مطبوعات | اطلاع رسانی به شهروندان، تضمين پاسخگويی

30 آوريل 2008

روزنامه نگار دگر اندیش ایرانی می گوید: دموکراسی در ایران امکان پذیر است

اما به گفتۀ آرش سیگار چی در گفتگو با America.Gov، رشد آن مشابه رشد دموکراسی آمریکایی نخواهد بود

 
Jane Morse
Staff Writer

آرش سیگارچی
عکس از آرش سیگارچی

به America.Gov گفت: "ایران برای دستیابی به دموکراسی باید راه های دیگری را جز آنچه که در آمریکا به کار گرفته شد در پیش گیرد. من فکر می کنم اگر آگاهی مردم افرایش یابد و آموزش بهبود پیدا کند، آنها خودشان بخوبی می توانند به دموکراسی دست بیابند."

سیگارچی اکنون در ایالات متحده زندگی می کند، ولی او در ژانویه 2005 به خاطر مطرح کردن موضوعات "سانسور" شده در وبلاگ خود، زندانی شد. در ژانویه 2007 برای درمان بیماری سرطانش به او مرخصی استعلاجی دادند. او بعد از آزادی بارها با مطبوعات خارجی و مردم در باره سر کوب آزادی بیان و بازداشت روزنامه نگاران در ایران گفتگو کرد. وی اکنون بیمناک است که بازگشت به کشور ممکن است برایش خطر جانی داشته باشد.


او در مصاحبه ای ازطریق مترجم با America.Gov گفت، آمریکایی معمولی ممکن است از آگاهی بر این نکته که در ایران یک سنت دموکراتیک وجود دارد، هرچند که هیچ شباهتی با آنچه که در ایالات متحده رشد کرد نداشته، شگفت زده شود.

به گفته وی ، 2500 سال پیش، کوروش، امپراتور هخامنشی که ایران امروز نیز بخشی از قلمرو آن را تشکیل می داد، نخستین اعلامیه حقوق بشر را صادر کرد. سیگار چی گفت: "هرچند که بسختی میتوان تصور کرد که یک پادشاه پیشگام دموکراسی و حقوق بشر باشد، بسیاری از پادشاهان در تاریخ گذشته ایران چنین کاری کرده اند."

وی افزود"اما اگر ما آن تاریخ را کنار بگذاریم و به دوران معاصر در ظرف یک صد سال اخیر که انقلاب مشروطۀ ما شکل گرفت نگاه کنیم، می بینیم که ما در ایران هر از چند گاه از یک دموکراسی نسبی برخوردار بوده ایم. یکی از نمونه های آن در چند سالۀ بعد از انقلاب مشروطه و پیش از قدرت گرفتن رضا شاه پهلوی بود. یا این که ما بار دیگر قبل از کودتای انگلیسی – آمریکایی در 1953 که دولت دکتر مصدق را سرنگون ساخت، دوباره احساس کردیم که دموکراسی داریم. و در دو تا سه سال نخستین بعد از انقلاب هم نوعی دموکراسی وجود داشت. "

انقلاب مشروطه که بین 1905 و 1911 روی داد به پیدایش یک پارلمان (مجلس) منتخب انجامید. انقلاب راه را برای تغییرات مهمی در ایران گشود، از آن جمله آزادی مطبوعات و شکوفایی روزنامه ها را به طرز چشمگیری گسترش داد.

پیکار برای آزادی بیان

سیگارچی که اکنون سی سال دارد، بیشتر عمر خود را در خطوط مقدم مبارزه برای آزادی بیان در ایران گذرانده است.

او به عنوان سردبیر روزنامه گیلان امروز، کوشید تا با عبور از تنگنای سانسور تحمیل شده بر رسانه های چاپی، مخالفت خود را با سیاستهای دولت دراینترنت و ازطریق بلاگ ها ابراز کند.

نوشتن در بلاگ ها به صورت یکی از محبوب ترین وسایل برقراری ارتباط برای بسیاری از کسانی که با رژیم کنونی مخالفند در آمده است. طبق برخی ارزیابی ها، شمار بلاگ های فعال متعلق به ایرانیان به 100 هزار می رسد. به گفته سیگار چی، ایرنیان به بلاگ ها به عنوان منابع دقیق خبررسانی نگاه می کنند.

او توضیح داد: "معمولا بلاگ نویس ها از نام واقعی خود استفاده می کنند و هیچکس نمی خواهد با نام واقعی خود دروغ پراکنی کند."

سیگار چی همچنین از مطالبی که در وبلاگ خود انتشار می داد برای دفاع از وبلاگ نویسان دیگری که علیه رژیم ایران سخن می گفتند و از طرف مقامات ایرانی در معرض بازداشت و ضرب و جرح قرار می گرفتند استفاده می کرد. خود سیگار چی به خاطر این که مقاله و عکس هایی در ارتباط با یکی از اجتماعات دگر اندیشان در سال 2004 در ایران از طریق وبلاگ خود انتشار داد، به وسیله پلیس بازداشت شد.

در ژانویه 2005، سیگارچی به اتهام جاسوسی و اهانت به رهبران جمهوری اسلامی دستگیر شد. او را ابتدا به 14 سال زندان محکوم کردند ولی وی این دوره زندان را به خاطر ظهور بیماری سرطان در او و گرفتن مرخصی پزشکی برای معالجه ، به سر نرسانید.

او هنگام مطرح شدن امکان بازگشتش به ایران در گفتگوی با America.Gov گفت: "آخرین بار آنها مرا به 14 سال زندان محکوم کردند؛ فکر می کنم این بار اعدامم خواهند کرد. "

او طی مدت اقامت خود در ایالات متحده وبلاگ فارسی اش را توسعه داده و بلاگی را نیز به زبان انگلیسی به راه انداخته است.

سیگار چی گفت:"وبلاگ من به زبان انگلیسی دارد در سطح جهانی جلب توجه می کند و دوستان من در ایران وبلاگ فارسیم را می خوانند و می گویند که می توانند از نظرات من بدون این که خطری از جانب رژیم متوجه آنان باشد آگاه شوند. " سیگارچی افزود که او اکنون می تواند "کار روزنامه نگاری را آزادانه تر و بافراغت خاطر دنبال کند"

نگاه به آینده

سیگارچی کتابی را در زمینۀ روزنامه نگاری مسؤولانه به پایان رسانده و امیدوار است بتواند آن را به هزینه خود انتشار دهد. این کتاب با عنوان "روزنامه نگاری محلی " در حدود 3000 روزنامه و نشریه ای را که طبق تخمین در استان های ایران منتشر می شوند مخاطب قرار می دهد. سیگارچی با اشاره به این که آنها حوزه عمل وسیعی ندارند گفت: "آنها از جنبه های نظری قوی نیستند و من فکر کردم با انتشار این کتاب می توانم کمکشان کنم. "

سیگارچی همچنین رؤیای به دست آوردن دانشنامه حقوق را در ایالات متحده در سر می پروراند. او تحصیلات خود را در رشته حقوق هنگامی که در ایران در زندان به سر می برد آغاز کرد.

وی گفت: "یکی از کمال مطلوب های من تحصیل حقوق در اینجا یا ادامه تحصیل دررشته روزنامه نگاری یا پیدا کردن کار در کانون های مهم اینجا است تا بتوانم نظراتم را به عنوان روزنامه نگار با آنها درمیان بگذارم."

سیگار چی معتقد است که اعتبار خود را مدیون شناخته شدنش به عنوان یک روزنامه نگار دگراندیش می داند. او در این زمینه چنین گفت: "من به خاطر آزادی بیان در ایران مبارزات زیادی کردم. به زندان افتادم. تا نزدیکی مرگ پیش رفتم."

با پيوندهای روبرو نشانه بگذاريد:     اين چيست؟