هنر | شکل دهی مجدد ایده ها، ابراز هویت

10 جون 2008

آمدن به آمریکا

 
فیلم گیلرمو دل تورو به نام Pan’s Labyrinth یکی از فیلمهای خارجی بود که برای اسکار 2007 نامزد شده بود.

تیموتی کوریگان

امسال، فیلم های خارجی در آمریکا از سطحی برتر و توجهی بیشتربرخوردار بودند. اما صحنۀ فیلم های بین المللی از دیر زمان در حال رشد بوده است. نویسنده، ریشۀ این پدیده را توضیح می دهد و تشریح می کند که چگونه دیدن فیلم ها به زبان اصلی خود در آمریکا با افزایش روزافزون روبرو است. تیموتی کوریگان استاد زبان انگلیسی و رئیس مطالعات سینمایی در دانشگاه پنسیلوانیا، فیلادلفیا، و نویسندۀ چندین کتاب، من جمله کاری تازه با عنوان "تجربۀ سینما" (2004) که به طور مشترک با پاتریشیا وایت تألیف شده، می باشد. 

شاید یکی از جالب ترین ویژگی های هفتاد و نهمین مراسم اهدای جوایز اسکار که در فوریۀ 2007 برگزار شد، کاندیدا شدن مکرر سه فیلم مکزیکی در رده های مختلف، برای دریافت جایزه بود: "بابل" ساختۀ الخاندرو گونزالس اینیاریتو؛ "فرزندان انسان" ساختۀ آلفونسو کوارون؛ و "هزارتوی پان" ساختۀ گولیلمو دل تورو. این موضوع که تنها آخرین فیلم، کاندیدای اسکار برای بهترین فیلم خارجی شده بود، و تعداد زیادی از فیلم های خارجی دیگر در جریان اصلی و در کنار فیلم های خانگی کاندیدا شده بودند – مانند بازی هلن میرن در فیلم ملکه که ساخت انگلستان بود و پنه لوپه کروز در فیلم اسپانیایی ولور – نشان دهندۀ محدودۀ جهانی است که هالیوود مایل است به آن جایزه بدهد. نکتۀ دیگری که حاکی از مهاجرت خارجیان در مراسم اسکار سال 2007 بود، فیلمی ساختۀ کلینت ایستوود موسوم به "نامه های ایو جیما" است، این فیلم که کاندیدای بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد، فیلمی به زبان ژاپنی است.

قطعا ً دنیای مدرن، از لحاظ گوناگون کوچکتر و آشنا تر شده، اما هنوز گیرایی و افسون مردمان شگفت انگیز و مکان های اسرارآمیز، مانند مناظر مغولستان در فیلم "داستان گریستن شتر" (2003)، از کنجکاوی تماشاگران فیلم دربارۀ مردمان دیگر و کشور های نا آشنا، بهره می گیرد. اما پشت سینمای زبان اصلی در آمریکا، نیرو های عینی دیگری قرار دارد.

پیدایش بازار بین المللی

هر قدر حضور انبوه فیلم های خارجی در ایالات متحده بیش از پیش قابل رؤیت و ملاحظه است، اما مناسبات پیچیدۀ آمریکا با سایر فرهنگ ها در زمینۀ فیلمسازی تازگی ندارد. از زمان نمایش عمومی اولین فیلم های سینمایی در سال 1895 در فرانسه، یکی از دینامیک های اصلی در تاریخ سینما رویارویی ها و مذاکرات میان فرهنگ فیلمسازی آمریکا و شرکت های تولید فیلم و بازار های نمایش فیلم در خارج بوده است. یکی از اهداف ایجاد شرکت امتیاز فیلم های سینمایی در سال 1908، به ریاست توماس ادیسون (مخترع آمریکایی دوربین فیلمبرداری)، محدود نمودن توزیع فیلم های خارجی در ایالات متحد بود. بعدها، در آغاز جنگ جهانی اول و تسلط جهانی صنعت فیلمسازی آمریکا، هالیوود با امیال جهانی شدن خود،  با آلمان که در مشکلات اقتصادی دست و پا می زد، توافقات پاروفامت را در سال 1926 به امضا رسانید. شرکت های فیلمسازی پارامونت و مترو گلدوین میر و شرکت آلمانی اوفا توافق کردند که نه تنها هالیوود امکان دسترسی به بازار های آلمان را داشته باشد، بلکه راه مهاجرت استعداد های آلمانی به ایالات متحده نیز هموار گردد (من جمله مایکل کورتیس، کارگردان فیلم کازابلانکا و گرتا گاربوی سوئدی تبار).

با گسترش فرهنگ آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم، بر طبق احکام پارامونت[1] در سال 1948 بنیادی بنا نهاده شد که جهت فرهنگ سینمایی آمریکایی را به تدریج اما عمیقا ً متحول کرده و آن را به صحنۀ بین المللی امروز هدایت کرد. این احکام انحصار استودیو های عمدۀ هالیوود را برای در اختیار داشتن بازار آمریکا از میان برداشت. در نتیجه، در دهۀ 1950 و اوایل 1960،، فیلم های مستقل آمریکایی و فیلم های خارجی به سینما های آمریکا راه یافتند. این موج تازۀ فیلم های خارجی با سردمدارانی چون فیلم های اینگمار برگمن از سوئد، فرانسوا تروفو از فرانسه، و میکل آنجلو آنتونیونی از ایتالیا، برای قشری از تماشاگران جوان و تحصیل کرده و کنجکاو در خصوص سایر فرهنگ ها بسیار جذاب و مورد توجه بود، اما این توجه، با گذشت دهه های بعد، به سایر اقشار مردم و تماشاگران آمریکایی نیز بسط پیدا کرد.

با وجودیکه فیلم Letters from Iwo Jima اثر کلینت ایستوود عمدتاً ژاپنی زبان بود اما در بخش فیلمهای خارجی زبان شرکت داده نشد.

روند توسعۀ جهانی بازار های هالیوود در دوران بعد از جنگ دوم جهانی، و حضور فراگیر و محبوبیت سینمای بین المللی در آمریکا، امروزه دارای دلیل منطقی و شکل اقتصادی و فنی خاص خود است. مهمتر از همه، پدید آمدن جشنواره های معاصر بین المللی فیلم است که یکی از فعال ترین موتور های محرک برای معرفی و حمایت از فیلم های خارجی در بازار های بین المللی بوده است، مخصوصا ً در عرصۀ سود آور سینما و DVD در آمریکا.

اولین جشنوارۀ فیلم جهان که هنوز نفوذ و اعتبار خود را محفوظ نگه داشته است، جشنوارۀ فیلم ونیز است که در سال 1932 کار خود را آغاز کرد، و امروزه از کان تا برلین و تورونتو و تلورید (کلورادو)، عرصۀ جشنواره ها از 400 تا 1000 رویداد سینمایی را در شهر های سراسر جهان عرضه می کنند که فیلم هایی مانند زندگی زیباست (1998) از ایتالیا، و بدو لولا بدو (1998) از آلمان، بعد از دریافت جوایزی در این جشنواره ها، به بازار های جهانی راه پیدا کردند. همان قدر که اولین جشنوارۀ فیلم ونیز تلاش کرد از طریق سینما فرهنگ خود و فرهنگ سایر کشور ها را اعتلا ببخشد، جشنواره های امروزی نیز مانند کانالی عمل می کنند که موجب آشنایی با فرهنگ های خارج از حیطۀ هالیوود می شوند، این جشنواره ها به منزلۀ هوا سنج برای جلب نظر منتقدان بین المللی و در عین حال، گاهی هم تأمین بودجه و توزیع فیلم های کوچکتر و خلاقانه تر نیز فعال هستند.

سینمای معاصر ایران و کره، شاهد این مدعا هستند. فیلم "طعم گیلاس" عباس کیارستمی که در کشورش از استقبال و حمایت اندکی برخوردار بود، جایزۀ بزرگ سال 1997 جشنوارۀ فیلم کان را به خود اختصاص داد و متعاقبا ً هجوم فیلم های ایرانی به اروپا و ایالات متحده آغاز گردید. بعد از فیلم  اولد بوی (2003) پارک چان ووک، یکی از موفق ترین نمونه های سینمای بی پروای آسیایی، که جوایز متعددی در جشنواره های فیلم هنگ کنگ، کان، و استکهلم کسب کرد، این فیلم نه تنها دربازار های آمریکا توزیع شد، بلکه پارک را در نشریۀ نیویرک تایمز نیز مطرح نمود. به لطف  قدردانی از فیلم های هو هسیاو-هسین (مانند عروسک گردان، 1993؛ و گل های شانگهای، 1998) در جشنواره های سینمایی، این فیلمساز موفق به دریافت حمایت مالی و به نمایش درآمدن فیلم هایش در ایالات متحده گشت، و هنگامی که فیلم ایستگاه مرکزی (1998) والتر سالس از برزیل موفق به کسب جایزه ای در جشنوارۀ فیلم ساندنس گردید، آینده اش در آمریکا روشن تر شد. پرورش دادن مخاطبانی جهت این منابع تازه که با نمایش فیلم و دهن به دهن معرفی می شوند، یکی دیگر از فاکتور های مؤثر در مهاجرت فیلم های خارجی به ایالات متحده است: به عبارت دیگر،از سال 1990، محبوبیت و سوددهی فزایندۀ سینمای نوین مستقل و قابلیت فیلم های خارجی که به نوعی زیر علم این نهضت سینه می زنند. فیلم های ساختۀ کونتین تارانتینو و جیم جارموش، که از حمایت شرکت های توزیع فیلم ( و بعد هم تولید فیلم) مانند میراماکس برخوردار هستند، آثاری را به مخاطبان آمریکایی عرضه کردند که با فیلم های کلیشه ای هالیوود تفاوت زیادی داشت، و با گسترش این ذوق نامعمول وخاص که در دهۀ 1990 فراگیر شد، این شرکت ها یاد گرفتند (معمولا ً از طریق فضای حاکم بر جشنواره ها) فیلم های خارجی را صادر کرده و برخی را برای عرضه، به مخاطبان خاص خود آرایشی نو بدهند. فیلم هایی مانند "بازی گریان" (1992) و "پستچی" (1994) رکورد دار فروش فیلم های خارجی در بازار های آمریکا هستند. بازی گریان الگوی نمونه ای از فعالیت های تبلیغاتی بود که یک فیلم معمولی انگلیسی دربارۀ یک تروریست ارتش آزادی بخش ایرلند را تبدیل به یک فیلم نسبتا ً پرفروش دربارۀ سکس و اسرار کرد.

بعد از موفقیت شرکت هایی از قبیل میراماکس، تعجب ندارد که استودیو های فیلمسازی بزرگ آمریکا "بخش های تخصصی" برای خود ایجاد کردند که به کشف و توزیع فیلم های مسقل و فیلم های خارجی اختصاص داشت. یکی از این بخش ها سونی پیکچر کلاسیکس است که در حال حاضر مشغول پخش فیلم های زیر می باشد: "خانۀ خنجر های پرنده" (2004) ساختۀ زانگ ایمو، یک فیلم رومانتیک در مورد هنر های رزمی،" ولور" (2006) یک فیلم اسپانیایی دلهره ای ساختۀ پدرو آلمودوار، " کاشه" (2005) فیلم پرحادثۀ ساختۀ مایکل هانک و محصول مشترک فرانسه، اتریش و آلمان. شرکت دیگر، فاکس سرچ لایت (متعلق به شرکت مادر فاکس قرن بیستم)، فیلم های انگلیسی بسیار موفق را عرضه می کند مانند "مثل بکام خمش کن" (2002) و "یادداشت های یک رسوایی" (2006).

فیلم های معاصر، به منزلۀ هم محصول و هم پدیدآورندۀ این گرایش ها، توسط شرکت های بین المللی و به صورت مشترک تهیه می شوند، و به این صورت، هر سرمایه گذاری جدید، نوید بخش امکانات توزیع بیشتر در سراسر جهان و در ایالات متحده است. روند تهیه کنندگی مشترک که جدیدا ً باب شده است، موجب می شود شرکت های آمریکایی از بدو تهیه و تولید فیلم در آن به سرمایه گذاری بپردازند و متضمن توزیع آن در ایالات متحده و به زبان انگلیسی می شود. مانند "توافقات پاروفامت" در سال 1926، تهیه و تولید مشترک فیلم و تأمین مخارج آن، موجب تشویق کارگردانان، تهیه کنندگان، تکنیسین ها و بازیگران که در کار مشترک شرکت دارند، می گردد، مانند روبرتو بنینیی، آنگ لی، گولیلمو دل تورو، راتجر هاور، پنه لوپه کروز، و مایکل بالهاوس. و با چنین فراوانی و آمیزه ای از کارکنان ، ژانر ها و داستان های متنوع و متفاوت هم بروز می کنند که می توان در صورتی که آمریکایی نباشند، ماهیت بین المللی آنها را برای راضی نگهداشتن ذوق آمریکایی، به سادگی تشخیص داد – مانند فیلم "زن نیکیتا" (1990) ساختۀ  لوک بسون، فیلمی پرحادثه و هیجان آفرین.

تأکید می کنم که منظورم این نیست که فیلم های خارجی خود را با ژانر های آمریکایی تطبیق می دهند. کاملا ً برعکس، اهمیت آنها در ارائۀ داستان ها و شخصیت هایی خارج از کلیشه های هالیوود، به مخاطبان آمریکایی است. مشکل می توان فیلم "سانحه" (2005) برندۀ اسکار و مقبولیت آن را بدون در نظر گرفتن "آمورس پروس" (2000) ساختۀ اینیاریتو را که بسیار جسورانه تر بود ، به تصور آورد.

توزیع دیجیتال. آخرین و یکی از مهمترین عوامل در توزیع فیلم های به زبان غیر انگلیسی در آمریکا توأم بودن تولید و توزیع فیلم ها به صورت دیجیتالی است. با وقوع انقلاب دیجیتالی، آزادی ها و فرصت های مناسبی که توزیع ویدئو های خانگی در دهه های 1970 و 1980 به وجود آورده بودند، جای خود را به فرصت های نوینی در عرصۀ DVD و توزیع از طریق اینترنت سپرده اند. در حالی که فروش ویدئویی و DVD از مدت ها پیش بر فروش بلیط های گیشه برتری داشته است، آن چه معمولا ً نادیده گرفته می شود این است که به بازار آمدن این روش های نوین توزیع، تا چه حد به رواج و گردش فیلم های خارجی کمک کرد. اگر غالب فیلم های خارجی فروش بالایی در گیشۀ سینما ها نداشته باشند، اما به واسطۀ گسترش فناوری ویدئویی و DVD ، هر چه بیشتر و آسان تر در دسترس مخاطبان قرار می گیرند، حتا توزیع کنندگان می توانند با برنامه ریزی، مثلا ً فیلم های آسیایی، اروپایی، یا آفریقایی را در جا هایی توزیع نمایند که این گونه اقلیت ها بیشتر سکونت دارند.

سینمای هند، یعنی فیلم های بالیوود، یکی از نمونه های ویژه است. عروس و تعصب، قرائت هندی رمان جین آستین ، غرور و تعصب، در سینما های درجۀ دو در سراسر کشور در سال 2004، به نمایش درآمد، و فیلم های اخیر میرا ناییر، مانند عروسی مونسون (2001)، در 15 سال اخیر در ایالات متحده، در نقد سینمایی و به لحاظ اقتصادی، مطرح بوده اند. دسترسی باز و نا محدودی به فیلم های هندی و سایر فیلم های خارجی در آمریکا وجود دارد و می توان این گونه فیلم ها را از فروشگاه های مخصوص و یا از طریق اینترنت کرایه و مشاهده کرد. با وجود خدماتی مانند نتفلیکس که انتخابی گسترده تر از فیلم های جهانی به دست می دهد، و در آیندۀ نزدیک دانلود کردن فیلم از اینترنت به این امکانات سهولت بیشتری نیز خواهد بخشید، مشکل می توان در برابر تمایل رومانتیک و یوتوپیایی تلقی فیلم ها، مانند سال 1895 ، به مثابۀ یک گفتمان چند زبانه، اگر چه نه به زبان اسپرانتو، در داخل خانه ها و جوامعمان مقاومت نمود.

نظرات بیان شده در این مقاله ضرورتا ً منعکس کنندۀ دیدگاه و سیاست دولت آمریکا نیست.

برگرفته از چاپ ژوئن 2007 نشریۀ الکترونیکی آمریکا.

 

با پيوندهای روبرو نشانه بگذاريد:     اين چيست؟