سخاوت آمریکایی | استحکام جوامع از راه سخاوت

10 جون 2008

"پسران گمشده" سودانی در آمریکا به دانشکده می روند

حمایت از این مردان جوان پس از پشت سر گذاشتن جنگ و موفقیت تحصیلی آنها در ایالات متحده

 
Burton Bollag
Special Correspondent

نویسنده: برتون بولاگ
گزارشگر ویژه

واشنگتن – در شش ژانویه دهها پسر جوان و لاغر اندام سودانی در دانشکده هری اِس. ترومن شیکاگو گرد هم آمدند تا تولدهای خود را جشن بگیرند. آنها در حقیقت در یک روز به دنیا نیامده اند. بلکه این پسران پناهندگانی بودند که از جنگ های داخلی وحشیانه در جنوب سودان به عنوان کودکان بدون همراه گریخته بودند. پس از اسکان مجدد در آمریکا و تلاش برای دستیابی به تحصیلات، هنوز آنان از تاریخ واقعی تولد خود آگاه نیستند.

این پسران جوان تعدادی از "پسران گمشده سودانی" هستند که از روی گروه جوان پیتر پن در داستان تخیلی جیمز ماتیو باری نام گذاری شده اند. این پسران گمشده واقعی از خانواده های خود جدا شده و پیش از پناهنده شدن حدود 3,800 نفر از آنان در آمریکا حوادث ناخوشایندی را در ابعاد وحشتناکی پشت سر گذاشته اند. علیرغم چنان زندگی و با وجود آسیب های روحی وارده به این پسران و تلاش برای تداوم زندگی و سپس رفتن به دانشکده، اکثریت آنان به خوبی از عهده زندگی در کشور جدید خود بر آمده اند.

در اواخر دهه 1980 و در میان جنگ داخلی طولانی مدت میان دولت اکثریت عرب سودان و شورشیان قسمت های جنوبی کشور که از لحاظ قومی آفریقایی به شمار می آمدند، در حدود 20,000 پسر نوجوان به منظور پیش گیری از کشته شدن توسط نیروهای دولتی و یا کشیده شدن به طرف شبه نظامیان شورشی از دهکده های خود گریختند.

این کودکان به صورت گروهی صدها کیلومتر را در طول دشت های خشک برای رسیدن به مکانی امن در اردوگاه های همسایه اتیوپی، پیاده طی کردند. بسیاری از آنان بر اثر گرسنگی و تشنگی جان خود را از دست دادند و بسیاری نیز بر اساس گزارش ها قربانی شیرها شدند. در سال 1991، دولت جدید اتیوپی این پسران را به سودان باز گرداند. آنها برای دومین بار از رودخانه پرآب گیلو عبور کردند. در طول این عبور بسیاری از کودکان غرق شدند و تعدادی دیگر طعمه تمساح ها گردیدند. پس از گذشت 14 ماه سختی و سرگردانی، 10,000 پسر باقی مانده به اردوگاه پناهندگان کاکومای سازمان ملل در کنیا رسیدند.

از سال 2000 حدود 3800 نفر از آنان برای اسکان در آمریکا مورد پذیرش قرار گرفتند. آنها در شهرهای بزرگ و کوچک آمریکا پراکنده شدند و گروه های داوطلبان محلی به اسکان آنان در خانواده های جدید که بسیار از آنچه آن پسران تجربه کرده بودند، تفاوت داشت، کمک کردند.

در سال 1987، جان کول ده ساله، زمانی که گاوها را به چرا برده بود شاهد بمباران شهر خود، یعنی شهر بور در سودان توسط هواپیماهای دولتی بود. او همراه تعداد بسیاری از پسران دیگر از آنجا گریخت. در سال 2001، او اردوگاه پناهندگان کاکوما را به مقصد آمریکا ترک کرد. این یک تغییر بسیار متفاوتی به شمار می آمد. در آنجا مقادیر غیر قابل تصوری غذا وجود داشت.

کول می گوید: "در اردوگاه، ما فقط یک بار در روز غدا می خوردیم. اما در اینجا آنقدر غذا وجود داشت که ما معده درد می گرفتیم. به من هات داگ تعارف شد و من با خودم فکر کردم – من گوشت سگ نخواهم خورد!"

او به کمک یکی از آژانس های پناهندگی وابسته به کلیسا، در شیکاگو مستقر شده و هوایی را بسیار سردتر از آنچه تصور می کرد، تجربه کرده است. به او همراه با چند پسر گمشده دیگر آپارتمانی داده شد و آنها نمی توانستند متوجه شوند چگونه همسایگان بدون سلام کردن به یکدیگر از کنار هم رد می شوند.

کول همانند دیگر دوستان پناهنده اش در شغلی با درآمد کم استخدام شد. او برای پرداخت اجاره به عنوان نگهبان مشغول به کار شد. ( تنها 10 درصد از پناهندگان کمتر از 18 سال داشتند، آنها در خانواده های محلی اسکان داده شدند و به مدارس محلی فرستاده شدند. آنها در مقایسه با دیگر پسران بزرگتر از خود از حمایت بیشتری برخوردار بودند.) کول، همانند بسیاری دیگر از پسران در یک دانشکده شبانگاهی ثبت نام کرده و درس خود را در کلاس هایی برای پیشرفت زبان انگلیسی که در اردوگاه فرا گرفته بود آغاز کرد. کول که مسئول انجمن پسران گمشده در شیکاگو نیز هست هم اکنون در یک دوره 4 ساله حسابداری در دانشگاه نورت ایسترن الینویی ثبت نام کرده و در سال 2009 فارغ التحصیل خواهد شد.

جان تریفیلتی، مسئول علوم کامپیوتری در دانشکده عمومی فلوریدا در جکسون ویل گفت: "این نوجوانان در مقایسه با نوجوانان معمولی خود ما سخت کوش تر هستند."

پسران گمشده در جکسون ویل و مکان های دیگر از بورس تحصیلی برخوردارند. اما تقریبا همگی برای تامین هزینه زندگی به صورت تمام وقت کار می کنند. حامیان آنان می گویند که شروع تحصیلات و متوقف کردن آن به دلیل مشکلات مالی در میان این افراد پدیده ای غیر رایج نیست.

تریفیلتی می گوید نیمی از 150 پسر گروه پسران گمشده که در جکسون ویل مقیم هستند در کالج مشغول به تحصیل اند. 5 نفری که از موسسه دو ساله او در سال 2007 فارغ التحصیل شده اند این تحصیلات را با مدرک لیسانس به پایان رسانده اند. او اضافه کرد: "آنها همگی به آهستگی در جهت رسیدن به هدف خود کار کرده و به یکدیگر کمک می کنند."

از زمان استقرار در آمریکا و به خصوص پس از توافق نامه صلحی که سه سال پیش در سودان به امضا رسید، بسیاری از پسران گمشده با اعضای خانواده خود ارتباط برقرار کردند. برخی نیز به سرزمین مادری خود بازگشته اند و در آنجا ازدواج کرده یا به تاسیس مدارس کمک نموده اند. هرچند بیشتر آنان خواستار زندگی در آمریکا هستند.

ناظران از انعطاف پذیری این افراد جوان متعجب شده اند. دکتر پاول ال. گلتمن، استاد پزشکی اطفال در دانشگاه بوستون می گوید: "شما ازهرکسی که با گذراندن چنین تجربیاتی زندگی کرده باشد، انتظار دارید که به مشکلات سلامتی جدی ، چه از نظر فیزیکی ، چه از نظر روحی، مبتلا باشد." او مطالعه ای را بر روی 304 نفر از پسران گمشده که کمتر از 18 سال سن داشتند به هنگام ورود به آمریکا انجام داده است.

گلتمن به صورتی باورنکردنی متوجه شد که تعداد کمی از این پسران یعنی در حدود 20 درصد از اضطراب و یا کابوس که علائم اختلالات پس از استرس تکان دهنده هستند، رنج می برند. او گفت که پسران گمشده به صورت کلی از بازماندگانی به شمار می روند که از حمایت جامعه برخوردار شده اند.

او گفت:" ما می بایست بپذیریم که پناهندگان با مشکلات احساسی و فیزیکی فراوانی وارد آمریکا می شوند. اگر ما آنها را در محیط مناسبی با خدمات حمایتی فراوان قرار دهیم آنها راه خود را پیدا خواهند کرد."

با پيوندهای روبرو نشانه بگذاريد:     اين چيست؟