دریایی تهدیدی برای همه محسوب می شود و همکاری نظامی بین المللی را افزایش داده است که بعنوان الگویی برای همکاری در دیگر مناطق بخدمت گرفته می شود. با وجود این، ما اعتراف می کنیم که اقدام نظامی صرفاً بعنوان بخشی از راه حل این مساله بشمار می رود، اما این اقدام بخشی اساسی از راه حل است. ناوسنت تلاش های بیش از 25 کشور شرکت کننده را برای مبارزه با دزدی دریایی هماهنگ کرده و با نیروهای اجرای عملیات اتحادیه اروپایی آتلانتا و گروه دریایی ناوی ناتو در عملیات اوشن شیلد [سپر دریا] هماهنگ شده است. در حال حاضر پاکستان فرماندهی گروه رزمی مشترک 151، ائتلاف بین المللی برای مبارزه با دزدی دریایی را بر عهده دارد. ناوسنت همچنین کنفرانس ماهانه آگاهی مشترک و مناقشه زدایی (شید) را در بحرین میزبانی می کند تا همکاری چند ملیتی را افزایش داده و صنعت دریایی را جهت اتخاذ بهترین اعمال برای دفاع از کشتی ها در مقابل دزدی دریایی ترغیب کند. علاوه برگروه ائتلاف، نمایندگی ناتو و اتحادیه اروپا، این کنفرانس ها هم چنین شامل سازمان های دریایی غیرنظامی و نمایندگانی از کشورهای چین، روسیه، ژاپن و هند می باشد.

IV. رویکرد راهبردی

بسیاری از چالش های ما متصل به یکدیگر بوده و مستلزم راه حل های جامع بلند مدت می باشند که آن امر باعث می شود رویکردی کلی اتخاذ کنیم، رویکردی که همکارانه، جامع و متداوم است. از آنجاییکه ما گستره  متنوعی از عملیات ها و فعالیت ها را انجام می دهیم، سه اصل، تلاش های ما را هدایت می کنند:

اتخاذ رویکردهای همکارانه از طریق مشارکت بر پایه ی منافع مشترک: اول، ما بایستی رویکردهای همکارانه را برای حل چالش های مشترک اتخاذ کنیم، قدرت و امنیت آمریکا وابسته به توانایی ما برای کمک به دوستانمان در منطقه برای دفاع از خودشان می باشد که این امر بر اهمیت ابتکارات سنتکام جهت ایجاد توانایی در شرکا و پیگیری اقدامات دو جانبه و چند جانبه صحه می گذارد. با شروع از منافع مشترکمان، ما بایستی بر مزایای نسبی تمام ملل شرکت کننده- برای نمونه، با بهره گیری از موقعیت جغرافیایی ممتاز یا قابلیت تخصصی- سرمایه گذاری کنیم. بصورت ایده آل، چنین تلاش هایی حوزه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی کشورهای حاضر به مشارکت را تلفیق خواهد کرد و این موضوع مجموعه ای کلی را تقویت خواهد کرد که به نوبه خود بهتر از جمع سایر بخش ها است. تلاش های ما برای ارائه راه حل های کار آمد برای دفاع تلفیقی هوایی و موشکی در منطقه   خلیج نمونه ای حائز اهمیت از تلاش های همکارانه را نشان می دهد که برای بتعویق انداختن و پس زدن تهدیدهای مشترکمان ضروری می باشند. همان طور که قبلاً بدان اشاره رفت، ائتلاف بین المللی علیه راهزنی دریایی در خلیج سومالی الگویی برای همکاری چندجانبه در این منطقه است که نه تنها راهزنی دریایی را تحت پوشش قرار می دهد بلکه فرصت هایی را برای حضور در مناطق دیگر فراهم می کند.

توانایی ما برای همکاری با شرکایمان تا حد بسیار زیادی به اعتماد بستگی دارد. در نتیجه گزارشگری نظامی و سیاسی محرمانه که توسط ویکی لیکز علنی شد، ما بایستی صبورانه اعتماد شرکایمان را با گذشت زمان نسبت به خود  تقویت کنیم. ما با شرکایمان در مورد این حادثه- که دشمنانمان را از رهبران پشتیبان و هم چنین تاکتیک ها، تکنیک ها و روندها ما مطلع کرد- صادق هستیم. ما همانند گذشته در قبال ابلاغ صادقانه در پیگیری اهداف مشترکمان متعهد باقی می مانیم. ما در حال تقویت تلاش هایمان می باشیم تا امنیت ارتباطاتمان را تضمین کنیم و مشغول تمرکز بر ارتقا اهدافی هستیم که بصورت متقابل با شرکا و هم پیمانان تقویت می شوند.

تلفیق تلاش هایمان از طریق تحقق راه حل های غیرنظامی-نظامی: دوم، جنگ هایی که ما در حال حاضر در آنها دخیل هستیم نیازمند رویکردهای بسیار جامع و تلفیقی از بالاترین تا پایین ترین سطوح هستند که حوزه های دیپلماتیک، اطلاعات، نظامی و اقتصادی را در تلاشی بهم آمیخته در آغوش می کشند، تلاشی که ایجاد کننده همکاری است. ارتقا امنیت و ثبات در کشورهای منطقه مسئولیت سنتکام را نمی توان از طریق تنها ابزار نظامی حاصل کرد. بنابراین، افق دید ما بایستی ماورای صرفاً کاربرد سنتی قدرت نظامی باشد و بایستی تمام مولفه های قدرت ملی را تلفیق کنیم تا چالش های بسیارمان را تحت پوشش قرار دهیم. تجربه سنتکام نشان داده است که قدرت نظامی به تنهایی برای مواجهه با چالش های پیش روی ما و شرکایمان کافی نیست. دیپلماسی و توسعه به همان میزان دفاع در تثبیت منافع ملی مان حیاتی هستند. سنتکام از تلاش هایی حمایت می کند که به شرایط زیربنایی بی ثباتی رسیدگی می کند که به مناقشات اخیر دامن می زند. کاربرد موفق این ابزارهای قدرت ملی به نوبه خود به توانایی ما برای حصول هماهنگی در روابط غیرنظامی-نظامی مان وابسته است. به عبارت دقیق تر، زمانی که ماموریت های دیپلماتیک در منطقه بی ثمر هستند، این امر برای ما دغدغه ای امنیتی به حساب می آید.

نیروهای دارای اشتراک که در کشورهای منطقه مسئولیت سنتکام  کار می کنند- نیروهایی که از داخل و خارج منطقه بسیج شده اند- نیازمند همکاری و هماهنگی استثنایی بین اردوگاه های عملیاتی جنگی شان می باشند. ما از بین خطوط اتصال جغرافیایی کشورهای منطقه مسئولیت به موفقیت دست پیدا کرده ایم، که با همکاری با پاکام   (PACOM)در مورد مسایل چین و هندوستان و همکاری با ای یو کام   (EUCOM)در مورد مسایل روسیه، ترکیه و فرایند صلح خاورمیانه [MEPP] نشان داده می شود. سنتکام و پاکام بطور مرتب تلاش هایشان را همگام می کنند تا با چالش های متقابل مثل دزدی دریایی، گسترش سلاح های کشتار جمعی مبارزه کرده و از مقابله با سازمان های افراطی تندرو پشتیبانی کنند. بعلاوه، ما همکاری نزدیک را با آفریکام(AFRICOM)  ادامه می دهیم تا ناکامی ملی را در سومالی پوشش داده و هم چنین در دارایی های حساس برای مرتفع کردن الزامات نیروی حساس زمانی، سهیم شویم. ما بهمراه همدیگر منطقه عملیات مشترک ضد دزدی دریایی را در خلیج سومالی تثبیت کرده ایم. ما با مرکز فرماندهی سایبری ایالات متحده همکاری می کنیم تا از روابط جهانی در فضای سایبری حمایت کنیم و با مرکز فرماندهی شمالی ایالات متحده همکاری می کنیم تا از مرزها و امنیت داخلی حفاظت کنیم. در کل، تلاش بین مر اکز فرماندهی بخوبی پیش می رود.

پشتیبانی از راه حل های ماندگار از طریق نمایش تعهد درازمدت: در نهایت، رویکرد ما به این منطقه بایستی ماندگار و پردوام باشد. پیگیری تعهدات درازمدتمان در کشورهای منطقه مسئولیت عمق، عرض و کیفیت روابطمان را در این منطقه بهتر کرده و احتمال همکاری را در آغاز افزایش می دهد. در این منطقه از جهان، ما تنها با اعمال مان و نه سخنانمان مورد قضاوت قرار می گیریم. تک تک نمونه های اعتماد مورد نمایش از طرف ما در کل منطقه برای دهه ها طنین انداز می شود. راه حل های ماندگار برای مسایل پیش روی ما هم چنین بستگی به ثبات، رشد اقتصادی پیوسته و توسعه در حاکمیت است. بدین منظور، سنتکام از تلاش های بلند مدت شرکایمان برای رشد اقتصادی و توسعه   موسسات کارامد و مشروع دولتی پشتیبانی می کند.

V. تامین منابع جنگ

ماورای اختیارات بودجه بندی حیاتی مورد اشاره در بخش های پیشین، موفقیت در مأموریتمان مستلزم این امر است که ما بطور کامل و کارآمد محرک های اساسی زیر را منبع یابی کنیم. ما از پشتیبانی کنگره جهت فراهم آوردن ابزارهای مورد نیاز سربازان در خط مقدم جبهه برای موفقیت در ماموریت های چالش برانگیزشان قدردانی می کنیم. از آنجاییکه ما به مخالفان متفکر عادت داریم، از نیاز به تسریع فرایندهای تحصیلمان جهت توانمند سازی خود  برای پشت سر گذاشتن دشمنانمان آگاهی داریم. ما همچنین این الزام را درک می کنیم که بایستی نگهبانان خوبی از منابع پولی کشورمان باشیم. سنتکام ساز و کارهای کنترل مقتضی را برای مدیریت اختیارات مالی مان و بکارگیری کارآمدترین نظارت ممکن بر تمام برنامه هایمان تثبیت کرده است.

جاسوسی، نظارت و شناسایی

ابزاری ضروری: اشتهای سیری ناپذیر و قابل توجیهی برای توانمندی جاسوسی، نظارت و شناسایی  [ISR] درکشورهای منطقه مسئولیت سنتکام وجود دارد. در افغانستان، توانمندی های پایدار جاسوسی، نظارت و شناسایی نشانگر یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین تقویت کننده های نیرو بوده و بصورت مستقیم منتهی به حفاظت از نیروهای نظامی مان در برابر تهدید بمب های دست ساز کنار جاده ای از طریق جاسوسی، نظارت و شناسایی می شود. در همکاری با نیروی ضربتی جاسوسی، نظارت و شناسایی ، ما نیروهای ایساف [نیروی بین المللی کمک به امنیت] را با قابلیت بسیار افزایش یافته برای مقابله با طالبان و درک محیط کاری مان افزایش داده ایم. بعلاوه، چون شمار نیروهایمان را در عراق کاهش داده ایم، مشغول تنظیم توافق نامه جاسوسی، نظارت و شناسایی به روشی سنجیده هستیم تا از این موضوع اطمینان حاصل کنیم که ما توانمندی بسنده ای برای پشتیبانی از نیروهایمان در عراق در دست داریم، و این در حالی است که منابع ضروری را برای افغانستان و جاهای دیگر فراهم کرده ایم. ما همچنان به تصحیح توانایی مان جهت تلفیق کامل ایالات متحده و ائتلاف جاسوسی، نظارت و شناسایی ادامه می دهیم تا مکان امن، پایگاه های آموزشی یا مناطق عملیاتی برای انجام حملات را از سازمان های افراطی بین المللی سلب کنیم.

ارتقا قابلیت های جاسوسی، نظارت و شناسایی: ما از پشتیبانی کنگره و اداره تحت نظر وزیر دفاع برای تحصیلات (خریدها) و فن آوری در مرتفع کردن نیاز مداوم به قابلیت های سریع ارائه جمع آوری، بهره برداری و انتشار جاسوسی، نظارت و شناسایی، بسیار قدردانی می کنیم. در رابطه  متقابل با نیازهای جاسوسی، نظارت و شناسایی خود، از نیاز به ارتقا آتی ادغام و ترکیب مولفه های هوایی و زمینی آگاهی داریم که برای پشتیبانی هوایی جنگ و اصول ضدشورش حیاتی است. ما از آزمایش محدود اهداف برای تصحیح نیازمندی به دارایی جاسوسی، نظارت و شناسایی دارای سرنشین و مسلح وفق داده شده برای چالش های منحصربفرد ضد شورش در افغانستان پشتیبانی می کنیم. سرمایه گذاری پایدار در فن آوری، زیرساخت، معماری، ابزار و پرسنل جاسوسی، نظارت و شناسایی (بخصوص مدیران مجرب جاسوسی، نظارت و شناسایی) به ما کمک می کند تا دستاوردهای مهمی را در کشورهای منطقه مسئولیت  سنتکام   کسب کنیم و ما را قادر می کند تا از زرادخانه ی قابلیت های  جاسوسی، نظارت و شناسایی حاضر در جنگ استفاده کنیم.

توانمندی های تعیین کننده جاسوسی: جاسوسی و ضدجاسوسی انسانی بهمان میزان راه حل های فنی جهت جمع آوری اطلاعات از راه دور، بخصوص در هدایت عملیات در جنگ ها بین افراد حائز اهمیت می باشند. چنین فعالیت های جاسوسی ای ذاتاً جزو عملکردهای دولت می باشند که ارائه آن ها مستلزم زمانی طولانی است. سنتکام در حال موضع گیری برای کاربرد مداوم قابلیت های جاسوسی انسانی می باشد تا اطلاعاتی را از طرح ها و مقاصد مخالفان برای ما فراهم کند. ما همچنین مشغول سازماندهی دوباره نیروهای ضدجاسوسی مان برای مقابله با تهدیدهای ناشی از سرویس های جاسوسی خارجی متخاصم و سازمان های افراطی تند رویی هستیم که تکینک های سایبری پیچیده و افراد نفوذی مورد اعتماد را به کار می گیرند تا به شبکه های ما نفوذ کرده و عملیات ما را کشف کنند.

بهبود حفاظت نیرو و مقابله با بمب های دست ساز کنار جاده ای (IED)

سلاح انتخابی دشمن: حال و برای آینده ای قابل پیش بینی، دشمن مشغول استفاده از بمب های دست ساز کنار جاده ای (IED) برای کشتن یا صدمه زدن به نیروهای مان می باشد. این تجهیزات بزرگ ترین خطر پیش روی ایالات متحده و نیروهای ائتلاف گسیل شده به افغانستان و عراق و همچنین تهدیدی برای منافع ایالات متحده و ثبات منطقه ای در کل منطقه   تحت مسئولیت سنتکام بشمار می روند. در افغانستان، گرچه تلفات ناشی از بمب های دست ساز کنار جاده ای در طول شش ماه گذشته بصورت پیوسته کاهش پیدا کرده است، اما حملات با بمب های دست ساز کنار جاده ای بیش از 60 درصد تلفات ایالات متحده و نیروهای ائتلاف را شکل می دهند. جریان پشتیبانی مرگبار، مهاجرت فن آوری و مواد بمب های دست ساز کنار جاده ای و توسعه ی تاکتیک ها، تکنیک ها و روال های نوین مبین تهدید جهانی است. مواد منفجره دست ساز، که حال میزان براورد شده 85% تمام بمب های دست ساز کنار جاده ای را شکل می دهند، بهمراه گسترش مواد بمب های دست ساز کنار جاده ای موجود در بازار و مواد منفجره تجاری باعث می شوند تولید و بکارگیری این مواد ارزان و آسان تمام شود.

تلاش های مداوم و بین سازمانی ضد بمب های دست ساز کنار جاده ای (C-IED): سنتکام از طریق همکاری با تمام سرویس ها و سازمان مشترک انهدام بمب های دست ساز کنار جاده ای ( (JIEDDO دید ناشی از بمب های دست ساز کنار جاده ای مبارزه می کند. این سرویس ها به تجهیز ایالات متحده و نیروهای ائتلاف با آخرین فن آوری ها ادامه می دهند تا بمب های دست ساز کنار جاده ای را تقلیل داده و از بین ببرند. به لطف کنگره و وزارت دفاع، سنتکام و شرکای ملی و بین المللی مان شمار بی سابقه ای از خانواده خودروهای ضد مین و ضد کمین را در کل افغانستان پخش و مستقر کرده است. ثابت شده است که این خودروها برای انتقال امنیتی سربازانمان در مسیرهای خطرناک، حیاتی می باشند. سنتکام، با همکاری گروه ارشد ادغام انهدام بمب های دست ساز کنار جاده ای، و سرویس ها و سازمان مشترک انهدام بمب های دست ساز کنار جاده ای ، اخیراً گونه ای از محرک های انهدام بمب های دست ساز کنار جاده ای را کار گذاشته است که اثبات شده است جان سربازان را در میدان جنگ حفظ می کند. در نتیجه  این اقدامات، ما در حال کشف و انهدام بمب های دست ساز کنار جاده ای در عراق و افغانستان- با نرخی بیش از 60% برای12 ماه آخر و 70% در سه ماهه  آخر سال 2010- می باشیم. این پیشرفت ها تا حدودی مرهون توصیه های بیشتر جمعیت این کشورها، تاکتیک های بهتر و محرک های مضاعف، از جمله استفاده کارآمد از جاسوسی، نظارت و شناسایی مضاعف فراهم شده از سوی سرویس های جاسوسی برای مقابله با این تهدید می باشد.

حمله به این شبکه: ما مشغول تعقیب کل شبکه بمب های دست ساز کنار جاده ای و خطوط تامین شورشی می باشیم. بسیاری از موفقیت های اخیر در سایه   استفاده از سیستم های هماهنگ تعبیه شده در کل مناطق مهم تهدید برای کمک به ارائه رویکردهایی در منطقه  محلی می باشد. همزمان با استفاده از سگ های تربیت شده، مین یاب ها، پخش کننده های پارازیت و ابزارهای دستی از نیروهای خود محافظت می کنیم؛ تفنگداران دریایی در جنوب افغانستان در حال حاضر نزدیک به یک سگ را در هر جوخه بکار می گیرند و بزودی ما بیش از 200 سگ کاری را در افغانستان خواهیم داشت. در کنار سرویس های جاسوسی، سرویس ها و سازمان مشترک انهدام بمب های دست ساز کنار جاده ای و آموزشگاه، ما هر کاری را در توانمان انجام می دهیم تا تضمین کنیم اعضای سرویس و شرکای ائتلافمان بهترین فن آوری و آموزش موجود را برای از بین بردن تهدید بمب های دست ساز کنار جاده ای را در اختیار داشته باشند.

پشتیبانی از تلاش های مضاعف ضد بمب های دست ساز کنار جاده ای: ما به پیگیری خود از صنایع دفاع ادامه می دهیم تا راه حل های خلاقانه ای را برای از بین بردن تهدید بمب های دست ساز کنار جاده ای ارائه دهیم. بارگیری و تخلیه بار هوایی حساس بنحو چشمگیری تعداد اعضای خدماتی در معرض تهدید بمب های دست ساز کنار جاده ای را کاهش می دهند. در واقع، میزان وزنی بارهای تخلیه  هوایی شده در افغانستان همه ساله از سال 2005 با نرخ بازیابی شگفت آور بهتر از 98%، دو برابر شده است. با وجود این، تمام حرکت های حساس از راه هوایی انجام نشده اند. ما از کنگره می خواهیم همچنان به سازمان هایی بودجه تخصیص دهد که تحقیق و توسعه را برای تکامل سیستم ها و فن آوری های ضد بمب های دست ساز کنار جاده ای موجود و نوین، بخصوص در مناطق پیش از انفجار، شناسایی از راه دور بمب های دست ساز کنار جاده ای و سلاح های دارای مهمات مشقی فراهم می کنند تا توانایی پخش یا تعبیه بمب های دست ساز کنار جاده ای از دشمن سلب شود. ما هم چنین از کنگره می خواهیم انعطاف پذیری لازم را برای مقابله ی سریع و پیشگیرانه با تهدیدهای آتی و نوینی نشان دهد که یا در منطقه نبرد وجود دارند یا تهدیدهای بالقوه ای هستند که مبین آسیب پذیری ما بوده و مقابله با آنها دشوار است.

وحدت فرماندهی و کنترل شبکه های "سی 5"

وجود شبکه های ائتلاف، فرماندهی، کنترل، مخابرات و رایانه (سی 5) که نیازهای چالش برانگیز نیروهای نظامی مان را مرتفع می کنند، برای سنتکام حیانی هستند. در حال حاضر، فرماندهی و کنترل شبکه های در دسترس نیروهای اعزامی مان بین سرویس ها، آژانس ها و ستادهای جنگمان تقسیم می شود و این امر منتهی به تقلیل و تعویق اقداماتی می شود که مخالفانمان را قادر کرده بودند از این نقطه ضعف بنیادین سایبری برای مدت مدیدی بهره ببرند. با وجود این، یک پایگاه شبکه ای درخشان، شبکه ماموریت افغانستان است که ایالات متحده و نیروهای ائتلاف و غیرنظامیان را قادر می کند تا در منطقه  نبرد متصل و هماهنگ و مرتبط با تجهیزات پشتیبانی در کل دنیا باقی بمانند. ما بدنبال پشتیبانی کنگره برای ادغام و گسترش شبکه ها در هر صحنه  نبرد، از محیط های دریایی گرفته تا لایه هوایی و در مناطق کوهستانی ناهموار می باشیم.

VI. نتیجه گیری

در پایان، ما از پشتیبانی کنگره در حمایت از پرسنل نظامی آمریکا که مشغول خدمت در منطقه سنتکام می باشند، کمال قدردانی را داریم. آمریکایی های مصمم در نیروهای نظامی امروز تقریباً 10 سال است که در کشورهای منطقه مسئولیت سنتکام  برای دو جنگ نبرد کرده اند. با اراده ای چشمگیر، آنها ماورای ابهام و درازای زمان عملیات پیچیده و دشوار امروز نگاه کرده و به ندای وطنشان لبیک می گویند. شجاعت، شخصیت و تعهدشان در چهره ی نیروهایی که مجدداً اعزام می شوند الهام بخش است. بعنوان فرمانده شان، مفتخر هستم که دوشاشدوش آنها خدمت کنم. بخاطر پشتیبانی مداوم از نیروهایمان در مناطق خطرناک و خانواده هایشان اینجا در وطن، سپاسگزارم.

چاپ

ایمیل