پیش راندن دستاورد های آینده | آموزش و تحصیلات

11 آوريل 2008

دانشجويان بين المللی يك خانه و يك هدف جهانی مييابند

نحوه برخورد كواكری كالج ارلهام در زمينه خدمات و فعاليتها موجب جلب و جذب دانشجويان، جواد جويا از افغانستان و ايوت ايسار از كنيا، شد و آنها را به اين كالج در ريچموند اينديانا آورد. تام ستريكلند

 

به قلم ريچارد هولدن

كالج ارلهام در ريچموند اينديانا، كالجی است مستقل در دروس علوم انسانی كه سعی دارد بالاترين كيفيت در آموزش را در چارچوب يك موسسه كواكر (انجمن مذهبی دوستان) تامين نمايد. تاكيد آنها بر آموختن توام با احترام برای حقيقت است؛ و كالج دانشجويان را تشويق ميكند كه متعلمينی فعال و كنجكاو باشند، و هدف درسی و طلب ذهنی خود را با زندگانی ای ادغام و تعقيب كنند كه بر پايه آموزش جهانی، راه حلهای صلح آميز برای درگيری ها و اختلافات، برابری انسانها، و آرمانهای والای اخلاقی و رفتار شخصی --- خواه در دوران تحصيل، خواه بعد ها در زندگی --- پی ريزی شده است. ريچارد هولدن مدير بازنشسته روابط عمومی كالج ارلهام است.

با هر دانشجوی خارجی كه در كالج ارلهام صحبت كنی بی ترديد آرمان گرايی را در او خواهی ديد. دانشكده كوچك علوم انسانی در ارلهام دانشجويانی را در خود جمع كرده كه بدنبال يافتن راه حلهای عادلانه و صلح آميز برای اختلافات و درگيريهای جهانی هستند؛ و بسياری برای ورود به صحنه و دست و پنجه نرم كردن با معضلات جهانی حتی صبر نمی كنند مدرك دانشگاهی خود را تمام و كمال اخذ كنند. دو تن از شاخصترين آنها كه كشش شديدی نسبت به موضوع حس ميكنند، جواد سپهری جويا اهل افغانستان و ايوت ايسار اهل كنيا است. هر دو دانشجو هم اكنون در جستجوی راه هايی هستند كه تحصيلات آكادميك خود را در جهت حل مشكلات سياسی در چهار گوشه دنيا بكار برند.
دانشجويان خارجی اغلب تجربه های دست اولی از بی عدالتی ها و ناهنجاريهای سياسی و اجتماعی در كشور خود دارند كه اشتياق و شور آنها را برای خدمت ده چندان ميكند. جواد نمونه زنده ايست از كسانی كه با اميد و پشتكار بر سختی ها و موقعيتهای باور نكردنی فائق شدند. او در اوج بی قانونی و جنگ داخلی در كابل بدنيا آمد، و بخاطر بيماری فلج اطفال در صندلی چرخدار زمين گير شد. پسر يك خانواده فقير و بيسواد شيعه، در اواخر دهه 1990 آينده بسيار تاريك در مقابلش قرار داشت. حكام طالبان در آن زمان بطور كلی تحصيل را تشويق نميكردند، بويژه برای دختران و معلولين. يك پزشك ايتاليايی كه برای صليب سرخ كار ميكرد به استعداد جواد پی برد و مخفيانه برايش ترتيب يك سری آموزشهای كلاسيك را داد. جواد استعدادی طبيعی برای آموختن زبان و فنون رايانه ای از خود نشان داد. در 13 سالگی رسما در خدمت صليب سرخ در آمد و بعنوان برنامه ريز كامپيوتری مشغول كار شد و برای اولين بار آينده روشنی را در مقابل خود ديد.
پس از سقوط طالبان، دوستی اش با پزشك ايتاليايی و نيز يك خبر نگار اهل ايتاليا كه در 2002 با او آشنا شد، موجب شد جواد از افغانستان جنگزده خلاصی يابد و در مدرسه ای در تريسته ايتاليا پذيرفته شود. وقتی خود را برای گرفتن ديپلم دبيرستان آماده ميكرد، از دانشگاه های ايالات متحده و كانادا درخواست پذيرش كرد. ارلهام يكی از موسسات آموزش عالی معتبر بود كه تقاضايش را پذيرفت و بورس تحصيلی كاملی در اختيارش گذارد.
جواد با چهره هميشه خندانش ميگويد: " از اينجا بودن خيلی راضی هستم. بگمانم در اينجا بهتر از يك دانشگاه بزرگ ميتوانم به موضوعات مورد علاقه ام برسم." حالا، در سال دوم تحصيلی، مطالعاتش را بيشتر روی علوم تمركز داده و دوره های اضافی در علوم انسانی و اجتماعی را نيز چاشنی آن كرده است. "با عنايت به تجربياتی كه شخصا در زندگی داشته ام روز به روز علاقه مند تر ميشوم كه صلح را از ديدگاهی طبيعی و زيست شناسی بررسی كنم"، و ادامه ميدهد: "در زيست شناسی ما مبحث رقابت ميان انواع و تنازع برای بقا را داريم. انسان هم يكی از انواع است، من مسئله را از زوايای مختلف بررسی ميكنم و دنبال راهی ميگردم كه بتوانيم بصورتی انسانی رقابت داشته باشيم." هدف او اينست كه اين موضوع را در دوره های بالاتر از ليسانس دنبال كند، و نهايتا در يكی از دانشگاه ها، بنيادها، يا موسسه پژوهشی شاغل شود.
جواد با حرارت در برنامه های فوق درسی و فعاليتهای اجتماعی دانشگاهی شركت دارد؛ و در برنامه الگوی سازمان ملل ، باشگاه صلح و مطالعات جهانی ، عفو بين الملل، و اتحاديه دانشجويان آسيايی فعال است. برای افزودن به مبلغی كه بابت بورس تحصيلی ميگيرد، سمت انترنی موظف را نيز در برنامه صلح و مطالعات جهانی (ص. م. اس.) كالج ارلهام پذيرفته و تحقيق ميكند چگونه ميتوان برنامه ص. م. اس. را غنيتر و موثرتر كرد.
تابستان گذشته او يكی از 40 دانشجوی منتخبی بود كه از دانشگاه های ايالت متحده عازم كنفرانس ژاپن – آمريكا شد كه در دانشگاه استانفورد كاليفرنيا برگزار ميشد. از آنجا عازم كار برای انجمن افغانی های شاغل در آمريكای شمالی شد، كه در شهر فره مونت كاليفرنيا واقع است. امسال جواد توانست جايزه اول دانشجويی انجمن ملی صلح و عدالت را برای "فعاليتهايش در زمينه صلح جويی و عدالت خواهی در دانشگاه، در اجتماع، و در سراسر گيتي" بخود اختصاص دهد. اين افتخار با جايزه مشابهی از كنفرانس صلح دانشجويان پلاوشرز ( كه در كالج گوشن در گوشن اينديانا برگزار شد) همراه گرديد.
اينك با داشتن دانش زبانها و تجربه دست اول افغانستان، ايتاليا و آمريكا، جواد در 20 سالگی خود را شهروند جهانی مينامد، و اضافه ميكند: " حالا تنها چيزی كه لازم دارم يك رواديد جهانيست."

ايوت ايسار دانشجوی سال سوم رشته مطالعات بين المللی در ارلهام است. كشش ايوت به اين كالج بخاطر ميراث و شعار علنی كواكر مبنی بر "عدم خشونت، سادگی، و عدالت اجتماعی" است. ايوت از پدر و مادری هندی در نايروبی كنيا بدنيا آمد و رشد كرد. او ميگويد: " من خود را متعلق بهر دو فرهنگ ميدانم، البته شايد هويت هندی ام ميچربد. وقتی اوايل به ارلهام آمدم فكر ميكردم از زندگی در يك شهر كوچك غرب ميانی آمريكا نفرت خواهم داشت. اما بعد ديدم جای بی نظيريست. جامعه فرهنگی – علمی اينجا باور نكردنی است، و مردم آن چنان احساس وظيفه و مسئوليت دارند."
در ارلهام ايوت گروهی را ايجاد كرده بنام آمريكايی ها برای دموكراسی آگاهانه (ايد) كه ترتيب برنامه های زنده ويديو كنفرانسی برای دانشجويان دانشگاه ها در سراسر جهان را ميدهد و از آنان ميخواهد راجع به مشكلات جهانی بحث و بررسی كرده سعی كنند به راه حلهای مورد وفاق دست يابند. امروزه 70 انجمن (ايد) در ايالات متحده و خارج وجود دارد كه بدست دانشجويان اداره ميشود. " همه زمانی آغاز شد كه من به يكی از تفرج گاه های ايد رفتم و كسانی را ملاقات كردم كه دارای افكار و ايده های بسيار جالبی برای شناساندن كشورهای ديگر به آمريكايی های معمولی بودند، و همزمان مردم عادی آمريكا را بيشتر در دسترس مردم جهان بگذارند و آشنايی دو سويه بر قرار نمايند."
تا به امروز در سال جاری ايوت توانسته چهار كنفرانس برگزار نمايد و دانشجويان آمريكايی را با همتايانشان در پاكستان، استراليا، فيليپين، هندوراس، سری لانكا، و بسياری كشورهای ديگر مرتبط نمايد. موضوعاتی كه مورد بحث و بررسی دانشجويان قرار ميگيرد عبارتند از: " واكنش جهانی به بلايای طبيعی" و " آيا درست است آمريكا بدنبال استقرار دمكراسی در كشورهای ديگر باشد؟"
همانند جواد، ايوت نيز عميقا در الگوی سازمان ملل درگير و فعال است. سال گذشته او نمايندگی (مجازی) لبنان را در يك جلسه منطقه ای سازمان ملل الگو در شيكاگو بر عهده داشت. او ميگويد: " مانند اينست كه خود را بجای ديگران قرار ميدهی و سعی ميكنی مسئله را از ديد آنها بنگری و حافظ منافع آنها باشی. از آن مهمتر اينست كه می آموزی چگونه با مردم ديگر كار كنی و تلاشهايتان را همسو و هماهنگ كنيد، و چگونه برای نفع جمعی و جهانی آماده سازش و مصالحه باشيم."
ايوت برای عشق ديگرش در زندگی كه موسيقی است نيز در كنسرت كر ارلهام فعال است و وقت ميگذارد. بهار گذشته در سيمستر كر وين كالج شركت كرد و ميگويد: " اجرای موسيقی در قلب اروپا و در آن كليساهای عظيم قديمی تجربه ای بی نظير بود كه من هرگز فراموش نخواهم كرد."
وقتی از او پرسيدم بزرگترين تجربه و درسی كه در اين كالج آموخته چيست، ايوت لختی چشمانش را به سقف دوخت و متفكرانه گفت : " اينكه اجتماع و ديگران مهمترين چيزيست كه در زندگی شخص نقش دارد. بدون ارتباط با ديگران، بدون محبت، انسان مانند جزيره ايست تنها، كه در موقعيتی نا شاد و محزون زندگی ميكند. من آموخته ام كه مردم بايد با يكديگر زندگی كنند، و به منافع يكديگر احترام بگذارند؛ مراقب ديگران باشند و از همسايگان خود دستگيری كنند. شايد من هميشه اين مطالب را ميدانستم، اما در ايالات متحده بطور ملموس آنرا آموختم.

عقايد ابراز شده در اين مقاله الزاما نظرات و سياستهای دولت ايالات متحده را منعكس نمی كند.

با پيوندهای روبرو نشانه بگذاريد:     اين چيست؟