ورزش | کوشش برای رسیدن به برترین حد

17 آوريل 2008

به گفتۀ کارشناسان برابری شرکت در ورزش برای همگان مفید است

دختران در تحصیلات و آیندۀ شغلی خود از منافع آن بهره مند می شوند

 
Jeffrey Thomas
Staff Writer

جفری توماس- عضو هیئت تحریریه America.gov

واشنگتن- به گفتۀ جامعه شناسی که مطالعاتی پیرامون تأثیر شرکت جستن در فعالیت های ورزشی بر دانش آموزان مقاطع ابتدایی و راهنمایی انجام داده است، جوانان، صرف نظر از نژاد و جنسیت آن ها، از شرکت در برنامه های ورزشی مناسب بهرۀ زیادی می برند.
بکت برو ، استادیار جامعه شناسی دانشگاه ویتنبرگ در اوهایو، در سال 2005 رساله ای در جامعه شناسی آموزش به چاپ رساند که در آن نتیجه گیری کرده بود که شرکت در فعالیت های ورزشی، بیشتر از هر نوع فعالیت دیگر فوق برنامه، موجب بهبود تحصیل نوجوانان در مقطع دبیرستان است.
او در مصاحبه ای اظهار داشت، "آن ها در کسب اعتماد به نفس و قابلیت حل مشکلات، پیشرفت می کنند؛ از آن جا که در چارچوب تحصیلی، با دانش آموزان دیگر ومعلمان و والدین خود ارتباط برقرار می کنند، به لحاظ اجتماعی هم رشد دارند."
او گفت، ورزش باعث می شود آن ها در کیفیت گروه های همسن و سال خود تجدید نظر کنند. آن ها در مدرسه از یک جایگاه اجتماعی برخوردار می شوند و همین موضوع، موجب تعهد بیشتر شان در محیط آموزشی هم می گردد و برای همین، کمتر احتمال می رود که ترک تحصیل کنند؛ کمتر احتمال می رود از محیط درسی دور شوند- و مسائلی از این قبیل.
در سال 1972، به موجب قانون دوران ساز حقوق مدنی، تبعیض جنسی در مدارس آمریکا، در زمینۀ درسی و ورزشی، هر دو، ممنوع اعلام شد. این قانون که تحت عنوان "تایتل IX " شناخته می شود، منجر به افزایش جدی شرکت کنندگان دختر در رویداد های ورزشی مدارس ابتدایی، دبیرستان ها و کالج ها گردید. (برای مطالعۀ بیشتر به قانون برابری جنسیتی در آمریکا که منجر به شکوفایی شرکت دختران در ورزش شد مراجعه کنید )

ورزش در موفقیت تحصیلی مؤثر است
این قانون دارای پیامد های غیر منتظره بود، مخصوصا ً طرز تلقی از ورزش در چارچوب تحصیلات. برو گفت، قانون تایتل IX فرصت های زیادی برای دختران جوان و زنان برای پیشرفت در زمینه های گوناگون پیش آورده است. با این حال، در سال های اخیر، مدارس آمریکا، تحت فشار مردم ، باید بر پیشرفت های تحصیلی دانش آموزان خود در دروس اصلی، مانند ریاضیات، علوم و خواندن، تأکید بیشتری کنند. به فعالیت های فوق برنامه، من جمله ورزش ، کمتر اعتنا شده است.
برو گفت، " قطعا ً بازگشتی به اصول مطرح است. و در عین حال، فلسفۀ [آموزشی] برتر حاکی از این است که رشد دانش آموزان بیش از توانایی های عقلایی آنان است، به این ترتیب، رشد احساسی و اجتماعی آن ها بر قابلیت هایشان در به حداکثر رساندن توانایی های فکری آن ها تأثیرگذار است."
در واقع، پژوهشی در سال 2007 راجع به منافع دراز مدت ورزش به چاپ رسید که درآن نشان داده شده بود شرکت در تیم های ورزشی دبیرستان موجب 41 درصد افزایش فرصت یک زن جوان برای فارغ التحصیلی از کالج بوده است. برو گفت، اگر مدارس قصد دارند به دلیل کمبود بودجه از برنامه های ورزشی خود کم کنند، باید این قبیل پژوهش ها را مد نظر داشته باشند.
ارتباط هایی نیز میان شرکت دختران در تیم های ورزشی در مقاطع راهنمایی و دبیرستان و موفقیت آن ها در زندگی حرفه ای کشف شده که به ارزش های کار تیمی، تعیین هدف و پاداش برتر بودن باز می گردد.
در تارنمای بنیاد ورزش زنان آمده، " تصادفی نیست که 80 درصد از مدیران زن 500 شرکتی که در فورچون آمده اند، خود را به این دلیل که در نوجوانی در دنیای ورزش بوده اند، دخترانی شیطان و شلوغ معرفی کرده اند."
برو گفت، دخترانی که در مدرسه ورزش می کنند، کمتر احتمال می رود قبل از ازدواج باردار شوند، و در زندگی حرفه ای خود غالبا ً از درآمد های بالا برخوردارند. بنا براین، منافع دراز مدت ورزش قطعا ً مستند هستند.
ساختار و روابط اجتماعی
برو در تحقیقات خود به یک وجه مشترک میان فعالیت هایی که موجب افزایش موفقیت می شوند، رسید: تنظیم کنندۀ همۀ این فعالیت ها یک فرد بزرگسال یا متخصص است. بروگفت، کودکانی که در ورزش های غیر متشکل و داخلی (داخل مدرسه) شرکت دارند، نه تنها از منافع دیگران که در ورزش های میان چند مدرسه شرکت داشته اند برخوردار نشدند، بلکه به لحاظ تحصیلی هم، به دلیل صرف وقت در ورزش، کمتر موفق بوده اند.
او گفت، وجه مشترک دوم، به یک اصل اجتماعی باز می گردد – به این صورت که باید با همسن و سالان و مربیان خود ارتباط برقرار می کردند و همین روابط، دارای تأثیر زیادی می باشند. برای همین، مثلا ً کودکانی که درس خصوصی ویلن می گیرند، از منافع برابر با کسانی که در ارکستر تمرین می کنند، برخوردار نیستند.
یکی از ایرادات قانون تایتل IX که برو را نگران می کند این است که به نحو تناقض آمیزی به پیشرفت کاری مربیان زن صدمه زده است.
برو گفت تایتل IX ، کالج ها را از وجود مربیان زن خالی کرد و در حرفه ای که اکثریت با زنان بود، مردان را جایگزین آن ها نمود، چون دستمزد ها افزایش پیدا کرد، وضعیت شغلی و وجهۀ آن ترقی کرد و دیگر زنان کاندیدا های مناسبی برای پیش بردن این قبیل برنامه ها تلقی نمی شدند. به همین خاطر از سال 1972 شاهد تغییرات عظیمی در ترکیب جنسیت مربیان ورزش زنان در کالج و جایگزین شدن تعداد زیادی از زنان با مردان بوده ایم.
انتقاد کنندگان از قانون تایتل IX گاهی این موضوع را عنوان می کنند که ایجاد فرصت برای ورزش زنان، به قیمت ورزش مردان تمام شده است. برو گفت، " مردان قرن ها از امتیازاتی خیلی بیشتر از آن چه حقشان بوده برخوردار بوده اند، و وقتی احساس می کنیم پیشرفت زنان به قیمت محرومیت مردان تمام می شود باید به این مطلب هم بیندیشیم که هر کس سهمی دارد و آن چه باید درنظر گرفته شود همان برابری سهم هاست."
"وقتی می گوییم به ورزش مردان صدمه می زنیم، یعنی فواید تساوی را برای چه مردان و چه زنان در نظر نمی گیریم. همۀ پژوهش ها نشان می دهند که هر چه میزان برابری میان مردان و زنان بیشتر باشد، نتیجۀ آن برای هر دو بهتر است. اقتصاد بهتر جلو می رود، خانواده ها وضعیت بهتری پیدا می کنند، و برای همگان بهتر است."

با پيوندهای روبرو نشانه بگذاريد:     اين چيست؟