حقوق بشر | دفاع از شان و منزلت انسانی

19 نوامبر 2008

اعلامیۀ جهانی حقوق بشر شصت ساله شد

 

کلود ولش

 

کلود ولش " استاد ممتاز دانشگاه  سونی "   در رشتۀ خدمات و استاد علوم سیاسی " دانشگاه ایالتی نیویورک"  در بوفالو  است. وی 14 کتاب و نزدیک به 40 مأخذ و مقاله علمی در زمینه حقوق بشر، سیاست آفریقا، و نقش گروههای مسلح در امور سیاسی منتشر کرده است. در سال 2006، وی " جایزه دستاورد مادام العمر عمر "  را که برای اولین بار توسط شرکت خدمات مالی TIAA-CREF و " مؤسسه تحقیقاتی سونی"  اهداء شد ، دریافت کرد.

 

10 دسامبر سال 2008، یادآور سالگرد مهمی است: 60 سال از هنگامی که "مجمع عمومی سازمان ملل"  " اعلامیۀ جهانی حقوق بشر"  را تصویب کرد و دورۀ جدیدی را در تاریخ بین الملل گشود، می گذرد. چرا " بیانیه جهانی حقوق بشر" اهمیت دارد، چگونه تدوین شد، چه می گوید، و چه نتایجی درپی داشته است، همۀ این نکات در کانون توجه این مقاله قرار دارند.

 

چرا اعلامیۀ جهانی حقوق بشر (UDHR) دارای اهمیت است

 

اعلامیۀ جهانی حقوق بشر" یکی از مهمترین مدارک قرن بیستم به شمار می رود. این اعلامیه به 337 زبان مختلف ترجمه شده است. اعلامیه به محکی برای آزمودن عملکرد دولتها، افراد، و گروههای غیردولتی تبدیل شده است. این اعلامیه به تصویب همۀ کشورهای دنیا رسیده است. درعمل هیچ سند بین المللی دیگری نمی تواند ادعای چنین افتخاری را داشته باشد. به طور خلاصه، " اعلامیۀ جهانی حقوق بشر" آنچنان اهمیتی از نظر سیاسی و اخلاقی به دست آورده است که در کمتر سند و مدرکی نظیرآن دیده می شود.

 

اعلامیۀ جهانی حقوق بشر هم راهنمائی برای فعالیتهای کنونی است و هم مجموعۀ تکامل یافته ای از نظرات را برای فعالیتهای آتی در سطح ملی ارائه می دهد. اصول UDHR به طور روزافزونی بیانگر آنچه که کشورها انجام می دهند، بوده است، و به صورت بنیانی برای " منشور بین المللی حقوق شهروندان"  و چندین موافقتنامه بسیار مهم حقوق بشر دیگر در آمده است.  این بیانیه حتی اساسی بسیار انعطاف پذیر برای گسترش و توسعه مستمر مفاهیم حقوق بشر به شمار می رود. چه تعدادی از معاهدات می توانند ادعای چنین افتخاراتی را داشته باشند؟

 

اعلامیۀ جهانی حقوق بشر واکنشی در برابر نابودی وحشتناک مردم، زمینها، و زیربنای اقتصادی درطول جنگ جهانی دوم بوده است. تقریباً همۀ اروپا به خاطر این جنگ متلاشی شد. حتی بسیاری از قسمتهای قارۀ آسیا نیز به سبب جنگ متحمل آسیب و خسارت شدند. بازسازی عظیمی برای اینکه مردم بتوانند به " حالت طبیعی " بازگردند، لازم بود. و با پایان جنگ، واکنشهای استقلال طلبانه برضد سلطۀ خارجی و درخواستهای مردم برای استقلال نشان دهنده آن بود که دنیای جدید پس از جنگ لزوماً خالی از جنگ نخواهد بود. به طور خلاصه، آغازی نو  برای مردم اهمیت اساسی داشت. " اعلامیۀ جهانی حقوق بشر" به طورمستقیمً از این آرزو برای ایجاد مجموعه ای از قوانین جدید جهانی منتج شده است.

 

بیانیه جهانی حقوق بشر چگونه پیدایش یافت

 

همه کشورها در جهان به طور مستقیم یا غیرمستقیم از " جنگ جهانی دوم" آسیب دیدند. هفتاد میلیون نفر جان خود را ازدست دادند. برنامه ریزی برای جایگزین کردن یک سازمان بین المللی بعدی به جای " جامعه ملل"   درطول جنگ شروع شده بود. در بهار سال 1945، 50 دولت و صدها سازمان غیردولتی در سانفرانسیسکو گردهم آمدند. کشورها درمورد " اساسنامه" سازمان مللی جدید به نتیجه و توافق رسیدند. " منشور" پایانی دربرگیرنده نظرات " رسمی " و " غیررسمی" بود.

 

" مقدمه منشور سازمان ملل"   این کلمات مشهور را در بر می گیرد:

 

ما مردم سازمان ملل تصمیم گرفتیم ... که اعتقاد خود را به اصول اولیه حقوق بشر، به شأن و ارزش شخص انسان، به حقوق مساوی برای زن و مرد و برای ملل کوچک و بزرگ ... بار دیگر مورد تأکید قرار دهیم.

 

فکر، نیرو و  وقت بسیاری برای مشخص کردن ساختار "سازمان ملل"  صرف شد. بسیاری از خوانندگان ما، از اختیارات و نقشهای خاص " مجمع عمومی سازمان ملل" ( جایی که هر 192 عضو سازمان ملل اجلاس می کنند) و " شورای امنیت"  ( با 10 عضو انتخابی و پنج عضو ثابت) با خبرند و آنها را قبول دارند.  آنچه کمتر شناخته شده بخشهایی از " سازمان ملل " اند که به طور انحصاری به امور حقوق بشر اختصاص دارند.

 

" منشور سازمان ملل"  خواستار ایجاد کمیسیونی برای حقوق بشر بود. النور روزولت ، بیوه فرانکلین دلانو روزولت  رئیس جمهوری ایالات متحده، ریاست این کمیسیون را به عهده گرفت.  کمیسیون جدید حقوق بشر با کمک " سازمان فرهنگی، علمی، و آموزشی سازمان ملل" ، تفاوت دید فرهنگها، ملتها، و فلسفه مختلف را نسبت به حقوق بشرمورد بررسی قرار داد. این دیدگاه های چندگانه استنباط کمیسیون را نسبت به مسائل عمیق تر کرد و عملکردش را بهبود بخشید.

 

در سپتامبر سال 1948 کمیسیون پیشنویس خود را به " مجمع عمومی سازمان ملل " فرستاد. مذاکرات طولانی ، لحن پیشنویس را روشن ساخت و اجماع  روزافزونی را برگرد آن  به وجود آورد. مباحثات و حصول توافق با 81 جلسه، 168 اصلاحیه در متن پیشنویس، و نزدیک به 1400 رأی  دو سال به طول انجامید. نقطۀ اوج این فرایند در 10 دسامبر سال 1948 بود. " مجمع عمومی سازمان ملل " با اینکه 8 کشور رأی ممتنع دادند، "بیانیه جهانی حقوق بشر" را بدون حتی یک رأی مخالف تصویب کرد. این رویداد پایان چشمگیری برای یک فرایند خارق العاده بود.

 

اعلامیۀ جهانی حقوق بشر چه می گوید؟

 

اعلامیۀ جهانی حقوق بشر تعدادی هدف را مشخص می کند، که برخی می بایست بی درنگ به تحقق در آیند، و بقیه با حداکثر سرعتی که امکان پذیر باشد. " اعلامیۀ جهانی حقوق بشرهمچنین  "بنیانی را برای مجموعه ای از دیگر موافقتنامه های بین المللی، هم جهانی و هم منطقه ای، فراهم می آورد. و سرانجام ، " اعلامیۀ جهانی حقوق بشر" به مردم سراسر دنیا برای مطالبه حقوق خود و  به طور سهل و ساده، نپذیرفتن دستور تحمیلی دیگران، الهام می بخشد.

 

 اعلامیۀ جهانی حقوق بشر" " یک ضابطۀ عمومی برای دستاوردهای همه کشورها و ملت?ا" ارائه می دهد. هر  فرد و هر ارگان جامعه" باید " احترام برای این حقوقها و آزادی ها را... از طریق معیارهای پیشرفته..." به وجود بیاورد. هدف این بود " که شناخت موثر وجهانی و رعایت مواد آن تضمین شود"

 

 " اعلامیۀ جهانی حقوق بشر" بر یک ارزشی اساسی بنیان یافته است. ماده اول می گوید " تمامی انسانها آزاد به دنیا آمده اند و در همۀ حقوق و ارزشها مساوی هستند." این تاکید با شیوه ها و باورهایی که طی قرنها رایج بود مغایرت داشت. "  اعلامیۀ جهانی حقوق بشر" به تنهائی نتوانست رفتارهای رایج را دگرگون کند. با این همه، در یک مسیر مهم و حیاتی حرکت کرد.

 

شاید مهمترین نکته این بود که، شفافیت و صراحت گفتار آن به میلیونها نفر الهام بخشید. ترجمۀ روزافزون این اعلامیه و تلاشهای آگاهانه برای انتشار پیام آن اصول اعلامیه را معرفی کرده و رواج داده است. مردان و زنان همه دنیا آگاه شدند که همگی آنها از حقوقی برخوردارند که هیچ دولتی نمی تواند آن ازایشان سلب کند.

 

نویسندگان پیش نویس " اعلامیۀ جهانی حقوق بشر" از بسیاری از سنتهای فلسفی و قانونی در نوشته های خود استفاده کردند. مواد بسیاری از 30 ماده این بیانیه به حقوق سیاسی و مدنی مربوط است، که افراد را در مقابل دولت و سوء استفاده های دولتی حمایت می کند. مواد دیگر، از آزادی های معمول برای هر فرد، مثل حق آزادی بیان سخن می گویند، درحالیکه برخی مواد دیگر حقوق فرهنگی، اجتماعی، و اقتصادی، مانند دسترسی به تحصیل و حق کار، را در اولویت قرار می دهند.

 

نتایج برآمده از اعلامیۀ جهانی حقوق بشر

 

نتایج به دست آمده از" اعلامیۀ جهانی حقوق بشر" حتی مهمتر و چشمگیرتر از لحن الهام بخش آن بوده است. در قوانین بین المللی، چندین موافقتنامه عمده ، که به تصویب بیش از 100 کشور رسیده است، از " بیانیه جهانی حقوق بشر" منتج شده اند. این موافقتنامه ها ، به ترتیب زمانی، عبارت اند از:

 

  • پیمان بین المللی حذف تبعیض نژادی  (1965) ؛
  • قرارداد بین المللی حقوق فرهنگی، اجتماعی، و اقتصادی  (1966)؛
  • قرارداد بین المللی حقوق سیاسی و مدنی  (1966) ؛
  • موافقتنامه حذف کلیه تبعیض ها علیه زنان  (1979)؛
  • موافقتنامۀ ضد شکنجه و دیگررفتارهای بی رحمانه، غیر انسانی، یا تحقیرآمیز  (1984)؛
  • موافقتنامه حقوق کودک  ( 1989)؛

 

وقتی کشوری یک موافقتنامه بین المللی را تصویب می کند، تعهدی قانونی را به عهده می گیرد. شهروندان کشورهای امضا کننده " اعلامیه جهانی حقوق بشر"  ونسل های بعدی، به این سبب که دولتهای آنها قبول کرده اند و تعهد داده اند که به این حقوق احترام بگذارند، دارای حقوقی می شوند که پیش از آن نمی توانستند به طور کامل از آنها برخوردار باشند. امضاء کنندگان بسیاری از عهدنامه های حقوق بشر، باید گزارشهای منظمی درمورد " آزادی های " شهروندانشان آماده کنند و ارائه دهند. کلیه این گزارشها به دست کارشناسان سازمان ملل می رسد. آنها به دقت گزارشها را بررسی می کند و پیشنهادهای خود را درمورد قسمتهائی که نیاز به تغییر دارد، ارائه می دهند.

 

گروههای [دفاع از] شهروندان به طور روز افزونی گزارشهای خود را، همراه با جزئیات بیشتر ارائه می دهند. بنابراین، یکی از امیدهای پیش نویسان " بیانیه جهانی حقوق بشر" بطورفزاینده ای به تحقق پیوسته است: مردم در سرنوشت خودشان دخالت دارند.

 

غیر از این  موافقتنامه های بین المللی دیگری نیز از " بیانیه جهانی حقوق بشر" مایه گرفته اند:

 

  • پیگرد قانونی جنایتکاران جنگی تحت تعقیب بوسیله "دادگاه بین المللی جنائی"، شروع به کار از سال 2002؛

 

  • " مسئولیت حمایت"، همانطور که در " مجمع عمومی سازمان ملل" در سال 2005 به تصویب رسید، که یک تعهد اخلاقی را برعهده کشورها می گذارد تا به کشورهای فروپاشیده در اثر اغتشاشات گسترده یا جنگهای داخلی کمک کنند؛

 

  • موافقتنامه ماه اوت سال 2006 در پیش نویس پیمان حقوق معلولین؛

 

  • تصویب یک "بیانیه جهانی حقوق طبیعی"  توسط " سازمان ملل" در سپتامبر سال 2007؛

 

  • کاهش یا حذف مجازات اعدام در بسیاری از قسمتهای اروپا و جاهای دیگر؛

 

  • توجه بیشتر به چگونگی تأثیرگذاری شرکتهای چند ملیتی بر حقوق بشر در محلهای فعالیتشان؛

 

این تحولات نیاز به بحث وگفتگوهای زیادی داشت. نزدیک به بیست سال از تاریخ پذیرش " اعلامیه جهانی حقوق بشر" تا " آغاز به اجرای آن"ـــ به زبان دیگر، پذیرش کامل آن در قوانین بین المللی ـــ به صورت دو موافقتنامه ذکرشده در بالا گذشت. بعداز بیست و پنج سال بحث و گفتگو "مجمع عمومی سازمان ملل" " بیانیه جهانی حقوق ذاتی " را پذیرفت. ازطرف دیگر، "پیمان حقوق کودکان" به فاصله ای کمتر از یک سال تصویب شد. بنا بر این  تصویر آمیخته ای وجود دارد.

 

گامهای پیش رو کدامند؟

 

طی مدت شش دهه، " اعلامیه جهانی حقوق بشر" پایداری خود را ثابت کرده است. ولی هنوز بحث ها ادامه دارند.

 

تفاوتهای فرهنگی همچنان به بحثها درمورد جهانی بودن واژه "جهانی" در "بیانیه جهانی حقوق بشر" دامن می زند. گرچه اصول " اعلامیه جهانی حقوق بشر" به کرات مورد تأئید مجدد قرار گرفته است، برخی  می گویند که فرهنگها یا مناطق مختلف چنان با یکدیگر تفاوت دارند که هیچ معیارجهانی واقعی ای نمی تواند وجود داشته باشد.

 

دومین حوزه اختلاف نظر درمورد حقوق افرادی است که به گروههای قومی و اقلیتهای ملی تعلق دارند. به عنوان یک فرد، بخاطر پیشینه قومی نمی توان درمورد آنها  تبعیض قائل شد. با این حال، اوضاع نامساعد سیاسی و اقتصادی دراز مدت، رفتارهای اجتماعی ریشه دار و نظائر آن علیه گروههای که این افراد به آنها تعلق دارند، پرسش های پیچیده ای را مطرح می کند. آیا گروهها به خودی خود دارای حقوق هستند؟

 

شک و تردید بیشتری در رابطه با افراد جا به جا شده در داخل کشور وجود دارد. آنها افرادی هستند که نمی توانند بخاطر جنگ درکشور واقعی خود زندگی کنند، ولی از مرزبین المللی کشور دیگر نیز عبور نکرده اند. افراد جا به جا شده در داخل (شناخته شده به عنوان IDPs  ) با شرایط زندگی خطرناک و وحشتناکی مواجه می شوند. آنها در منطقه قانونی بین دو جبهه متخاصم زندگی می کنند. اگر کشور خود را ترک کرده بودند، از حمایت قانونی بین المللی برخوردار می شدند. با باقی ماندن در کشورشان یا نزدیک کشورشان، با مشکلات بسیاری مواجه هستند.

 

چهارمین حوزه اختلاف نظردر مورد بهترین راه برای فیصله دادن به جنگهای دامنه دار داخلی است. آیا جامعه بین المللی باید به دلایل انسان دوستانه مداخله کند؟ آیا کمیته های صلح و آشتی یا گروههای مشابه باید " حقیقت موجود" را به اثبات برسانند؟ آیا باید گروههای مخالف را با قول عفو برای آنهائی که متهم به جنایات جنگی می شوند، به مذاکره و مصالحه تشویق کرد؟ یا عدالت با دستگیری و محاکمه آنها در دادگاه جنائی بین المللی بهتر اجرا می شود؟ تعهدات مربوط به " حق حمایت" تا کجا ادامه می یابد؟ چه کسی باید مسئولیت هرگونه مداخله سرکوب گرایانه را بپذیرد؟

 

با این همه، مسئله مورد توجه دیگر شامل اظهار ندامت و پرداخت غرامت بخاطر بی عدالتیهای پیشین در زمینه حقوق بشر است.  خشونتهای پیشین علیه تعداد زیادی از مردم ملیتهای دیگر می تواند روابط بین دولتها و مردمشان را تیره کند. ازاین رو، کل منطقه دستخوش مشکلات سیاسی، صرفنظر از حقوق بشر به معنای آن است.

 

کمیسیونهای حقیقت یابی، گروههای آشتی و حقیقت یابی جنبه دیگری را نشان می دهند که، نشانگر تحول و رشد حقوق بشر است. این گروهها درمورد تعارضات و بی عدالتی های قبلی تحقیق می کنند. تشکیلات آنها بیانگر این نکته است که " بی عدالتی های بشری" پیشین برای همیشه ممکن نیست پنهان بمانند.

 

مسائل جدی اقتصادی می توانند این مسئله را که افراد تا چه حد از حقوق بشر کامل برخوردار باشند، زیر سئوال ببرند. اگر حقوق بشر " با دادن غذا برای صبحانه آغاز می شود"، افراد باید موقعیتهای مناسبی برای شغل و تحصیل داشته باشند. آنها باید قادر باشند که از تله فقر خلاص شوند و از اثر فرسایشی امراض بومی و سوء تغذیه در امان بمانند. "اعلامیه جهانی حقوق بشر" درمورد مسائل به طور کلی صحبت می کند. با این حال، مشکلات جدی به شکل نابرابری های اقتصادی درمیان ملت ها و ملت های دیگرباقی مانده اند. عملکرد های فاسد و اسراف گرایانه مقامات دولتی، آنچه را که برای نیاز های دیگر موجود است، کاهش می دهد.

 

در پایان و از بسیاری جهات ازهمه مهمتر، " اعلامیه جهانی حقوق بشر" نمی تواند بوسیله ابزار " سنتی" اجبار آفرین به اجرا دربیاید. " سازمان ملل" هیچ نیروی مسلحی از خود ندارد، ولی باید بخشهايی از نیروهای ارتش دیگر دولتها را برای کمک در اختیار داشته باشد. ارگانهای " سازمان ملل"، مانند " کمیساریای عالی حقوق بشر"  واقع در ژنو ، که به طور مستقیم با مسائل حقوق بشر سروکار دارند، بودجه کمی در اختیاردارند.

 

 با وجود این، با نگاهی به سال 1948، متوجه می شویم که رشد و پیشرفت چشمگیر بوده است. یک سند رویایی تبدیل به یک واقعیت زنده شده است. " اعلامیه جهانی " بایستی بخاطر بنیان استوار و ساختار قابل انعطافش مورد تحسین و بزرگداشت قرار بگیرد. 10 دسامبر،سال 2008 ، باید در تمام دنیا جشن گرفته شود.

 

نظراتی که در این مقاله آمده، لزوماً بیانگر نظرات یا سیاستهای دولت ایالات متحده نیست.

با پيوندهای روبرو نشانه بگذاريد:     اين چيست؟