12 مارچ 2008

نقطه نظر/نقطه نظر مخالف: نقش دولت چیست؟

 

آغاز متن

 

همانطور که در دیگر مقاله های این شماره نشريه الکترونيکی آمريکا، که موضوع آن "سبز شدن شرکتهای آمریکایی" است، شرح داده شده است، اکنون، شرکتهای آمریکایی، به دلایل گوناگونی، به اجرای روشهای پایدارتر از لحاظ محیط زیستی برای انجام امور تجاریشان مبادرت ورزیده اند. ولی، از قدیم، در بسیاری از کشورها، قوانین و مقررات دولتی نیروی محرک پاکسازی محیط زیستی بوده اند. نقش مناسب دولت در تشویق شرکتها برای "سبز شدن" چیست؟

نظر دو کارشناس را در مورد این مسئله جویا شدیم. مارگو تورنینگ (1) اقتصاددان ارشد و معاون ارشد رییس شورای تکوین سرمایه آمریکا (2) در واشنگتن دی. سی. است. خانم تورنینگ دارای مدرک دکترای اقتصاد از دانشگاه جورجیا است و در وزارت انرژی آمریکا، وزارت بازرگانی آمریکا، و کمیسیون تجارت فدرال خدمت کرده است. ماموریت این کمیسیون ترویج رشد اقتصادی از طریق اجرای سیاستهای سالم و درست مالیاتی، تجاری، نظارتی و محیط زیستی است.

باب ویلارد (3) در زمینه ارزش بازرگانی راهبردهای پایدارپذیری شرکتی تخصص دارد. او نویسنده کتاب "مزیت پایدارپذیری و موج بعدی پایدارپذیری" (4) است. وی دارای مدرک دکترا از دانشگاه تورنتو است. ویلارد تجربه ای را که در زمینه توسعه بازرگانی و شیوه های رهبری در طول 34 سال کار در این شغل به دست آورده است، در شرکت آی. بی. ام. کانادا به کار می بندد تا جامعه بازرگانی را بر آن دارد که به موضوعات مربوط به اجتناب از خطرات و به دست آوردن فرصتهای مرتبط با مسائل پایدارپذیری بپردازد.

بخش اعظم مطالب این دو نفر برروی مشکل کاهش انتشار گازهای گلخانه ای تمرکز دارد. از اظهارنظرهای شما درباره این موضوع جهت انتشار در شماره های آنلاین بعدی استقبال می کنیم. لطفا نقطه نظرات خود را در مورد این موضوع به آدرس زیر ارسال کنید:

eJournalUSA@state.gov

مطالب ارسال شده را به 200 کلمه به زبان انگلیسی محدود کنید. لطفا کشور خود را به هنگام ارسال مطالب مشخص فرمایید.

در زیر دو مقاله با دو نقطه نظر مخالف درباره کاهش انتشار گازهای گلخانه ای آمده است:

(شروع مقاله)

"سبز شدن" سرمایه گذاریهای بازرگانی: هویج می خواهید؟
مارگو تورنینگ

کاهش رشد انتشار گازهای گلخانه ای در آمریکا -- یک مسئله بسیار مهم محیط زیستی -- همزمان با ترویج رشد اقتصادی، از اهداف مهم سیاستگذاران در سرتاسر جهان محسوب می شود. بخش بازرگانی آمریکا، تا حد زیادی این طرزفکر را می پذیرد که شرکتها باید سهم خود را برای آهسته کردن رشد انتشار گازهای گلخانه ای آمریکا انجام دهند. در سال 2002، دولت بوش ایالات متحده را متعهد به کاهش "انرژی بری" ("انرژی مورد نیاز برای تولید یک دلار از تولید ناخالص داخلی") گازهای گلخانه ای به میزان 18 درصد بین سالهای 2002 تا 2012 کرد، و اکنون آمریکا در مسیر درستی قرار دارد که موجب خواهد شد از این حد نیز تجاوز کند.

با این همه، تسریع نرخ کاهش گازهای گلخانه ای مستلزم کوشش های قویتر از سوی صنایع، سازمانهای برق، منازل، و دولت است. اجرای راهبردی که موجب کاهش هزینه سرمایه برای سرمایه گذاری در انرژی پاک، در تحقیق و توسعه (R&D)، و در مدیریت طرف تقاضا می شود، می تواند سود زیادی از لحاظ رشد اقتصادی قویترآمریکا و کاهش انرژی بری -- بدون آهسته کردن رشد اقتصادی و افزایش بیکاری -- در بر داشته باشد.

تاثیر برنامه های اجباری بر کاهش گازهای گلخانه ای

بسیاری از پیشنهادات قضایی کنونی در کنگره به رویکردی مبنی بر "محدود کردن و مبادله" برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای متکی هستند، حال آنکه تعداد کمی از پیشنهادات خواستار وضع مالیات برای انتشار کربن هستند. این طرحهای پیشنهادی، در صورت اجرا، به احتمال زیاد موجب آهستگی رشد تولید ناخالص داخلی و کاهش اشتغال در آمریکا می شوند. همانطور که در گزارش دفتر پارلمانی بودجه برای سال 2007، موسوم به "مسائل مربوط به تغییر آب و هوا"، اشاره شده است: "برای شرکتهایی که تابع مقررات محدود کردن انتشار گاز دی اکسید کربن هستند، گرفتن سهمیه -- یا برداشتن گامهایی برای کاهش انتشار جهت اجتناب از نیاز به گرفتن چنین سهمیه هایی -- تبدیل به هزینه ای برای انجام امور بازرگانی شان خواهد شد. ولی چند، در نهایت این شرکتها اکثر هزینه های این سهمیه ها را به دوش نخواهند گرفت. در عوض، بیشتر این هزینه ها را به شکل قیمتهای بالاتر به مشتریان خود (و مشتریان مشتریانشان) منتقل خواهند کرد."

بسیاری از صاحبنظران معتقدند که اقتصاد آمریکا نزدیک به (یا احتمالا هم اکنون در) رکود است. در حالیکه سیاستگذاران تلاش می کنند که در این دوره سخت و مشکل به اقتصاد آمریکا کمک کنند، ممکن است عاقلانه باشد که به چند "هویج" برای کمک به شرکتها بیاندیشیم تا به سرمایه گذاری سبز در کارخانه، تجهیزات، و تحقیق و توسعه دست بزنند، که نه تنها سبب کاهش رشد گازهای گلخانه ای، بلکه موجب افزایش بهره وری و رشد اقتصادی نیز خواهد شد.

نقش رشد اقتصادی و فن آوری در کاهش گازهای گلخانه ای

برخی از سیاستگذاران اثر مثبتی را که رشد اقتصادی می تواند بر کاهش انتشار گازهای گلخانه ای داشته باشد، نادیده می گیرند. به عنوان مثال، در سال 2006، در حالیکه اقتصاد آمریکا 3/3 درصد رشد کرد، انتشار گاز دی اکسید کربن به میزان 3/1 درصد در کل تنزل کرد، و مصرف انرژی فقط به میزان 9/0 درصد کاهش یافت، که نشان می دهد اقتصاد آمریکا، حتی بدون محدود کردن های اجباری انتشار گازهای گلخانه ای، اکنون از لحاظ گاز دی اکسید کربن "انرژی بری" کمتری دارد.

ایجاد و استفاده از فن آوری جدید، کارآمدترین روش برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای می باشد و یک اقتصاد قوی معمولا سرمایه گذاری اولیه را سریعتر جبران می کند. فقط دو راه برای کاهش گاز دی اکسید کربن منتشر شده از سوخت فسیلی وجود دارد: از سوخت فسیلی کمتر استفاده شود یا فن آوریهایی ایجاد شود که برای حبس انتشار گازهای گلخانه ای از انرژی به شکل موثرتری استفاده می کنند یا انرژی دیگری جایگزین انرژی فسیلی شود. نوشته ها، گزارشها و مقاله های اقتصادی بسیار زیادی چاپ شده اند که رابطه بین استفاده از انرژی و رشد اقتصادی، و نیز تاثیرات منفی محدود کردن استفاده از انرژی را نشان می دهند. در بلندمدت، فن آوریهای جدید بیشترین نوید را برای تاثیر بر میزان انتشار گازهای گلخانه ای و سطح غلظت آنها در اتمسفر می دهند.

ارائه تدابیر مالیاتی بهتر برای تحقیق و توسعه در آمریکا یک گام مثبت خواهد بود، برای مثال، دائمی کردن بازگشت مالیاتی برای انجام تحقیق و توسعه موجب تشویق برنامه های پایدار بلندمدت تر خواهد شد که می تواند منجر به دستاوردهای جدید در زمینه فن آوری شود.

نقش مشارکت های بین المللی

تحقیقی که توسط دیوید مونتگومری و سوگاندا تولادهار (5) از سازمان CRA اینترنشنال انجام شد این قضیه را مطرح می کند که موافقت نامه هایی از قبیل مشارکت آسیا-اقیانوسیه در زمینه توسعه پاک و آب و هوا (AP6) -- موافقت نامه ای که در سال 2005 توسط هند، کره جنوبی، ژاپن، استرالیا، و ایالات متحده به امضا رسید -- رویکردی را در زمینه سیاستهای مربوط به تغییر آب و هوا ارائه می دهد که بین اهداف رشد اقتصادی و بهبود محیط زیست در کشورهای در حال توسعه سازگاری ایجاد می کند. شرکای AP6، رویهم رفته 45 درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهند و 50 درصد گاز دی اکسید کربنی را که بشر تولید می کند را منتشر می کنند. پیش بینی رشد بسیار زیاد گازهای گلخانه ای در کشورهای در حال توسعه در طول 20 سال آینده بدین معنی است که پتانسیل عظیمی برای کاهش انتشار این گازها از طریق سازوکارهای مبتنی بر بازار برای انتقال فن آوری وجود دارد.

مونتگومری و تولادهار اشاره می کنند که برای تضمین موفقیت یک موافقت نامه بین المللی که به شدت بر سرمایه گذاری بخش خصوصی برای موفقیت متکی است، چند عامل بسیار مهم و اساسی وجود دارند. تحقیق آنها نشان می دهد که بهبودی های نهادی یک مسئله مهم و اساسی برای شرکای AP6 است، زیرا فقدان فضای سرمایه گذاری بازار- محور یک مانع اساسی بر سر راه کاهش انتشار گازهای گلخانه ای در چین، هند، و اقتصادهای دیگر در آسیا است. چین و هند هر دو فرایند ایجاد نظامهای اقتصادی مبتنی بر بازار را آغاز کرده اند، که مزایای آشکاری به شکل افزایش نرخ رشد اقتصادی را برای این دو کشور در بر داشته است. ولی، فرایند اصلاح آهسته و در برخی مواقع مکث دار بوده است، که موانع نهادی بسیار زیادی را بر سر راه تغییر فن آوری، رشد بهره وری، و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای ایجاد کرده است. بانک جهانی و نهادهای دیگر بررسی های زیادی را در زمینه نقش نهادهای خاص در ایجاد فضای مثبت برای سرمایه گذاری انجام داده اند. اینها شامل به حداقل رساندن فساد و موانع نظارتی، و تشکیل نظامی برای به رسمیت شناختن حقوق مالکیت فکری به شکل کارآمد و از طریق حکومت قانون، کاهش نقش دولت در اقتصاد، از بین بردن قیمتهای تحریف شده برای انرژی، و ایجاد ساختار مناسب و یک نیروی کار آموزش دیده و باانگیزه است.

اهمیت انتقال فن آوری در کاهش انتشار

همانطور که در بالا توضیح داده شد، فن آوری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا در کشورهای در حال توسعه میزان انتشار در هر دلار از درآمد بسیار بیشتر از آمریکا یا دیگر کشورهای صنعتی است. این مسئله هم یک چالش و هم یک فرصت است. این مسئله یک چالش است زیرا در واقع میزان بالای "انرژی بری" کاهش انتشار -- و پیشرفت نسبتا آهسته یا عدم پیشرفت در کاهش "انرژی بری" انتشار -- مسبب اصلی رشد زیاد انتشار در کشورهای در حال توسعه است.

فرصتها وجود دارند زیرا در کشورهای در حال توسعه گازهای منتشر شده توسط فن آوری استفاده از انرژی بسیار بیشتر، در هر دلار از تولید، از فن آوری استفاده از انرژی در آمریکا است؛ این امر در مورد سرمایه گذاریهای جدید در کشورهایی چون چین و هند و نیز تاسیسات دایر آنها صدق می کند. به عنوان نمونه، فن آوری ای استفاده شده در تجهیزات سرمایه ای در تاسیسات دایر در چین تقریبا چهار برابر میزان فن آوری مورد استفاده در آمریکا گازهای گلخانه ای منتشر می کند. "انرژی بری" کاهش انتشار چین به سرعت رو به بهبود است، ولی با این حال سرمایه گذاریهای جدید این کشور فن آوریهایی را در بر می گیرد که "انرژی بری" کاهش انتشار آنها در مقایسه با سرمایه گذاریهای جدید در آمریکا دو برابر است.

راهبردهایی جهت ترویج تغییر نهادی

با این که روشن است که رابطه ای بین نهادها، رشد اقتصادی و انتشار گازهای گلخانه ای وجود دارد، ولی فرمول کلی وجود ندارد که بتوان برای تشخیص عدم موفقیت نهادهای خاص، که مسئول انتشار زیاد در هر واحد تولید در یک کشور خاص هستند، به کار بست. اگر قرار است پیشرفتی در زمینه اصلاح نهادی به دست آید، حداقل بازیگران اصلی یا نهادهای ذینفع -- شرکتهای علاقمند؛ گروههای دیگر که دارای نفوذ در افکار و سیاست در چین، هند یا دیگر کشورهای در حال توسعه (از جمله دولتهای محلی و منطقه ای)؛ و دولتهای ملی هستند -- باید درباره ماهیت و محدوده مشکلات و اصلاحات لازم برای پرداختن به این مشکلات به توافق برسند، و اقدامات قاطع و عینی ای را که هر دولت به منظور اصلاحات نهادی انجام خواهد داد، مشخص کنند.

برای مثال، اگر دولتهای استرالیا، ژاپن و ایالات متحده بودجه تحقیقات در زمینه مسائلی از قبیل فضای سرمایه گذاری؛ سطح فن آوری استفاده شده در سرمایه گذاریهای جدید؛ نقش سرمایه گذاری مستقیم خارجی و صرفه جوییهای بالقوه در مصرف انرژی از انتقال فن آوری؛ و ماهیت و تاثیرات قیمتهای تحریف شده بر عرضه و تقاضای انرژی، و انتشار گازهای گلخانه ای در چین و هند را تامین کنند، پیشرفت در اجرای موافقت نامهAP6 می تواند شتاب بیشتری پیدا کند. حمایت دولت از تحقیقاتی که به منظور روشن کردن عواقب و پیامدهای مستقیم اصلاحات پیشنهادی در زمینه بازدهی انرژی و مزایای فضای سرمایه گذاری مبتنی بر بازار انجام می گیرند نیز برای فرایند کلی رشد اقتصادی مفید خواهد بود.

گسترده تر کردن مشارکت بین المللی برای در بر گرفتن تمام منتشر کننده های اصلی

در نشست سال گذشته کشوهای گروه هشت (G8) در آلمان، سیاستگذاران توافق کردند تا گامهای متعددی در جهت کاهش انتشار گازهای گلخانه ای بردارند. با تشخیص این امر که 85 درصد انتشارکل گازها از سوی تقریبا 15 کشورصورت می پذیرد، سران کشورهای گروه هشت توافق کردند تا کشورهای اصلی مصرف کننده انرژی را جهت توافق بر سر یک چارچوب جدید بین المللی تا پایان سال 2008 به دور یکدیگر جمع کنند. این رهبران توافق کردند تا در جهت یک هدف جهانی بلندمدت به منظور کاهش گازهای گلخانه ای و سرعت بخشیدن به ایجاد و استفاده از فن آوریهای انرژی پاک همکاری کنند. آنها همچنین موافقت کردند تا در جهت کاهش و/یا از بین بردن موانع تعرفه ای و غیرتعرفه ای بر سر راه محصولات و خدمات زیست محیطی از طریق مذاکرات دوحه سازمان تجارت جهانی همکاری کنند. دیگر نکات تعهد نامه شامل ایجاد و اجرای برنامه های ملی بازدهی انرژی و پیشبرد همکاری بین المللی بازدهی انرژی و نیز پیگیری اقدامات مشترک در بخشهای مهم از قبیل جنگلداری پایدار، تولید نیرو، حمل و نقل، صنعت، و ساختمان بود. در پایان، آنها توافق کردند تا همکاری خود را با کشورهای در حال توسعه برای سازگار کردن آنها با تغییر آب و هوا افزایش دهند.

در خاتمه

برای اینکه سیاستهای کاهش جهانی رشد انتشار گازهای گلخانه ای موثر باشند، این سیاستها باید هم کشورهای توسعه یافته و هم کشورهای در حال توسعه را شامل شود. احتمال پذیرفته شدن سیاستهایی که ایجاد و انتقال فن آوری را افزایش می دهد بیشتر از سیاستهایی است که مستلزم اعمال کاهشهای شدید و کوتاه مدت در استفاده سرانه انرژی هستند. گسترده تر کردن چارچوب مشارکت آسیا-اقیانوسیه در زمینه توسعه پاک و آب و هوا برای در بر گرفتن دیگر انتشار کننده اصلی، این امکان را برای کشورهای در حال توسعه فراهم خواهد کرد تا اقدامات خود را در جاهایی متمرکز کنند که بیشترین میزان بازگشت را از لحاظ کاهش انتشار با کمترین هزینه به دست آورند.

در پایان، اگرایالات متحده طرحی برای کاهش اجباری انتشار گازهای گلخانه ای اتخاذ کند، باید به جای نظام مشابه اتحادیه اروپا مبنی بر محدود کردن و معامله کربن، توجه جدیتری به اجرای مالیات کربن شود. یکی از اجزاء مهم هر گونه طرح اجباری در آمریکا باید امکان افزایش انتشار را با در نظر گرفتن افزایش رشد اقتصادی و جمعیت آمریکا فراهم آورد.

(پایان مقاله اول)

(آغاز مقاله دوم)

رهبری دولت در تلاش برای پایدارپذیری
باب ویلارد

در گزارش میزگرد بین-دولتی (6) سال 2007 درباره تغییر آب و هوا آمده است که فقط چند سال باقی مانده تا بتوانیم گازهای گلخانه ای را تثبیت و متعادل کنیم پیش از آن که شاهد تغییر آب و هوایی غیرقابل بازگشت و بی مهابا باشیم. ارزیابی اکوسیستم هزاره (7) می گوید که 60 درصد 24 اکوسیستمی که بر آنها متکی هستیم در حال انحطاط یا به شکل ناپایداری مورد استفاده قرار دارند، و بقیه آنها در معرض خطر هستند. بنا بر گزارش شبکه ردپای جهانی (8)، ردپای زیست محیطی بشریت هم اکنون نیز 23 درصد بیشتر از چیزی است که سیاره مان می تواند تحمل کند، و این "اضافه از حد" در حال رشد است. چشم انداز جهانی محیط زیست برنامه محیط زیست سازمان ملل (9) (GEO-4) می گوید که خطرات مداوم اصلی که سیاره ما را تهدید می کند -- از قبیل تغییر آب و هوا، سرعت انقراض گونه ها، و چالش تامین غذای جمعیت رو به رشد -- کماکان حل نشده باقی مانده است و تمام این خطرات بشریت را به مخاطره می اندازد.

مشکلات پایدارپذیری در مرز سقوطی بدون بازگشت دست و پا می زند. ما اکنون با مشکلی دست و پنجه نرم می کنیم که به ما نشان خواهد داد آیا بشریت می تواند جهانی را که از ما مراقبت می کند، نجات دهد یا خیر. خوشبختانه، راه حلها معلوم و در حد توانایی ما هستند. ما از لحاظ راه حل با کمبود مواجه نیستیم.

ولی کمبود ما، یک اراده سیاسی پایداراست. باید روشهای ناپایداری را که موجب تسریع این وضعیت اضطراری برای سیاره ما هستند را متوقف کنیم. باید مبارزه پایدارپذیری را برای برانگیختن اراده جمعی مان آغاز کنیم. باید همان درجه اضطرار و همان منابعی را که در مبارزه با تروریسم به کار بسته ایم، در آب و هوا، انرژی، و بحرانهای زیست محیطی به کار ببریم. دولتها باید رهبری ایجاد جوامع ایمن در مقابل آینده را در دست گیرند.

در زیر هفت اقدام دلیرانه به منظور پرداختن به چالشهای بسیار عظیم زیست محیطی و اجتماعی که پیش رویمان قرار دارد، آمده است:

1. گنجاندن و ادغام آموزش در زمینه توسعه پایدار در کل سیستمهای آموزشی رسمی و غیررسمی: در تمام سطوح، دولتها باید یک رویکرد "کل نگرانه" به سیاستهای آموزشی، آموزش آموزگاران، نحوه عملکرد کارخانجات و تاسیسات، و برنامه های آموزشی را به اجرا گذارند. هدف دهه آموزش برای توسعه پایدار سازمان ملل (10)، 2014-2005، این است که اصول، ارزشها، و روشهای اجرایی توسعه پایدار را در تمام جنبه های آموزش و یادگیری در سرتاسر جهان یکپارچه کند.

چنین آموزشی موجب اصلاح چارچوب ذهنی کودکان و بزرگسالان درباره ارتباط شخصی مسائل پایدارپذیری، خطرات تغییر آب و هوا و دیگر بحرانهای اجتماعی و محیط زیستی، و نیاز فوری به اقدام می شود. یک جامعه مطلع دستور تغییر را به دولتها می دهد.

2. جایگزینی تولید ناخالص ملی با شاخص واقعی پیشرفت: شاخص واقعی پیشرفت (GPI)، خدمات درمانی، ایمنی، محیط زیست پاک، و دیگر شاخصهای رفاه را با معیارهای مالی و اقتصادی تولید ناخالص ملی ادغام می کند تا ارزیابی کل نگرانه تری را از پیشرفت ملی به تصویر کشد. حمایت دولت از این گزارش سالانه درباره ثروت و دارایی واقعی یک ملت موجب می شود که ارزش بیش از پول مشروعیت پیدا کند. داشتن چنین ارزیابی از ردپای کربنی یا ردپای بوم شناختی ملی، مردم کشور را در مورد نیاز فوری به اقدام در زمینه تغییر آب و هوا هوشیار و بیدار خواهد کرد.

3. به اجرا گزاری انتقال مالیات بوم شناسی: بخش اعظم نظام مالیاتی ما برعکس است: برای چیزهایی که "خوب" است مالیات وضع کرده ایم و برای چیزهایی که "بد" است مشوق ایجاد کرده ایم. در عوض، باید برای آلودگی، کربن و زباله مالیات وضع کنیم. و باید برای ایجاد اشتغال، انرژی های تجدیدشدنی، بهبود عملکرد حجم سرمایه ، مصرف مسئولانه، و بازدهی انرژی مشوق ایجاد کنیم. انتقال هزینه و بار مالیاتی خنثی نسبت به سود، از چیزهایی که نمی خواهیم به چیزهایی که می خواهیم، پیامهای قوی برای تغییر رفتار ارسال خواهد کرد.

4. حذف "سوبسیدهای منحرف": امروزه، به خاطر سوبسیدهای منحرف که برای صنایع هسته ای و سوخت فسیلی پرداخت می شود، گزینه های جایگزین انرژی ترغیب نمی شوند. کشورهای صنعتی سالانه بیش از 200 میلیارد دلار سوبسید برای صنعت سوخت فسیلی می پردازند. در سال 2005، بین 29 تا 46 میلیارد دلار از این پول به تنهایی صرف صنعت سوخت فسیلی در ایالات متحده شد. اینها سوبسیدهای منحرف هستند زیرا موجب تامین هزینه های رفتار مخرب محیط زیستی می شوند. شهروندان دو بار این صورتحساب را می پردازند -- یک بار وقتی که مالیاتهای ایشان هزینه این سوبسیدها را می پردازد، و بار دیگر وقتی که هزینه های مستقیم و غیرمستقیم احیا و بازسازی محیط زیست و خدمات درمانی را بر عهده می گیرند.

درست مانند انتقال مالیات بوم شناسی، سوبسیدها باید از صنایع سوخت فسیلی و هسته ای به صنایع فن آوری پاک منتقل شوند.

5. اعمال محدودیت کربن/وضع مالیاتهای کربن: قیمت گذاری موثر برای کربن می تواند به شکل چشمگیری توان بالقوه کاهش تغییر آب و هوا را در همه بخشها تحقق بخشد. اکثر ارزیابی ها اشاره می کنند که قیمتهای بالای کربن (20 تا 30 سنت آمریکا برای هر تن دی اکسید کربن)، تثبیت شده یا افزایش یافته طی دهها سال، می تواند منجر به این امر شود که بخش تولید نیرو جزء بخشهای کم-انتشار گازهای گلخانه ای تا سال 2005 شود و گزینه های بسیاری را در بخش کاربر نهایی از لحاظ اقتصادی جذاب کند. بنابراین، دولتها، با به مزایده گذاشتن مجوزها، و/یا وضع مالیات بر کربن، باید انتشار کربن را به شکل گروهی محدود کنند.

بنیاد اتمسفر زمین (11) پیشنهاد می کند که دولتها انتشار جهانی را محدود کنند، مجوزهای آلودگی را به مزایده بگذارند، و برای کاهش فقر سودهای حاصله را به تمام شهروندان کره زمین بازگردانند. گزارش دیگری، "گزینه "13، نیز پیشنهاد می کند که مالیات جهانی برای کربن وضع شود. هر دو اینها ایده های خوبی هستند.

علاوه بر این، دولتها باید وقفه ای در گسترش کارخانجات جدید سوخت ذغال سنگ و استخراج نفت از لایه رویی خاک ایجاد کنند تا زمانی که فن آوریهای محدود کردن و ذخیره کربن مورد تایید قرار گیرند.

6. نشان دادن پذیرش مسئولیت از طریق اقدامات عملی: دولت باید، به وسیله خریدهایی که در جهت افزایش تقاضا برای محصولات "سبز" از تولید کننده های "سبز" انجام می دهد، نقش رهبری را در این زمینه به عهده بگیرد. دولتها باید با اقدامات عملی خود از طریق خریداری فقط دستگاهها و تجهیزاتی که استاندارهای سخت بازدهی انرژی را برآورده می سازند، وسائل نقلیه پیشرفته و دوگانه سوز با باتریهای قویتر و مطمئن تر، مواد شوینده سازگار با محیط زیست، کاغذهای تایید شده توسط شورای نظارت جنگل (12) با الیاف 100 درصد قابل بازیافت پس از مصرف، و محصولات و خدمات "سبز" مشابه سرمشق دیگران شود. تمام ساختمانهای دولتی باید مطابق با استاندارد معادل طلا یا بیشتر "رهبری در انرژی و طراحی محیط زیستی" (13) باشند، که موجب می شود دولتها این حق را پیدا کنند تا کدهای ساختمانی را تغییر دهند و خواستار رعایت همین استانداردها در ساختمانهای مسکونی، تجاری و صنعتی شوند.

7. تلاش برای کاهش فقر: از آنجایی که ریشه بسیاری از چالشهای پایدارپذیری در اقدامات "از سر استیصال" مردم فقیر در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه برای امرار معاش یا بهبود وضعیت زندگی شان است، اقدامات هماهنگ توسط دولتها در سرتاسر جهان به منظور بهبود شرایط زندگی آنها می تواند به بهتر شدن محیط زیست کمک کند.

جمع بندی

این هفت اقدام دلیرانه به وسیله یک چشم انداز دولتی گریزناپذیر برای ایجاد کیفیت بهتر زندگی برای تمام شهروندان هدایت می شود. به جای فقط اجتناب از آلودگی، پیشروی به سوی پایدارپذیری مستلزم ادغام روشمند ملاحظات محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی در سیاستگذاری در تمام سطوح جامعه است.

دولتها باید مجموعه ای از سیاستهای بسیار فراگیرتر را به منظور افزایش بازدهی ها و بهره وری، کاهش استفاده از منابع، جلوگیری از آلودگی، و بسیج کردن شهروندان به کار بندند. دولتها نقش رهبری مهمی را در راستای تضمین این امر ایفا می کنند که پیامهای ارسال شده توسط نیروهای درون بازار، رفتار پایدارپذیری سازمانی، نهادی و فردی را تشویق می کند و خلاف آن را مجازات می کند.

(پایان مقاله دوم)

نقطه نظرات ابراز شده در این مقاله ها لزوما منعکس کننده دیدگاه ها یا سیاستهای دولت ایالات متحده نیستند.


1. Margo Thorning
2. American Council for Capital Formation
3. Bob Willard
4. The Sustainability Advantage and The Next Sustainability Wave
5. Sugandha Tuladhar
6. Intergovernmental Panel on Climate Change
7. Millennium Ecosystem Assessment
8. Global Footprint Network
9. United Nations Environment Program Global Environment Outlook
10. United Nations Decade of Education for Sustainable Development
11. Earth Atmospheric Trust
12. Forest Stewardship Council
13. Leadership in Energy and Environmental Design (LEED)

پايان متن

اين تارنما توسط دفتر برنامه های اطلاعات بين المللی وابسته به وزارت امور خارجه ايالات متحده منتشر می شود.
پيوند با ساير تارنماها نبايد به منزله تاييد نظرات ذکر شده در آنها تعبير گردد.

با پيوندهای روبرو نشانه بگذاريد:     اين چيست؟