America.gov - شرح قصه آمریکا

12 می 2008

فعالان اقتصادی به زمين می خورند اما دوباره بر می خيزند

اشتباهات تجاری به عنوان جزئی از دور زندگی فعاليت اقتصادی تلقی می شوند

نوشته آندری زوانيچكی – عضو هيئت تحريريه gov.America

واشنگتن – در سال 2000، مارك فلوری متوجه شد كه مشكلی در شركت نرم افزار رايانه ای جديد التأسيس او "تلكل" وجود دارد. شمار كاربران اين شركت افزايش می يافت اما درآمدهای آن بيشتر نمی شدند.

فلوری و شريك او در پيدا كردن چيزی كه بتوانند آن را جهت كسب سود به كاربرانی بفروشند كه از طريق برنامه های رايانه ای رايگان خود جذب كرده بودند، با مشكل مواجه شدند. هنگامی كه تأمين سرمايه فعاليت اقتصادی، كمياب شد و پولی كه برای سرمايه گذاری در اختيار داشتند تمام شد، هيچ چاره ای نداشتند جز اينكه در شركتشان را تخته كنند.

طبق توضيح فلوری برای بنياد كافمن كه در زمينه پیشرفت فعاليت های اقتصادی كار می كند، مورد تلكل غير عادی نيست. بنا بر بررسی های اداره آمار ايالات متحده از دهه 1990، نزديك به نيمی از فعاليت های اقتصادی نوپا، عليرغم ی زمان و انرژی فراوان و غالبا اندوخته های عمری كه در اين فعاليت ها سرمايه گذاری می شوند، در همان چهار سال اول شكست می خورند.

كارشناسان فعاليت های اقتصادی می گويند داشتن يك ايده عالی برای موفقيت در كار اقتصادی كافی نيست. بنگاه های اقتصادی نوپا به دليل بازاری كه ناكافی است يا به خوبی تعريف نشده، فقدان برنامه ريزی، منبع مالی ناكافی، مديريت پول نقد ناكارآمد و عوامل ديگر شكست می خورند.

به گفته بری مولتز ، يك كارشناس فعاليت های اقتصادی كه خود نيز يك فعال اقتصادی است، درست پيش بردن همه كارها از همان ابتدا دشوار است زيرا شور و اشتياق پيش برنده فعاليت های اقتصادی است و منابع صاحبان آنها معمولا محدود هستند. او به America.gov گفت نتيجه كار تا حدی غير قابل پيش بينی است زيرا خيلی چيزها بايد ردیف شوند تا يك بنگاه اقتصادی جديد التأسيس از زمين بلند شده و به پرواز در آيد.

مولتز با لحنی طنزآميز گفت "با توجه به اينكه همه شرايط بر ضد شما هستند، بايد كمی ديوانه باشيد تا يك فعاليت اقتصادی را آغاز كنيد."

هنگامی كه يك فكر بكر به ذهن فعالان اقتصادی بی تجربه می رسد، آنقدر خواهان محقق كردن آن هستند كه غالبا از اين مطلب غفلت می كنند كه شايد اين كار از توجيه اقتصادی برخوردار نبوده يا مستلزم پول يا مهارت های مديريتی باشد كه آنان فاقد آن هستند.

گاهی اوقات، هنگامی كه خراب شدن كارها شروع می شود، آنها می توانند شركت های خود را نجات دهند به شرطی كه مشكلات را تشخيص داده و اشتباهات را اصلاح كنند. اما بسياری از فعالان اقتصادی از آزمايش كردن بازار غفلت كرده و بر سر يك دو راهی قرار می گيرند: جمع كردن ريخت و پاش و پيدا كردن يك شغل عادی يا ... يك بار ديگر آزمايش كردن.

مولتز گفت فعالان اقتصادی واقعی يا "مادرزاد" نمی توانند به خود بقبولانند كه بگذارند فرصت به وجود آوردن چيزی از هيچ از بين برود، حتی اگر در ابتدا با شكست مواجه شوند. بنا بر اين به اول راه برگشته و دوباره آزمايش می كنند و گاهی هم موفق می شوند.

به گفته جف دنيس ، كه يك فعال اقتصادی و كارشناس فعاليت اقتصادی است، تلاش های تکراری در زمينه فعاليت های اقتصادی از ماجراجويان اقتصادی ايالات متحده بيشتر مورد توقع است تا همتايان ايشان در آسيا، يا در حد كمتری، در اروپا، زيرا آنان جزئی از فرهنگ آمريكايی هستند كه شكست ها را به آسانی بخشيده و از كسانی كه باز می گردند استقبال می كند.

او به America.gov گفت "در آمريكا، شما فقط گرد و خاك لباستان را می تكانيد و دوباره سوار اسب می شويد."

دنيس، كه كارگاه هايی را برای صاحبان بنگاه های اقتصادی كوچك اجرا می كند، گفت بسياری از ماجراجويان اقتصادی از تعابير خوبی برای اشاره كردن به شكست های اقتصادی خود استفاده می كنند زيرا به آنها به منزله فرصت هايی برای يادگيری می نگرند. در كتاب او به نام درس هايی از لبه: مهارت های حفظ بقا برای راه اندازی و رشد يك شركت، كه با شراكت جنا متيوز نوشته است، فعالان اقتصادی، اشتباهات تجاری خود و درس هايی را كه از آنها فرا گرفته اند تشريح می كنند.

دنيس گفت فعالان اقتصادی می توانند به عنوان صاحبان حرف اقتصادي، از طريق آموزش مداوم و فراگيری متقابل همراه با همقطاران خود، رشد كنند.

كارشناسان می گويند يك ارزيابی صادقانه از اشتباهات و نتيجه گيری های مناسب از تجربه برای آينده حائز اهميت هستند.

فلوری پس از آنكه به اين نتيجه رسيد كه مشكل اصلی اولين تلاش اقتصاديش مديريت جريان نقدی است، تصميم گرفت كه تلاش اقتصادی دومش حتما از همان ابتدا سوددهی داشته باشد. هنگامی كه كاربران تلكل مستمرا از او می خواستند تا آموزش در محل به آنان ارائه كند، او پی برد كه فرصت بعدی ممكن است در خدمات آموزشي، پشتيبانی و مشاوره ای نهفته باشد. در سال 2001، او گروه جی باس را تشكيل داد و همين زمينه ها را به عنوان فعاليت اصلی شركت جديد قرار داد.

به گفته مولتز، فعالان اقتصادی برای حفظ بقا و موفقيت، نيازمند استقامت و اطمينان هستند. او در كتابش به نام برگرد! ناكامی، استقامت، و اطمينان برای دستيابی به موفقيت بزرگ بعدی تان به فعالان اقتصادی كه تلاش هايشان با شكست مواجه شده توصيه می كند كه گرفتار خجالت ناشی از شكست نشده و به تلاش خود ادامه دهند. او گفت گاهی اوقات در يك شكست، چيزی برای ياد گرفتن وجود ندارد. در چنين مواردي، يك فرد تاجرپيشه بايد به آنچه اتفاق افتاده به عنوان يك فرصت نگاه كرده و مسير متفاوتی را در پيش گيرد.

او گفت "شما نمی توانيد به خودتان اجازه دهيد كه در يك شكست غوطه ور شده و گير بيفتيد."

مولتز اين واقعيت را تبليغ می كند كه اولين فعاليت اقتصادی خودش با شكست روبرو شده و شركايش او را از دومين فعاليت اقتصاديش بيرون انداختند. اما او در سومين تلاش خود موفق شده و هنگامی كه شكوفايی اينترنت در دهه 1990 به اوج خود رسيد آن را فروخت.

مولتز گفت فعالان اقتصادی موفق به اين نكته توجه دارند كه يك شكست، درست به اندازه يك موفقيت، يك پيامد عادی دوره حيات اقتصادی محسوب شده و اهميت پيگيری دراز مدت فعاليت اقتصادی بيش از پيامدهای خاص هستند.

اطلاعات بيشتر در مورد فعاليت اقتصادی در پايگاه اينترنتی بنياد كافمن به نشانی http://www.kauffman.org/ و در باره شكست های تجاری در پايگاه اينترنتی سازمان فعاليت های اقتصادی كوچك به نشانی http://www.sba.gov/advo/stats/bh_sbe03.pdf موجود هستند.