29 آوريل 2008

دولت ایالات متحده از سیاست های مالیاتی برای شکل دادن به اقتصاد سود می جوید

با استفاده روزافزون از ابزار مالیاتی، نظام مالیاتی پیچیده تر می شود

 

آغاز متن

نوشته هوارد سینکوتا
خبرنگار مخصوص

این سومین مقاله از رشته مقالات مربوط به نظام مالی و مقررات بازار در ایالات متحده است

واشنگتن – بخشی از مبارزات آمریکائی ها برای کسب استقلال خود از انگستان به خاطر مالیات بود. مستعمره نشینان فریاد می زدند که "وضع مالیات بدون نمایندگی ستمگری است". اما در طول تاریخ آمریکا، در شرایط اقتصادی مناسب و نامناسب، همواره این پرسش که چه کسی مالیات می پردازد و چقدر می پردازد، موضوع بحث های پرشوری بوده است.

مالیات بر فروش و ویسکی

موضوع مالیات ها تنها در جنگ استقلال آمریکا آشکار نگشت، بلکه در شکل گیری دولت فدرال نیز نمود یافت. در یند اول منشور ایجاد کنفدراسیون آمده است که درآمد دولت متکی بر اهداء داوطلبانه آن توسط ایالت ها است. تنها با تصویب قانون اساسی ایالات متحده در سال 1787 بود که دولت، قدرت وضع انواع مالیات را به دست آورد.

دولت جدید درآمدهائی را از طریق برقراری حقوق گمرکی و برخی مالیات های انتخابی –مالیات ها غیرمستقیم – بر کالاهائی مانند مشروبات الکلی، تنباکو، شکر و برخی از موارد تجارت خارجی، کسب کرد.

تقریباً بلافاصله، وضع مالیات بر مشروبات الکلی به "شورش ویسکی" در پنسیلوانیا دامن زد. این شورش توسط نیروهای ارتشی سرکوب شد و قدرت قبلی دولت فدرال در اعمال قانون مالیات برقرار گردید.

در طول قرن 19، برقراری مالیات ها و عوارض بر کالاهای وارداتی، به عنوان اصلی ترین منبع درآمدی برای دولت فدرال باقی ماند.

مالیات بر درآمد و دستمزد

ایالات متحده برای تامین هزینه های جنگ داخلی، برای دوران کوتاهی به وضع مالیات بر درآمد دست زد که در سال 1872 منقضی شد. بعدها، در 1913، تصویب شانزدهمین متمم قانون اساسی به دولت این قدرت را داد که به طور مستقیم از درآمدهای افراد و موسسات بازرگانی مالیات جمع آوری کند.

مالیات بر درآمد به طور اصولی رابطه بین افراد و دولت را تغییر داد. بنا بر اطلاعات وزارت خزانه داری، قبل از قانونی شدن دریافت مالیات بر درآمد، "اکثر شهروندان قادر به پیگیری امور اقتصاد خصوصی خود بدون اطلاع مستقیم دولت بودند.... مالیات بر درآمد به دولت این اختیار و نیاز را داد که از کلیه امور زندگی اقتصادی افراد و فعالیت های بازرگانی اطلاع داشته باشد."

کنگره به دلیل نگرانی از افشای مسائل خصوصی افراد، اصل محرمانه بودن تمامی اطلاعات مالیات دهندگان را تصویب کرد.

میزان نرخ مالیات بر درآمد به سرعت، به خصوص در دوران جنگ جهانی دوم، هنگامیکه مالیات های فدرال در تولید ناخالص داخلی (GDP) – به عنوان معیاری برای سهم کلی مالیات کشوردخیل شد، افزایش یافت و از 7.6 درصد در سال 1941 به 20.4 درصد در سال 1945 جهش یافت.

همچنین، اکثریت آمریکائی ها شروع به پرداخت مالیات بر درآمد به صورت کسر منظم آن از دستمزد خوددر طول سال اقدام کردند.
به این تارنما مراجعه کنید.

دولت در سال 1935 به برقراری مالیات بر دستمزد شاغلان اقدام کرد که برای تامین اعتبار نظام بازنشستگی عمومی موسوم به امنیت اجتماعی به عنوان اولین و بزرگترین برنامه پرداخت مستمری، به کار رفت. برنامه پرداخت مستمری برنامه ای است که سطح معینی از درآمد را برای شخص و یا افرادی که شرایط لازم دریافت آن را دارند – مانند سن یا درآمد که توسط قانون تعیین می شود، تضمین می کند.
به این تارنما مراجعه کنید.

مالیات بر دستمزدها در طول سال ها، با افزایش ادواری مالیات امنیت اجتماعی، و به به طرز بسیار چشمکیری با برقراری برنامه مراقبت های بهداشتی در سال 1965 رو به افزایش بوده است. این یک برنامه وابسته به دولت فدرال است که مراقبت های بهداشتی رابرای افراد با سن بیش از 65 سال و افراد دارای برخی ناتوانی ها پوشش می دهد،

پیچیدگی رو به افزایش نظام مالیاتی

در طول سال ها، نظام مالیاتی ایالات متحده پیچیدگی های بیشتری یافته است. قوانین مالیاتی در حدود 6000 صفحه است؛ و بسیاری از آمریکائی ها از افراد حرفه ای برای تنظیم پرونده مالیاتی خود استفاده می کنند. یکی از دلایل پیچیدگی این است که هرچند هدف اصلی از دریافت مالیات تامین اعتبار مالی برای دولت است، مالیات و سیاستهای هزینه ای به عنوان یک ابزار قوی می تواند در شکل دادن اقتصاد کشور و رفاه اجتماعی موثر باشد. به عنوان مثال، دولت فدرال از بخشودگی ها و اعتبارات مالیاتی برای تشویق خرید خانه و پس انداز برای بازنشستگی استفاده کرده است.

پیچیدگی شدید نظام مالیاتی ایالات متحده، که سال ها است مایۀ آزردگی برخی از سیاستمداران و مالیات دهندگان معمولی بوده، موضوع درخواست ها مکرر برای اصلاحات سریع در آن شده است. چنین کوشش هائی، تا کنون، به دلیل فقدان حمایت گسترده با شکست مواجه بوده است.

آمریکائی ها در مقایسه با سایر کشورها مالیات زیادی نمی پردازند. بنا بر اطلاعات مرکز سیاست های مالیاتی ، در سال 2004، سهم کلی مالیات در تولید نا خالص داخلی ایالات متحده برابر 26 درصد بوده است در حالیکه، در مقایسه، این نسبت در کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی (OECD ) که در بر گیرنده اکثر کشورهای دموکراتیک جهان با اقتصاد بازار است، این سهم 36 درصد است.

شرکت های ایالات متحده شکایت دارند که استفاده از شاخص نرخ متوسط بیانگر حقایق نیست و نرخ نسبتاً بالای مالیات بر شرکت ها، فعالیت های بازرگانی در ایالات متحده را در رقابت با برخی از رقبای اصلی خارجی آنان با عدم مزیت روبرو می سازد. کنگره در حال بررسی قوانینی بوده که بتواند نرخ مالیات بر شرکت ها را کاهش دهد و مانع ایجاد انگیزه در شرکت ها برای فرار به مناطقی که بهشت بین المللی مالیاتی است شود یا به کار گیری تمهیداتی پیچیده و گاهی اوقات اتخاذ تدابیر غیر قانونیرا برای نپرداختن تعهدات مالیاتی آمریکا سبب گردد.

دولت گاهی اوقات در مواردی هنگام مواجهه با اوضاع و احوالی دشوار، به قطع مالیات ها متوسل می شود. در سال های دهه 1980، دولت فدرال چندین بار ا به کاهش مالیات ها برای افراد و شرکت ها اقدام کرد که اغلب مباحثاتی را دایر بر اینکه چه کسانی بیش از همه از این کاهش ها سود می برند پیش می آورد. به عنوان مثال دولت بوش دوبار ابه کاهش مالیات در سال های 2001 و 2003، به منظور تجریک اقتصاد و رشد اشتغالزائی دست زد.
به تارنماهای زیر مراجعه کنید:
http://www.america.gov/st/econ-english/2008/April/20080416155226attocnich0.2177393.html?CP.rss=true و http://www.america.gov/st/econ-english/2008/April/20080416162233attocnich0.3449518.html?CP.rss=true و http://www.treasury.gov/education/fact-sheets/taxes/ و http://www.treasury.gov/education/fact-sheets/taxes/ustax.shtml و http://www.treasury.gov/education/fact-sheets/taxes/economics.shtml و http://www.treasury.gov/education/fact-sheets/taxes/state-local.shtml و http://www.treasury.gov/education/faq/taxes/taxes-economy.shtml#top و http://www.taxpolicycenter.org/index.cfm

 

پايان متن

با پيوندهای روبرو نشانه بگذاريد:     اين چيست؟