هنر | شکل دهی مجدد ایده ها، ابراز هویت

05 جون 2008

شروع تور گنجینه های هنری افغانستان در گالری ملی ایالات متحده

کارهایی که چندین دهه مخفی مانده بودند ، مظهر میراث فرهنگی ملت هستند.

 

نویسنده: رالف دان هایزر
گزارشگر ویژه

واشنگتن – با واژه های مزین و درشت روی دیوار گالری نوشته شده است: "یک ملت، زنده می ماند، وقتی که فرهنگش زنده بماند."
این شور و احساس نیروی انگیزه دهنده در ورای تشکیل نمایشگاه است که توری را در سطح کشور با گالری ملی واشنگتن آغاز کرده است – افغانستان : گنجینه های پنهان از موزه ملی ، کابل .
گفتن اینکه کدام چشمگیرتر است مشکل است: صدها کار هنری در نوع خود بی نظیر – زیور آلات طلای فیروزه نشان، کارهای برنز، مرمر، عاج و شیشه ظریف – یا داستان بقای آنها در خفا در طول سالهای جنگ و ترور.
در اصل تمام 228 شیء به نمایش درآمده به حدود دو هزار سال یا بیش تر باز می گردند. قدمت بعضی نیز به 2200 سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد. گمان می رفت تمام آنها در بیش از دو دهه زد و خورد گم یا دزدیده شده اند، دورانی که قبل از هجوم اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان در سال 1979 شروع می شود و تا سرکوب طالبان پس از اخراج روسها ادامه دارد.
در واقع، موزه ملی کابل که جایگاه سابق بیشتر این اشیاء است، مورد حمله و آتش راکت ها قرار گرفته بود و در سال 1994 عملاً تخریب شد.
اما بالاخره ، پس از انتصاب حامد کرزای به عنوان رئیس جمهور موقت در سال 2003 یک کشف حیرت آور به عمل آمد.
فردریک هایبرت، سرپرست این نمایشگاه سیار به American.gov گفت که کرزای ، که در کاخ ریاست جمهوری جدید است، با نخست وزیرانش برای کاوش دست به کار شدند. هایبرت گفت: زمانی که به خزانه قصر رسید، دید در صندوق ها هنوز قفل است. و وقتی که بالاخره توانستند قفل ها را باز کنند، متوجه شدند که ذخایر ملی بانک افغانستان، شمش های بزرگ طلا و همه نوع شیئی که انتظار می رفت دزدیده شده باشند، دست نخورده باقی مانده بود."
وی گفت : علاوه بر این، کرزای با جعبه ها و صندوق هایی روبه رو شد که گنج های هنری مفقود شده بسیاری در آنها بود . سرپرست نمایشگاه می گوید: " ما آنها را از طریق آنچه رمز سکوت می نامیم حفظ کردیم." بعضی از مردم از وجود این جعبه ها خبر داشتند، اما به هیچ کس نگفتند."
هایبرت این امر را عملی فوق العاده شرافتمندانه و به دلیل میراث فرهنگی این مردم خواند که در کل دوران جنگ می دانستند تمام این گنجینه ها وجود دارند اما دهانشان را در این مورد بسته نگه داشتند."
هایبرت که از طرف "برنامه های هیئت جغرافیایی ملی" اعزام شده بود، در سال 2004 به کابل سفر کرد تا در کار تهیه لیست اشیا- به خصوص حدود 20,000 شیء طلا، که در مجموع به "گنج باختری" معروف است – کمک کند.
هایبرت و همکارانش، به نحو باور نکردنی ، تک تک اشیاء گنجینه را که از ابتدا در سال 1979 فهرست شده بود یافتند، یعنی درست بلافاصله پس از اینکه ویکتور ساریانیدی، باستان شناس روسی مخفیگاهی از مقبره صحرانشینان در تپه تیلیا را از زیر خاک در آورد.
پس از تنظیم این کاتالوگ پر تصویر از نمایشگاه، کرزای این نمایشگاه را اینطور تعریف کرد: "چیزی کم از معجزه ندارد."
وی در نامه ای نوشت: "ما که 7 سال پیش در کشور خودمان گروگان بودیم ، نمی توانستیم حتی خواب آن را ببینیم که بهترین موزه های هنری آمریکا به زودی فرهنگ و میراث غنی افغانستان را جشن خواهد گرفت."
کرزای با اشاره به این مطلب که کارهایی که زمانی " گنج مفقود افغانستان " توصیف می شد گفت آنها هرگز گم نشده بودند."
وی با یادآوری این مطلب گفت: "دست ساخته های گرانبها در تمام کابل مخفی بودند، در چاه های خشک و پشت دیوار های کاذب. میراث فرهنگی ما را، به طور معجزه آسایی ، یک گروه قهرمان افغان شجاع و فداکار حفظ و نگهداری کرد. یک تکه طلا می توانست بلیطی برای فرار از جنگ و تخریب که در کشور ما از آن رنج می بردند باشد اما حتی یک تکه هم گم نشد."
کرزای اظهار داشت: " گستردگی اشیاء به نمایش در آمده نشان دهنده موقعیت تاریخی افغانستان در محل تقاطع تمدن های بسیاری است – در قلب جاده تجاری ابریشم، و راه اتصال بین چین، هند، ایران باستان، خاور میانه و غرب.
مقامات رسمی گالری ملی گزارش دادند که عدد چشمگیر 4,300 نفر را که در روز 25 مه در روز افتتاحیه "گنجینه پنهان"از آن دیدن کردند.
در سه اتاق نمایشگاه قطعاتی از کاسه های طلا گنجانده شده که از نظر سبک شناسی به فرهنگ های بین النهرین و دره سند ارتباط دارد، مجسمه های برنز و سنگ و لوح نقره کاری شده از پادگان مرزی یونان سابق در "ای خانم"، کارهای برنز، عاج و شیشه های رنگ آمیزی شده که از مصر دوران رمی ، چین و هند وارد شدند و در حفاری های قرن گذشته در بگرام یافت شدند و صد زیور آلات طلا از" گنجینه باختری" همه گواهی بر تاثیرات چند فرهنگی است که در کارهای هنری منعکس شده اند.
بازدیدکنندگان نمایشگاه در مقابل تاج طلایی که از تپه تیلیا پیدا شده بود- که صحرانشینان برای حمل و نقل آسان آنرا به صورت تاشو درآورده بودند- طراحی ظریفش را یک نگاره متشکل از 5 درخت نوک تیز پوشانده بود ، یک سری زیورآلات طلایی به شکل قلب و مزین به فیروزه ، باز هم از تپه تیلیا، یک تنگ آبی و زرد به شکل ماهی ، با دم کامل و باله ها که در بگرام از زیر خاک در آمده می ایستادند و آنها را تحسین می کردند. قدمت تمام این اشیا به قرن اول باز می گردد.
یک شیء دیگر از بگرام ، که یک گردن بند پر زرق و برق است ، همزمان تاثیرات فرهنگی و جذبه حیوانات را با هم در می آمیزد ، شکل یک لئو گراف را نشان می دهد یعنی یک موجود اسطوره ای با بدن شیر ، بالهای عقاب و نوک یک طوطی – که ازدهان یک ماکارا- ترکیبی ازتمساح ، فیل و ماهی بیرون آمده است – هیولاهای بال دار شبیه لئوگراف در هنر خاورنزدیک متداول هستند اما نوک طوطی و ماکارا رگه هندی بارزی دارد.

در کنارنمایشگاه یک فیلم مستند 12 دقیقه ای ، تولید نشریه "جغرافیای ملی" به نمایش در می آید که خالد حسینی نویسنده آمریکایی متولد افغانستان راوی آن است که فیلم کوتاهی است از اکتشافات این عتیقه ها در سال 2004.
بسیاری از اشیاء مشابه در نسخه آمریکایی نمایشگاه در موزه های پاریس، تورین در ایتالیا و آمستردام در هلند در سال 2007 به نمایش درآمدند.
پس از اینکه نمایشگاه برای اولین بار در ایالات متحده در گالری ملی در ماه سپتامبر به نمایش گذاشته شد، حدود سه ماه در هر یک از شهرهای سانفرانسیسکو ، هیوستون و نیویورک و در سپتامبر 2008 در موزه هنر مترو پولیتن نیویورک برگزارخواهد شد.
هایبرت گفت: "همزمان کار برای احیای موزه ملی افغانستان و آموزش کارمندان موزه برای آماده کردن آنها ادامه دارد یعنی برای روزی که گنجینه های هنری به منظور نمایش دائمی در خود افغانستان به این کشور عودت داده میشود ، جایی که از آنجا آمده اند و چنین معجزه آسا حفظ شدند."
برای اطلاعات بیشتر در مورد این نمایشگاه به پیوند زیر مراجعه کنید.
http://www.nga.gov/exhibitions/afghanistaninfo.shtm

با پيوندهای روبرو نشانه بگذاريد:     اين چيست؟