10 آوريل 2008

نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری

تحول سیستم گزینش کاندیداهای احزاب در تاریخ آمریکا

 

(مقالۀ زیر برگرفته از خلاصه ای از انتخابات آمریکا به چاپ وزارت امورخارجۀ آمریکا است.)
در قانون اساسی آمریکا توضیحی دربارۀ مقررات درون حزبی نامزدی کاندیداهای ریاست جمهوری، داده نشده است. در زمان تدوین قانون اساسی یعنی در اواخر قرن هجدهم، هنوز احزاب سیاسی وجود نداشتند، و بنیانگزاران جمهوری، لزومی در از پیش مدون کردن روال کار این نهاد ها نمی دیدند.

این روال کار در سال 1796 آغاز شد، و به این شکل بود که اعضای کنگره ایالات متحده هنگامی که با یکی از احزاب وقت احساس نزدیکی می کردند، بعد از ملاقات های غیر رسمی، بر سر نامزدهای ریاست جمهوری و معاونت این مقام به توافق می رسیدند. این سیستم گزینش کاندیداهای حزب که "شاه انجمن حزب" نامیده می شد، بدین منوال تا حدود 30 سال به کار خود ادامه داد. این سیستم در سال 1824، در پی تمرکز زدایی قدرت در سیاست که توأم با گسترش ایالات متحد به سمت غرب بود، از میان رفت.

متعاقبا ً، برای انتخاب کاندیداهای حزبی، کنوانسیون های ملی جایگزین "شاه انجمن حزب" شدند. درسال 1831، یکی از احزاب اقلیت، حزب ضد ماسون ها، بعد از تشکیل جلسه در یکی از سالن های شهر بالتیمور، مریلند، به انتخاب کاندیداها وتدوین خط مشی خود پرداخت. سال بعد، دموکرات ها برای انتخاب کاندیداهای خود در همان سالن تشکیل جلسه دادند. ازآن زمان، احزاب اکثریت و بیشتر احزاب اقلیت، با حضور نمایندگان ایالات به تشکیل کنوانسیون هایی برای انتخاب کاندیداهای ریاست جمهوری و معاونت او و توافق درمورد موضعگیری های سیاسی پرداختند .

ظهورتلویزیون

در طی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، کنوانسیون های نامزدی ریاست جمهوری، هر چند بسیاری از وفاداران به حزب هم در آن شرکت داشتند، تحت کنترل رهبران احزاب ایالتی بود. این "رؤسای" سیاسی از نفوذ خود برای دست چین کردن نمایندگان برای شرکت در کنوانسیون – و اطمینان از رأی دادن "صحیح" آن ها در کنوانسیون ملی حزب، استفاده می کردند. مخالفان رهبری احزاب، در طلب اصلاحاتی بودند تا به رأی دهندگان عادی نیز امکان شرکت در انتخابات نمایندگان کنوانسیون داده شود. برگزاری انتخابات مقدماتی به همین منظور معمول شد. در سال 1916، در بیش از نیمی از ایالات، انتخابات مقدماتی برگزار می شد.

اما این جنبش دیری نپایید. در پی پایان جنگ جهانی اول، رهبران احزاب که می دانستند انتخابات مقدماتی تهدیدی برای قدرت آنان است، به بهانۀ پر هزینه بودن و شرکت تعداد کمی از افراد در آن ها، قانونگذاران ایالتی را متقاعد به لغو آن نمودند. در سال 1936 ، انتخابات مقدماتی هنوز تنها در دوازده ایالت برگزار می شد.
اما بعد از جنگ جهانی دوم، فشار برای ایجاد دموکراسی دوباره آغاز شد. برای اولین بار تلویزیون وسیله ای شد که مردم از طریق آن می توانستند در خانۀ خود فعالیت های انتخاباتی را از طریق سمعی و بصری دنبال کنند. کاندیدا های موجه برای پست ریاست جمهوری از شرکت جویی در تلویزیون برای جلب نظرمردم استفاده می کردند. سال های بعد، با صورت گرفتن اصلاحات دموکراتیک، شرکت در کنوانسیون های انتخاب نامزد های حزب گسترده تر شد.

در نتیجه اکنون غالب ایالات انتخابات مقدماتی را برگزار می کنند. بسته به قوانین هر ایالت، رأی دهندگان می توانند به نامزد ریاست جمهوری یک حزب و فهرست نمایندگان "متعهد" رأی دهند، یا این که می توانند به نامزد ریاست جمهوری رأی دهند وانتخاب نمایندگان به بعد موکول شود، و یا می توانند با انتخاب نمایندگان کنوانسیون که به یکی از نامزد ها "تعهد" دارند، غیر مستقیم به کاندیدایی در انجمن حزب رأی دهند. در سیستم انجمن حزبی، هوادارانی که در یک منطقۀ جغرافیایی نسبتا ً کوچک زندگی می کنند – مثلا ً در یک ناحیه – می توانند گرد هم آمده و به نمایندگانی رأی دهند که متعهد به حمایت از یک کاندیدای معین ریاست جمهوری هستند. آن نمایندگان به نوبۀ خود، معرف ناحیه در بخش خود در کنوانسیون ناحیه ای هستند، که آن هم به انتخاب نمایندگانی برای شرکت در کنوانسیون های منطقه ای و ایالتی می پردازد. نمایندگان این کنوانسیون ها نهایتا ً به انتخاب نمایندگان دیگری می پردازند که در کنوانسیون ملی حضور خواهند یافت. هرچند این سیستم چند ماهی به طول می انجامد، اما کاندیدای ارجح در دور اول رأی گیری ها مشخص می گردد.

تعداد حقییقی نمایندگان هر ایالت برای حضور در کنوانسیون ملی بر پایۀ فرمولی محاسبه می شود که از سوی حزب تعیین شده، و عواملی نظیر جمعیت ایالت، حمایت های سابق آن از کاندیدا های ملی، و تعداد مقامات منتخب و رهبران حزب که در حال حاضر در مناصب دولتی مشغول انجام وظیفه در آن ایالت هستند، را لحاظ می کند. فرمول سهمیه بندی تعداد نمایندگان حزب دموکرات در کنوانسیون ملی، دو برابر تعداد جمهوریخواهان است.
در نتیجۀ تمایلات اصلاح طلبانه پس از جنگ جهانی دوم به این سو، دو گرایش عمده به چشم می خورد. اول این که، تعداد بیشتری از ایالات، انتخابات مقدماتی و انجمن های حزبی خود را جلوتر برده و نزدیکتر به موعد قطعی انتخابات نامزدی حزب برگزار می کنند و این کار را " فرانت لودینگ " می خوانند. ایالاتی که انتخابات مقدماتی یا انجمن حزبی پیش از موعد برگزار می کنند، برای رأی دهندگان امکان اعمال نفوذ بیشتری در انتخاب نهایی نامزد ها فراهم می کنند. علاوه بر آن، مشوقی هم برای نامزد ها در پرداختن به نیاز های ایالت است و ممکن است آن ها را وادار به سازماندهی در ایالت نماید، مانند پرداخت پول به کارمندان، رسانه ها، و هتل ها برای کسب پیروزی روانی، قبل از نامزدی حزب.

به علاوه، در بعضی نقاط کشور، ایالات با همکاری یک دیگر و از طریق برگزاری انتخابات مقدماتی و انجمن های حزبی در یک روز واحد، "انتخابات مقدماتی منطقه ای" ترتیب داده ونفوذ منطقه را به حداکثر می رسانند.
هر دو این گرایش ها، کاندیدا ها را مجبور می کند فعالیت های خود را زودتر آغاز کنند و از این طریق، در تعداد فزایندۀ ایالاتی که رقابت های پیش از موعد برگزار می کنند، جای پای محکمی برای خود تهیه ببینند. کاندیدا ها برای حفظ ارتباط خود با رأی دهندگانی که در یک روز واحد و در چند ایالت در انتخابات مقدماتی شرکت می کنند، می بایست ارتباط زیادی با رسانه های گروهی– رادیو، تلویزیون، و اینترنت – داشته و حمایت رهبران ایالتی حزب را کسب کنند.

کاهش اهمیت کنوانسیون سیاسی

یکی از پیامد های تحولات در روند نامزدی ریاست جمهوری کاهش اهمیت کنوانسیون ملی نامزدی حزب است که سابق بر این نقطۀ اوج این روند محسوب شده و از طریق تلویزیون هم پخش می شد. امروز، نامزد ریاست جمهوری توسط رای دهندگان در اوایل روند انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری معین می شود. این نامزد احتمالی می تواند قبل از برگزاری کنوانسیون، معاون خود را نیز انتخاب کند. (کاندیدا های معاونت ریاست جمهوری مستقلا ً برای احراز این مقام، در انتخابات مقدماتی فعالیت نمی کنند، بلکه از سوی کاندیدای برندۀ ریاست جمهوری حزب انتخاب می شوند.)

به این ترتیب، روند نامزدی ریاست جمهوری پیوسته در تحول است. در دهه های اخیر، این تحول موجب افزایش شرکت کنندگان، بهبود وضعیت نمایندگی از لحاظ جمعیت، و تحکیم رابطه میان هواداران حزب و کاندیدا ها گشته است. در حال حاضر، این روند موجب می شود کاندیدا هایی که بیشتر شناخته شده هستند از مزایایی برخوردار باشند، آن ها پول بیشتری جمع می کنند، مبارزه آن ها سازماندهی کارآتری دارد، و می توانند علاقۀ زیادی در میان رأی دهندگان فصل انتخابات مقدماتی ایجاد کنند.

ارتباط اینترنتی

کاندیدا ها وهواداران آن ها به سرعت راه استفاده از اینترنت را به عنوان ابزاری در مبارزات یاد گرفته اند. ثابت شده که این راهی مؤثر در جمع آوری کمک های مالی حامیان بالقوه، و ارتقا دهندۀ تجربه وخط مشی افراد است. اکنون تشکیلات مربوط به فعالیت های انتخاباتی ، هر یک دارای وبلاگ مخصوص به خود است. وبلاگ نویسان در این تارنما ها مانند اعضای تحریریه هستند که دربارۀ بیانات و فعالیت های کاندیدای مورد نظر خود مطلب می نویسند. در این میان، هزاران وبلاگ نویس دیگر هم شرح و تفسیر هایی در حمایت از کاندیدای مورد علاقۀ خود نوشته و با دیگرانی که با آن ها مخالف هستند وارد بحث می شوند.

پخش ویدئو در تارنماهایی مانند یوتیوب ، هم فرصت های خوبی ایجاد می کند و هم باعث گرفتاری می شود. کاندیداها با به کار گیری فناوری، ویدئو هایی دربارۀ خود تهیه می کنند، که بعضی از آن ها طنزآمیز نیز هست. در مواقعی هم بعضی کار ها یا گفته های آنان در لحظاتی ثبت می شود که آن ها تمایلی به پخش شدن آن برای عموم مردم را ندارند – و اما این خطا ها و لغزش ها مکررا ً دراینترنت و یا تلویزیون پخش می گردد.

با پيوندهای روبرو نشانه بگذاريد:     اين چيست؟