گزارش استقرار نیروها چاپ ايميل
 

گزیده ای از بیانات دریاسالار ویلیام ج. فالون، فرمانده نیروی دریایی ایالات متحده در برابر کمیته خدمات مسلح سنا راجع به وضعیت فرماندهی مرکزی ایالات متحده 3 می 2007 ١.مقدمه آقای رئیس و اعضای کمیته: به نمایندگی از سوی مردان و زنان فرماندهی مرکزی ایالات متحده، متشکرم برای این فرصتی که در اختیارم قرار دادید تا در مورد موقعیت فرماندهیمان صحبت کنم و ثبات و امنیت منطقه تحت مسئولیتمان را ارزیابی کنم. فرماندهی ایالات متحده در ششمین سال پیاپی عملیات جنگی خود است و منطقه ما همچنان درگیر نا امنیست که با افراط گرایی خشونت بار شکل پیچیده ای به خود گرفته است. عملیات در عراق بر تأمین امنیت برای مردم متمرکز شده است در حالی که توانایی دولت و نیروهای امنیتی عراق برای دفاع و ایجاد امنیت برای مردمش در حال افزایش است. در افغانستان تلاش هایی برای یاری رساندن به دولت منتخب نوپا بوسیله مشاوره، آموزش، کمک در اداره امور و همچنین پشتیبانی امنیتی و ضد تروریستی ادامه دارد. پیگیری ثبات و امنیت در این منطقه نیازمند استفاده هماهنگ و متمرکز از قدرت نظامی و همکاری جدی بین واحدها است. با کمک به مردم در هماهنگ شدن با دگرگونی های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ما می توانیم به پیشبرد منافع صلح و دولت منتخب کمک کنیم. در شش هفته اول کارم بعنوان سرکرده فرماندهی ایالات متحده به بسیاری از کشورها سفر کردم و با رهبران این کشورها جهت مذاکره در مورد وضعیت منطقه و جلب حمایت آنها برای فعالیت هایمان دیدار حضوری کرده ام. تعدادی تصورات به ارزیابی من شکل می دهد که یک ارزیابی خوش بینانه و محتاطانه است. اولویت اول ما دستیابی به ثبات و امنیت در عراق است. خشونت های فرقه ای موجود، عراق و همچنین منطقه را تهدید می کند و مانع رشد اقتصادی لازم می شود. رهبران عراق در بغداد می دانند که جلب اعتماد مردم کلید موفقیت برای برقراری ثبات در کشور است و بدین منظور آنها باید تصمیماتی را در حکومت بگیرند که منتخب همه مردم باشد. برغم این که گرایشات فرقه ای تمام نیروی خود را صرف اختلاف انداختن میان آنها می کند تعداد زیادی از مردم عراق بیان می کنند که آنها از خشونت خسته شده اند و مایل به همکاری با نیروی امنیتی اتحاد و عراق می باشند. در افغانستان من معتقدم که ایجاد امنیت و حکومت بجا و مناسب است. اکثریت مردم حامی حکومت منتخب و رفاه هستند نه خشونت طالبان و آنها برای آینده کشورشان مقاومت می کنند و می جنگند. توانایی نیروهای امنیتی افغانی بخصوص در ارتش ملی افغان (ANA) رو به افزایش است و ANA پرشور و حرارت است و به خوبی هدایت می شود. با این وجود اکثر مناطق کشور هرگز تجربه ای از یک دولت متمرکز نداشتند، کمبود خدمات اجتماعی اولیه و تأسیسات نظامی و نیازمندی های شدید انگیزه توسعه امکانات آنها شد تا بتوانند پاسخگوی نیازهای مردم تحت فشار طالبان باشند. با وجود اینکه عراق و افغانستان به کمک همسایگانشان نیاز داشتند، ایران و سوریه با فعالیت های مبارزه با تروریست و کمک به برقراری صلح و سازش همکاری نکردند. فعالیت ها و سیاست های آنان امنیت داخلی همسایگانشان و ثبات جمعی این منطقه را تهدید می کند. رژیم ایران به افراطیون طرفدار خشونت در عراق، افغانستان، لبنان و فلسطین کمک مادی می کند. این رژیم بوسیله آموزش، تأمین بودجه و سلاح هایی که بخصوص شامل مواد منفجره قابل تعبیه (IED) مرگبار می باشند، نیروهای شبه نظامی شیعه عراق را حمایت می کند. همچنین ایران به تأمین پول و سلاح به حزب الله که حکومت قانونی لبنان را تهدید می کند، ادامه می دهد. عمده ترین فعالیت ایران در بر هم زدن ثبات تعقیب فناوری سلاح های هسته ای بوده است که بی توجه به جامعه بین الملل، آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل انجام می شود. ایران هسته ای همچنین ثبات منطقه ای را تهدید می کند، بطور بالقوه موجب رقابت نیروها می شود و امکان دستیابی افراطیون به سلاح های کشتار جمعی را افزایش می دهد. دولت سوریه به مداخله در امور لبنان ادامه می دهد. حمایت سوریه از حزب الله ثبات کشور را بر هم می زند و این موضوع رسیدگی به ترور رفیق حریری را با شکست مواجه می کند. در پنج سال گذشته تروریست ها، بمب گذاران انتحاری و مبارزان خارجی از راه سوریه به عراق و نیروهای ائتلاف حمله کرده اند. دولت دمشق در برابر حضور و عملیات شورشیان سنی عراق که به درگیری در بغداد و دیگر جاهای کشور دامن زده اند، مقاومت کرده است. شرکت ایران و سوریه در گرد همایی این هفته همسایگان عراق در مصر به آنها فرصت می دهد تا در ثبات منطقه ای نقش مثبتی داشته باشند. در لبنان دولت با گروه های مخالف و اعتراضات خشونت آمیز مواجه شده است اما نیروهای مسلح لبنان نظمی متزلزل را برقرار کرده اند. صدها هزار لبنانی در مخالفت با وحشت و ترور و برای دولت منتخبشان و یک آینده رو به ترقی و توأم با صلح به پا خواسته اند. جامعه جهانی به حمایت خود از دولت منتخب مردمی در بیروت و نیروهای امنیتی منظم و مشروع خود ادامه می دهد. در شاخ افریقا سودان به مقاومت در برابر جامعه بین الملل ادامه می دهد و از ورود نیروهای حافظ صلح کارآمد ملل متحد به دارفور جلوگیری می کند. اتیوپی و اریتره قرار است بر سر مشخص کردن مرز مشترکشان به توافق برسند و اریتره در آنجا محدودیت هایی را در فعالیت های هیئت اعزامی ملل متحد تأمین کرده است. اتیوپی دولت پرزیدنت ایسیاس آفورکی را به حمایت از گروه های شورشی و افراطیون طرفدار خشونت در سومالی که وضعیت بی ثباتی دارد متهم کرده است. هیئت اعزامی افریقا به سومالی در برقراری امنیت خارج از پادگان هایشان ناتوان است و در نتیجه این کشور در معرض خطر بازگشت القاعده و جنبش های وابسته به آن قرار می گیرد. این مسائل چالش ها و فرصت ها را در منطقه تحت مسئولیت فرماندهی مرکزی نمایان می کند. ما در مناطق مختلف به شدت درگیر شده ایم، اما عناصر کلیدی بجا و مناسبی داریم که به ما در موفقیت توسعه منافع امنیتی امریکا و تقویت ثبات منطقه ای کمک می کند. تفنگداران دریایی، هواداران، ملوانان و سربازان متعهد که با شرکای اتحاد و بین سازمانی همکاری می کنند کار را پیش می برند. متحدین ثابت قدم با ما همکاری می کنند و مشارکت مستحکم با ملل دوست و همکار کوشش های ما را تصحیح می کند. بیش از ٨٠٠٠٠٠ نفر از مردم منطقه به نیروهای امنیتی کشورشان خدمت می کنند و برای مبارزه با ترور جانشان را به خطر می اندازند. آنها با مبارزه و به خطر انداختن جانشان رأی قاطعی به امید و پیروزی نهایی می دهند تا اطمینان حاصل کنند که کشورشان تسلیم افراطیون و ترور نمی شود. همچنان که به پیش می رویم اقدامات ما بر پنج منطقه متمرکز می شود: ایجاد شرایطی برای ثبات در عراق؛ توسعه امنیت و حکومت در افغانستان؛ تضعیف عملیات و شبکه های افراطیون طرفدار خشونت؛ تقویت روابط و تحریک دولت ها به همکاری برای ایجاد ثبات منطقه ای؛ استقرار نیروها برای ایجاد قابلیت جنگ مشترک و حفظ آمادگی.

٢.ایجاد شرایطی برای ثبات در عراق قوای چند ملیتی فرماندهی مرکزی در عراق، تقریباً 145000 نیروی ایالات متحده و 12600 کارمند ائتلاف از 26 کشور را برای توسعه امنیت حیاتی و قدرت فرمانبرداری، رهبری می کند. هدف مشترک ما در عراق حکومتی مبتنی بر نمایندگان مردم است که قانون را تأئید کرده، به حقوق مردمش احترام می گذارد، امنیت را تأمین می کند و در جنگ علیه ترور هم پیمان می باشد. دستیابی به این اهداف مستلزم توجه متمرکز همه ارکان دولت ایالات متحده است. انفجار فرقه خشونت، که به وسیله بمب گذاری القاعده در مسجد عسکریه، در 22 فوریه 2006 مشخص تر شد، به طور چشمگیری امنیت و موقعیت سیاسی را تغییر داد. پس از تحمل حدود 3 سال حملات که اساساً به وسیله تروریست ها و جنگجو های خارجی، مبارزان شیعی یک عملیات تند تلافی جویانه، بچه دزدی، شکنجه و قتل را اجرا کردند. خشونت حزبی خود بانی شد و پیشرفت اقتصادی و سیاسی را تهدید کرد. با ادامه جریان غیر عادی عراق و نیروهای امنیتی ایالات متحده و تجدید تعهد میانجی گرانه، من معتقدم که ما می توانیم امنیت بیشتری در حمایت از جریان سیاسی عراق تأمین کنیم. جریان غیرعادی نیروهای ارتش در بغداد، در عملیات فرج القانون، عناصر افراطی، شکسته شدند و حداقل به طور موقت، خشونت قومی را کاهش داد و مورد استقبال بیشتر مردم شهر قرار گرفت. صاحبان قدرت امنیت مشترک، وعده های پایداری برای بهبود اوضاع عراق و همکاری و حضور قوای ائتلاف در همسایگی داده اند. من معتقدم این پست ها دستیابی به اطلاعاتمان را درباره فعالیت های شورشی بهبود خواهد بخشید. من تشخیص می دهم که ما فرصت محدودی برای سرمایه گذاری بر روی پتانسیل پیشنهادی به وسیله جریان غیرعادی داریم. عموم مردم محلی باید نتایج ملموس را به عنوان آینده ای روشن دانسته و به آن به عنوان چاره ای برای افراط گرایی ایمان داشته باشند. گروه های شورشی در عراق، چندین انگیزه رقابتی برای دائمی کردن خشونت دارند. با این وجود، یکی از خطوط متداول آنها مخالفتشان با ایالات متحده و حضور ائتلاف و امتناع از پذیرش مشروعیت یک دولت فراگیر مبتنی بر نماینده می باشد. القاعده در عراق (AQI) خواهان برانگیختن یک جنگ حزبی بین اعراب سنی و شیعه به وسیله حمله های مطرود و شدید آشکار به افراد غیرنظامی می باشد. این گروه از حمایت ملی خیلی کمی بهره مند هستند. به نظر می رسد مقاومت کنندگان القاعده در تهدیدات عراق تعدادی انجمن سنی باشند. چندین رهبر ملی و حامیانشان فعالانه شروع ره حمایت از پلیس عراقی و نیروهای مسلح در مقابل تهدیدات افراطیون کرده اند. تعدادی شبه نظامی شیعه، مخصوصاً جایش المهدی (JAM)، خواهان افزایش نفوذ سیاسی خود و توسعه فعالیت های نامشروع خود در زیر نقش حمایت گری مردمشان می باشند. این گروه تهدیدی برای ثبات است و اعتماد به نیروهای امنیتی عراق و حکومت مرکزی را مخدوش می سازد. فدائیان آنها مسبب بیشترین خشونت فرقه ای علیه سنی ها در بغداد است. نفوذ اعضای آنها به پلیس مسئله ای بزرگ است بطوری که اعتماد نوپای سازمان های عراق را از بین می برد. خنثی سازی فعالیت این گروه ها تا حدی وابسته به قطع حمایتی است که از کشورهای همسایه دریافت می کند. انتقال تکنولوژی کشنده، اسلحله و پول از سوی عناصری در ایران به مجاهدین شیعه ثبات را تهدید می کند. همین طور، افراطیون عرب سنی کمکهای معنوی، مادی و لجستیکی از حامیان مخفیشان در سوریه و جاهای دیگر دریافت می کنند. برای تلافی این تأثیرات و برداشتن قدم های جسورانه برای اتصال به این تقسیمات فرقه ای، دولت عراق به پشتیبانی ثابت قدم از اجتماع بین المللی و همسایگانش نیازمند است. من عقیده ندارم که این فرقه سازی ها در عراق، دیدی مشابه با یک سیاست میانه روی همه گیر داشته باشند. آنها حتی برای رسیدن به آنجا موافقت هم نخواهند کرد. دولت عراق باید به سوی مشمول شدن به وسیله سوق قانون بر اصل مصالحه، تقسیم درآمدهای بودجه حاصل از نفت و گاز و قدرت های استانی حرکت کند. بعلاوه، سال پیش، انجام به موقع انتخابات استانی و سپردن اصلاحات مربوط به قانون اساسی در مورد موضوعات توافق شده، انگیزه های خشونت را کاهش می دهد. من همچنین دریافته ام که بودجه ناچیز اجرایی، مانع پیشرفت های زیربنایی و تدارک سرویس های اساسی به شهروندان عراقی شده است. تا زمانی که تیم های زیر بنایی استانی (PRT) به بهبود اجرا و صلاحیت دولت محلی کمک کند، مدت زمان زیادی نیاز دارد تا حکومت پایدار خوبی را تأسیس کند. در همین دوره نزدیک مردم از برنامه های ایجاد شغل، یک توسعه عمده وام های کم بهره و بازتوانی تشکیلات سرمایه گذاری مناسب رشد سود خواهند برد که می تواند به سرعت برای کار راه را باز کند. توسعه یک نیروی امنیتی موثر و خودکفای عراق (ISF) همچنان بالاترین اولویت را داراست. در ژانویه ٢٠٠٦ ، ٢٣٠٠٠٠ عضو در نیروی متحد امنیتی وجود داشت. امروز بیشتر از ٣٣٠٠٠٠ سرباز و پلیس که آموزش و تجهیزات لازم را دریافت کرده اند وجود دارد. اگرچه توانایی های تدارکات لشکرکشی، به طور کلی، رشد کافی نیافته است، ISF قادر است واحدها را زیر سطح تفرقه حفظ کند. نیروی امنیتی عراق در حال بهبود صلاحیت، توسعه فرماندهی و کنترل عملیات ها و به عهده گرفتن نقشی فزاینده در مقابله با افراطیون و تبهکاران می باشد. هنوز پلیس به نسبت ارتش از لحاظ مهارت و قابلیت فردی و گروهی عقب تر است. در هر دو نیرو، واحدها با رهبری قوی، عملیات در نبرد را به طور موثر انجام می دهد. طوری که ما به آینده می نگریم، به انتقال مسئولیت ها به دولت عراقی، تا آنجا که شرایط اجازه دهد، ادامه خواهیم داد. این موضوع باید به مردم اطمینان بیشتری بدهد تا سازمانهایشان را بسازند و حفظ کنند. لزوم دستیابی به هدف های استراتژیک مان در عراق، تلاش های شایسته کشورمان، شرکت حزب های کلیدی، کاهش در تأثیرات بی ثباتی خارجی و از همه مهم تر رهبری سازگار و شجاع توسط دولت عراق می باشند.

٣.توسعه حکومت و امنیت در افغانستان طالبان، تهدید اولیه شورش افغانستان، بیشتر در استان های جنوبی و شرقی کشور فعالیت داشته اند. در حالی که در بیشتر مناطق بدون حامی باقی مانده است، کانون های کوچک افراطیون متعصب، به سختی خواستار نظارت و تضعیف حکومت می باشند از آن جا که ناتو نیروی کمک امنیت بین المللی ایساف (ISAF)، سال گذشته عملیات را تا مناطق بلامنازع پیشین توسعه داد، حملات شورشی به حداکثر سطح خودشان از زمان سقوط طالبان در سال 2001 رسیده بودند. خشونت بالا گرفته بود، هرچند در اکتبر وضعیت ثابتی داشت و در طول بیشتر زمستان پائین تر از آن باقی ماند. ما پیش بینی می کنیم که فعالیت های طالبان از حالا تا آخر تابستان افزایش پیدا کند اما معتقدیم که پیش بینی یک حمله بزرگ از سوی طالبان اغراق آمیز است. علیرغم توانایی آنها در برانگیختن خشونت محلی آنها به لحاظ نظامی قادر به شکست دادن نیروهای اتحاد و ارتش ملی افغان نیستند. در حالیکه ما با استفاده از نیروی نظامی به مقابله کردن با تهدید شورشیان ادامه می دهیم، با دیگر سازمان ها و فعالیت های بین المللی گسترده به منظور کمک به افغانی ها برای توسعه حکومت و ارتقا رشد اقتصادی همکاری خواهیم کرد. توسعه حکومت، تأسیسات نظامی و اقتصادی افغان نیازمند تلاشی دلسوزانه می باشد. جاده ها و برق در اولویت قرار دارند، و در پی آن، توسعه کشاورزی، وام های کم بهره ، مهارت های شغلی و آموزش و پرورش قرار می گیرند. ایساف فعالانه پیشگامی در این حوزه ها را دنبال می کند، با ساختن مدرسه ها و مهیا کردن آنها به وسیله تشویق و انگیزه سازی رشد کارهای کوچک. تا زمانی که در آنجا نهادهای دولتی دوام پذیر و جایگزینی قابل قبول برای کشت خشخاش افغانی به وجود آید. قاچاق تریاک قسمت عمده آینده این کشور را تشکیل خواهد داد. در این فاصله، فرماندهی مرکزی از حکومت ایالات متحده و انگلستان در رهبری فعالیت های مبارزه با مواد مخدر کشور پشتیبانی می کند. این تلاش ها، ساخت زیربنایی، آموزش قوای مرزی و واحد مبارزه با مواد مخدر پلیس بین الملل (CNPA) و توسعه قدرت هوایی مبارزه با مواد مخدر پلیس بین المللی را دربر می گیرد. علاوه بر فعالیت های نوسازی و توسعه، تلاش ها بر ارتش ملی افغانی متمرکز شده است. اکنون بر حسب پنجاه درصد از قدرت مطلوب پایانی، 35000 سرباز از سطح بالایی از حمایت از مردم برخوردار هستند و دائماً در حال افزایش صلاحیت، اثربخشی و ویژگی های شغلی می باشند. با وجود پیشرفت در به خدمت گیری پلیس بین الملل افغانی و گشت مرزی که در حال حاضر از 46000 مأمور پلیس تشکیل شده است، این نیروها هنوز چندین قدم با ارتش شدن فاصله دارند. چنانکه نیروهای امنیتی افغان مستعد امنیت مقاوم و توسعه قوا بشوند، با ارتش شدن فاصله دارند. ما مسئولیت ها را به آنها واگذار کرده و به یک رابطه امنیت بلندمدت منقل خواهیم کرد. علیرغم پیشرفت های مثبت در پلیس امنیت بین المللی افغان، امنیت بلند مدت ملزوم شکست موثر عملیات افراطی میان مرزی می باشد همکاری ضروری امنیت با پاکستان در حال توسعه است و البته نیازمند توسعه بیشتر می باشد. مادامی که موضوعات امنیت مرزی و پناهگاه نظامی مسائل دشواری هستند، همکاری در سطوح تاکتیکی هم در دو کشور و هم با ISAF افزایش می یابد. این موضوع باید بیشتر به اقدامات ایجاد اطمینان و تلاش های مشترک مصممانه منتهی شود. همکاری سه جانبه میان ISAF ، پاکستان و افغانستان برای بهبود حکومت، قانون و تجارت در خط های مرزی همچنین می تواند به حذف مخفی گاه های افراطیون کمک کند. ضمناً، ISAF ابتکار عمل خود را در پاکسازی و جداسازی مخفی گاه های دشمن تا پایان پائیز در مکان هایی مانند استان هلمند حفظ می کند. عملیات های در حال انجام یعنی مدوسا و آشیل، نیروهای ISAF یک برخورد چند جانبه را برای پاکسازی، جلوگیری و سازماندهی به عهده گرفته است. مادامی که آنها در پی پیشبرد پروژه های مناطق اطراف هستند، چندین رهبر هسته اصلی طالبان را دستگیر و زندانی و خطوط ارتباطیشان را قطع کرده اند. این نه تنها مردم را در این حوزه ها ترغیب می کند تا شورشیان را نپذیرند، بلکه به وضوح مغایرت میان واقعیت تلخ قانون طالبان و سلامت و شکوفایی حوزه کنترل شده دولت را نمایان می سازد. یک احساس همگانی خوشبینی و اراده در میان رهبران افغانی و مردم وجود دارد. آنها برای کمک هایمان مرتب از ما قدردانی می کنند و معتقدند که همه چیز از سال گذشته تا حالا بهتر شده است. ما باید به آنها کمک کنیم تا موفق شوند.

٤.تضعیف عملیات و شبکه های افراطیون طرفدار خشونت افراط گرایی خشونت آمیز، چه از جانب ایران حمایت شود، چه از طریق اعمال ناپایدار کننده سوریه تحریک شود و چه از طریق شبکه هایی مانند القاعده و جنبش های وابسته برانگیخته شود، تهدیدی جدی برای امنیت منطقه ای و جهانی است. ما باید این تهدید را شناسایی کنیم و علیه آن اقدام نماییم زیرا جهان بینی واپس مانده و روش های انتحاری آن مردم دنیا و ثبات جهانی را به خطر می افکند. در حالی که تلاش های ما در عراق و افغانستان ادامه می یابد، از تمام روش های موجود بهره می گیریم تا حرکت به سوی رفتار معتدل را تسریع کنیم و حمایت از عقاید خشونت بار افراطی را از میان ببریم. بالاترین اولویت در مبارزه ضد تروریستی ما شکست القاعده است. بخشی از این تلاش و نه پایان آن، نابودی رهبران اصلی القاعده است. از زمان حمله ١١ سپتامبر، ما و شرکایمان تروریستها را دستگیر کرده ایم یا کشته ایم، مناطق امن دریایی را کاهش داده ایم، رهبرانشان را به زیرزمین رانده ایم و فضای عمل آنها را محدود کرده ایم. به رغم تمام این تلاش ها، چالش ها همچنان باقی است زیرا دشمنان ما برای بازسازی شبکه هایشان کوشش می کنند. آنچه در مبارزه با اینافراطیون خشونت گرا اهمیت اساسی دارد این است آنها را از پناهگاه، دولت های حامی و خطوط ارتباطی که باعث بقای آنها می شود محروم کنیم. تروریست های شبهه نظامی اسلامی از میان خیل عظیمی از جوانان ناراضی درجهان نیرو جذب می کنند. متأسفانه روش ها و عقاید رادیکال آنها تهی از میانه روی و تعادل است. در پاسخ، ما قابلیت های اطلاعاتی خود را ارتقا می دهیم، ظرفیت های ملل همدستمان را توسعه می بخشیم، اشتراک اطلاعات را تقویت می کنیم، خطوط ارتباطی مخفی را نابود می کنیم و برای جلوگیری از دستیابی سازمان های تروریستی به سلاح های کشتار جمعی فعالیت می کنیم. تمام این اقدامات نیازمند هماهنگی و همکاری بین سازمانی و بین المللی است. همچنین شکست القاعده و سایر گروه های افراطی به همان اندازه اهمیت دارد که گروه های اجتماعی و سیاسی پشتیبان آنها را از مشروعیت ساقط کنیم. به منظور تضعیف جنبش های اجتماعی رادیکالی که تقویت کنندة دشمنان ما هستند، ما باید فشار عملی خود بر شبکه های آنها را حفظ کنیم و در عین حال برای کشورهای در معرض خطر چنان ظرفیتی در اداره امور و امنیت ایجاد کنیم که بتوانند با مشکلاتی که باعث بروز نارضایتی داخلی می شود مقابله کنند. این امر مستلزم تقویت کارشناسان قابل اعتمادی است که بتواند اشکالات و تناقضات درونی عقاید دشمن را آشکار کنند؛ جهان بینی های رقابت پذیر و با دوام جایگزین معرفی کنند؛ و گهواره های فکری امن شکل گیری تفکرات افراطی را به منازعه بطلبند.

٥.تقویت روابط و تحریک دولت ها و سازمان ها برای بهبود چشم انداز بلندمدت و ثبات و امنیت در منطقه، ما مشغول تقویت روابط میان ملل منطقه و ایالات متحده هستیم. ما در حال تلاشیم تا دولت ها و سازمان هایی نظیر شورای همکاری خلیج و نهادهای اجرایی را تحریک به ایفای نقش در پایداری منطقه و ایجاد اطمینان از جریان آزاد تجاری و رشد مثبت اقتصادی کنیم. برنامه همکاری امنیت فرماندهی مرکزی بر پایه روابط پایدار بنا می شود و در این راستا من از فرایند صلح خاورمیانه حمایت می کنم. تلاش هماهنگ تمام عناصر ایالات متحده و نیروهای بین المللی حایز اهمیت است. ما خوشوقتیم که از تعداد زیادی ملت های شریک قابل اعتماد برخورداریم. پنج عدد از این کشورها یعنی مصر، اردن، کویت، بحرین و پاکستان متحدان اصلی غیر عضو ناتو هستند که از میان آنها اردن و بحرین عضو موافقتنامه تجارت آزاد می باشند. استراتژی همکاری امنیتی ما باعث پایداری منطقه ای می شود و تلاش های امنیتی را که از منافع ملی ایالات متحده حفاظت می کند ارتقا می دهد و شرکای ما را یاری می دهد تا با ترور مبارزه کنند و به خود متکی شوند. برنامه های همکاری امنیتی و تمرین های ترکیبی نظامی قابلیت های نظامی شرکا را تقویت می کند، هماهنگی با نیروهای ایالات متحده را افزایش می دهد، توسعه حرفه ای را تشویق می کند، دسترسی پذیری را تضمین می کند و اشتراک اطلاعات را تسهیل می کند. مهم تر از همه این تلاش ها روابط شخصی را ترویج می کند و اعتماد متقابل را میان نظامیان ایالات متحده و شرکان بنا می نهد. ما به حمایت از این برنامه ها به عنوان یک اولویت ادامه می دهیم. کمک های ما به دوستانمان در منطقه چه از جانب فعالیت های وزارت دفاع باشد، چه از محل منابع وزارت امور خارجه، مانند فروش اسلحه به خارجیان یا آموزش نظامی بین المللی تأمین شود، در بنا کردن مشارکت بلند مدت امنیت نقش اساسی خواهد داشت. فروش اسلحه بخصوص در ایجاد نیروهای مدرن و توانا به شرکای ما یاری خواهد رساند. نیروهایی که با سهولت بیشتری قادر به انجام عملیات مشترک باشند. با این وجود تعلل های اداری و زمانی که صرف تهیه وسایل می شود قدرت واکنش به تهدیدات در حال بروز را کاهش می دهد. بودجه ١٢٠٦ از طریق صدور مجوز برای وزارت دفاع برای تخصیص مستقیم منابع مالی به همکاری های امنیتی به رفع این معضل کمک می کند. با این وجود افزایش میزان دلاری ١٢٠٦ و به شمول آوردن نیروهای امنیتی شریک که درگیر جنگ با ترور می باشند سودمند خواهد بود. من برای تقویت ارتباط هایمان با شرکا متحدان بین المللی که به طرق مختلف در ساختن آینده ای بهتر برای مردم منطقه سهیم هستند تلاش خواهم کرد. اکنون مایلم مثال هایی از اهمیت روابطمان در منطقه ارائه دهم. دولت های خلیج فارس. اعضای شورای همکاری خلیج یعنی بحرین، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی شرکای مهمی در حفظ پایداری خلیج فارس می باشند. ما با این دولت ها و نیروی امنیتی آنها همکاری نزدیکی خواهیم داشت تا برنامه های همکاری دو جانبه امنیتی قدرتمندی را توسعه دهیم و اعتماد و قابلیت را در نیروهای آنها بنا کنیم. هر بک از این دولت ها شریکی ارزشمند در تلاش های امنیتی متقابل بوده است. مرکز مشترک ضد تروریسم بحرین بسیاری از سازمان های این دولت را جهت آمادگی در مقابل حملات احتمالی تروریستی یاری کرده است. ایالات متحده عربی در مرکز جنگی گلف ایر میزبان تمرین های هوایی زیادی بوده است که همکاری چند جانبه و هماهنگی را میان شورای همکاری خلیج، مصر و اردن ایجاد می کند. قطر میزبانی عالی برای مرکز عملیات هوایی ما و مراکز فرماندهی ایالات متحده است. در سال ٢٠٠٦ آن کشور باز هم میزبان تمرین نظامی چند ملیتی واکنش به بحران ارادة عقاب بود و امنیت بازی های آسیایی دوحه را با موفقیت طرح ریزی و تأمین کرد. عمان که موقعیتی استراتژیک در منطقه دارد، در تمرین ها و سایر فعالیت ها با نیروهای ایالات متحده همکاری می کند تا تجارت جهانی جریان داشته باشد و سواحل و مرزهای آن کشور امن بماند. در سال ٢٠٠٦، فرماندهی مرکزی ٣٨ تمرین نظامی مشترک با این کشور در خلیج فارس اجرا کرده است. عربستان سعودی شریک بسیار مهمیست و مبارزاتش بر ضد تروریست ها بطرز چشمگیری عملیات القاعده را در شبه جزیره عربستان تضعیف کرده است. فرماندهی مرکزی تمام ابتکارات خود را بکار می بندد تا فعالیت های دولت امریکا را برای همکاری با عربستان سعودی به منظور خنثی کردن تهدیدها و حمایت از اصلاحات گسترش دهد. هشت عملیات نظامی نیروهای سه گانه برای سال ٢٠٠٧ برنامه ریزی شده است. همه آنها به منظور گسترش همکاری و توسعه امکانات بالقوه امنیتی این پادشاهی طراحی شده است. با ارتقاء همکاری های امنیتی چندجانبه ما و جلوگیری از تداخل مسئولیت ها همکاری های امنیتی ما روز به روز مهم تر خواهد شد. این تدابیر با هدف جلوگیری از نفوذ بی ثباتی و حفاظت از منافع امریکا و شرکایمان در مقابل تعرض صورت می گیرد. همچنین همکاری های ما با این دولت ها امکان دسترسی ضروری ما به بندرگاه و پایگاه ها و حق عبور هوایی و حفاظت از نیروهای ایالات متحده در منطقه را تأمین می کند. مشارکت قدرتمند ما با کویت نزدیک به ٢٠ سال پابرجا بوده است. کویت یک حامی دائمی تلاش های اتحاد باقی می ماند و میزبان فرماندهی بخش زمینی نیروهای سه گانه است و ایستگاه اصلی ورود و خروج نیروها به عراق می باشد. من نمی توانم عملیات در عراق را بدون حمایت همه جانبه کویت تصور کنم. بحرین یکی از شرکای دیرین ما بوده و از نیروهای دریایی ایالات متحده به مدت 60 سال استقبال کرده است. بحرین همچنین اقامتگاهی برای فرماندهی مرکزی نیروهای دریایی ایالات متحده و ناوگان پنجم ایالات متحده می باشد. این کشورها با این که چندان بزرگ نیستند، هر یک نقش مهمی در ایجاد آینده ای بهتر برای مردم خلیج فارس دارند. مصر. جمهوری عربی مصر، یک کلید هم پیمان با ایالات متحده، در جنگ بر ضد افراط کاری در منطقه باقی مانده است. این کشور شدیداً از روند صلح خاورمیانه حمایت می کند و نیروهای خود را برای حفظ ثبات، بعد از عقب نشینی اسرائیل از نوار غزه مستقر کرده است. مصر نقشی تعدیل کننده در چالش با سوریه ، لبنان، فتح و حماس داشته است، و جز اولین کشورهایی بود که به لبنان تجهیزات بشر دوستانه فرستاد و داوطلب کمک به نیروهای مسلح لبنان شد. جایگاه مصر به عنوان حامی سوئز و دروازه ای به خاورمیانه، در کوشش های ائتلاف به طور عمده ای شرکت کرده است. صدها کانال ترانزیت سوئز و هزاران پرواز، عملیات نظامی ایالات متحده در محدوده مسئولیت فرماندهی مرکزی را تسریع کرده اند. در این سال مصر باز میزبان تمرین نظامی مشترک دوسالانه ستاره درخستان خواهد بود که بزرگترین رویداد تمرینی فرماندهی مرکزی است. در سال ٢٠٠٥، ١٢ کشور با بیش از ٣٠٠٠٠ نیرو در ستاره درخشان شرکت داشتند. امسال این تمرین شامل تمرین های هوایی، دریایی، زمینی و تمرین های شبیه سازی شده است که بر مبنای روشهای عملیاتی پس از ١٥ سپتامبر استوار است تا هماهنگی را افزایش دهد. متأسفانه، مصر شاهد حملات تروریستی متعدد بوده است. نیروهای امنیتی مصر شرکای سخت کوشی در مبارزه با شبکه های افراطیون بوده اند. تأمین اعتبار نظامی مداوم برای خارجیان، فروش اسلحه به خارج و اعتبار آموزش نظامی بین المللی برنامه های مورد نیاز برای توسعه و مدرنیزه کردن نیروهایی است که نقش مهمی در ناحیه حساس کانال سوئز و لوانت ناحیه شرق مدیترانه[ می باشد. شاخ افریقا و یمن. ملل شاخ افریقا، جیبوتی، سومالی، اتیوپی، اریترا، کنیا و سی شلز، گرفتار فشار مرزی، شورش، فساد ، نفوذ تروریست و فقر می باشند. علاره بر این، پیوستگی فشار بر القاعده و شبکه های افراطی دیگر در عراق، افغانستان و نقاط دیگر، این احتمال را افزایش می دهد که برخی از این تروریست ها به شاخ افریقا به عنوان محلی برای برنامه ریزی، اجرا و هماهنگی حمله های تروریستی، مهاجرت کنند. قوای متحد مأموریت مشترک فرماندهی مرکزی، شاخ افریقا (CJTFHOA)، با قریب 1300 پرسنل ایالات متحده، همکاری نزدیکی با سفارتخانه ایالات متحده در منطقه دارد. این قوا عملیات و مأموریت های آموزشی و بشر دوستانه را در شاخ افریقا اجرا می کند و در یمن به ایجاد توانایی کشور برای مبارزه با تروریسم و آمادگی جنگ به انضمام بلایای طبیعی کمک می کند. فعالیت هایی که آنها به عهده می گیرند شامل آموزش نیروهای امنیتی محلی همراه با پروژه های شهری مانند: چاه ها، مدارس و کلینیک ها و فراهم کردن سرویس های پزشکی و دامپزشکی در دهکده های دور افتاده می باشند. قابلیت های امنیتی و آموزش امور شهری که به وسیله نیروهای محلی فراهم شده است به همراه حسن نیت ایجاد شده توسط عملیات متعدد بشر دوستانه مقاومت منطقه را در برابر گسترش ایدئولوژی افراطی افزایش داده است و خواست محلی را برای غلبه بر تروریسم پیش از بروز آن تقویت کرده است. اردن. سلطنت هاشمی در اردن کلید و متحدی با ارزش در جنگ بر علیه افراطیون خشن باقی مانده و به طور چشمگیری به ثبات در منطقه کمک می کند. به دلیل تهدیدات فعالیت های تروریستی داخلی، تلاش های ضد تروریستی بسیاری را رهبری کرده است. اردن یک رهبر منطقه ای برای امنیت و آموزش ضد ترور و میزبان اصلی ابتکارات برای توسعه توانایی های امنیتی است. مرکز آموزش عملیات صلح بیش از ١١٠٠ رهبر و سرباز نظامی ایالات متحده را با آگاهی فرهنگی مناسب و آموزش زبان تعلیم داده است. ضمناً، مرکز آموزش پلیس بین المللی اردنی، بیش از ٥٠٠٠٠ مأمور پلیس عراقی را آموزش داده است و دیگر مدرسه های عراق، ارتش عراقی، ناظرهای ترافیک هوایی و بازرسان هوایی را آموزش داده است. بر اساس تکمیل در سال ٢٠٠٦، مرکز آموزش عملیات ویژه شاه عبدا...، یک توانایی منطقه ای برای نیروهای عملیاتی ویژه فراهم خواهد کرد. این برنامه ها نیروهای امنیتی شایسته و توانای عراقی خواهد ساخت و به نیروهای مسلح امنیتی منطقه کمک می کند تا کارائی خود را بالا ببرند. همچنین همکاری های دیگر اردن مهم هستند. آموزش و قاعده مند کردن نیروهای مسلح در سطح بالا الگویی مثبت است برای ارتش های دیگر با سطح بالای حرفه ای و اثر بخش بودن. بعلاوه، من علاقمندم پزشکان و پرستارانی را که در افغانستان بیمارستانی تأسیس و بیش از ٥٥٠٠٠٠ افغانی و ١٩٠٠ عضو ائتلاف را معالجه کرده اند، بشناسم. موقعیت استراتژیک اردن، دید نوسازی و ایجاد امنیت پیشرفته، به این کشور نقی منطقه ای می دهد و باعث افزایش وسعت نفوذ آن می گردد. برنامه های نظامی ما و کمک های اقتصادی، برای ادامه نوسازی اردن و رهبری در منطقه برای این کشور حیاتی است. پاکستان. نیروهای امنیتی پاکستان شمار قابل توجهی از افراطیون طرفدار خشونت که شامل رهبران بلندپایه القاعده و طالبان می باشند را دستگیر و کشته اند. آنها همچنین متحمل تلفات زیادی شده اند. همکاری دراز مدت ما با جمهوری اسلامی پاکستان در شکست دادن گروه های افراطیون در منطقه محوری است و تصور پیروزی در آن درگیری بدون این پشتیبانی و همکاری دشوار بنظر می رسد. ما برای کاهش تنش هایی که از حضور خشونت بار و همه جانبه در مناطق قبیله ای فدرال (FATA) ناشی می شود با هم همکاری می کنیم. اقدامات مفید از قبیل نشست های منظم با رهبران نظامی پاکستان و ارتباطات و پیوند مستحکم تر میان واحدهای ما در طول مرز افغانستان- پاکستان موثر است. در حالیکه پرزیدنت مشرف برای متعادل تر کردن گروه ها در پاکستان و جلوگیری از استفاده آشوب طلبان ازFATA برای پناهگاهشان تلاش می کند، او با یک پیشینه قوی قومی و اجتماعی و سیاسی نیروها در کشورش مواجه شده است. پاکستان یک شریک نیرومند برای امریکا باقی مانده و پشتیبانی ما برای فعالیت های ضد تروریستی آن با یک مجموعه متنوع از برنامه های متمرکز ادامه خواهد یافت. بودجه همکاری امنیتی و برنامه های عملیات دو جانبه به دولت این کشور برای هدایت عملیات ضد تروریستی و افزایش ثبات داخلی کمک می کند. هدف ما این است که پاکستان امریکا را به عنوان یک شریک بین المللی ارجح و طولانی مدت تلقی کند خصوصاً در فعالیت هایمان برای شکست دشمنان مشترکمان. کشورهای آسیای میانه. کشورهای آسیای مرکزی قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان که در تقاطع اروپا، آسیا و خاورمیانه واقع شده اند نقش فزاینده ای را در بازار (تجارت) جهانی ایفا می کنند. آنها شرکای قدرتمندی در مبارزه علیه نهضت های اسلامی آشوب طلب می باشند و عالمان اسلامی آنها آشکارا رهبری بر ضد بلیغات افراط گرایانه را به عهده گرفته اند. با این وجود مانند دیگر نواحی منطقه فرماندهی مرکزی، کشورهای آسیای مرکزی با شماری از تهدیدهای امنیت و ثبات دست و پنجه نرم می کنند. محدودیت اختیار صادرات گاز و نفت و درآمد حاصل از آن، دشواری امنیت مرزی به دلیل وضعیت جغرافیایی و جنایات سازمان یافته قاچاق مواد مخدر و بی ثباتی سیاسی نگرانی های اصلی آنها هستند. با وجود پیچیدگی اعتقادات مختلف محلی در مورد دخالت ایالات متحده در منطقه اجازه دخالتمان در حکومت زیاد است. علیرغم این چالش ها، نشانه هایی از پیشروی به آسیای مرکزی وجود دارد. ازبکستان، قزاقستان و قزقیزستان بر سر یک سلسله توافقات جهت بهبود بخشیدن به امنیت مرزی سه جانبه مذاکره کرده اند. در سراسر سال آینده فرماندهی مرکزی به تعهدات جهت حفظ پشتیبانی برای عملیات آزادی پایدار، اصلاح تأسیسات دفاعی منطقه ای، توسعه سازمان ضد تروریستی و امکانات بالقوه مبارزه با مواد مخدر، همچنین بهبود امنیت مرزی و آمادگی مقابله با حوادث غیر مترقبه و جلوگیری از گسترش سلاح های کشتار جمعی را در اولویت کار خود قرار خواهد داد.

٦.استقرار نیروها برای ایجاد قابلیت جنگ مشترک و حفظ آمادگی برای ما بسیار ضروری است که در نبرد مشترک و ترکیبی توانا باشیم و آمادگی خود را حفظ کنیم تا بتوانیم عملیات نظامی خود را تداوم دهیم، با حضوری قابل اعتماد از تجاوز جلوگیری کنیم و بتوانیم به حوادث احتمالی پاسخی موثر بدهیم. از آنجا که تقریباً تمام فعالیت های ما مشترک و هماهنگ با متحدان است، باید خدمات بین گروهی و شیوه های عمل چند ملیتی را گسترش دهیم. بعلاوه، چون منطقه ما مملو از نا معینی است، ما باید طیفی از قابلیت های واکنشی را از طریق آرایش تهاجمی نیروها، برنامه ریزی و تمرین های ترکیبی واقعی برای خود حفظ نماییم. سایر قابلیت های تعیین کننده به قرار زیر است: یک اتحاد مستحکم در حال حاضر ٤٠ کشور با نیروهایشان در افغانستان و ٢٦ کشور با کارکنانشان در عراق با ما هم دست اند. این کشورها قابلیت های مهمی را فراهم می کنند اما تعدد نیروها مشکل زا نیز هست. ترکیب توانایی های این کشورها برای دستیابی به عملکردی موثر، پیش ازهر چیز نیازمند یک زیربنای فرماندهی و کنترل است که بتواند فواصل دور، زبان های مختلف، فرهنگ های متفاوت و مسائل مربوط به حفاظت از نیروها مدیریت کند. اتحاد ما باید در وقت مناسب از اطلاعات طبقه بندی شده و حساس آگاه شود و از شبکه ای برای تسهیل چنین ارتباطاتی برخوردار باشد. هماهنگی بین عوامل. برقراری امنیت و ثبات در منطقه ما نیازمند بکارگیری تمام عناصر قدرت ملی است. عناصر نظامی، دیپلماتیک، اقتصادی و اطلاعاتی. عامل نامی می تواند شرایط امنیتی را فراهم کند اما سایر عوامل دگرگونی های پایدار را ایجاد می کنند. خوشوقتیم که عوامل بسیاری از دولت ایالات متحده در ناحیه تحت مسئولیت فرماندهی مرکزی دخیل اند. وزارت امور خارجه، خزانه، قضاییه و امنیت داخلی و همچنین سازمان های تابع مانند سازمان های پیشرفت بین المللی ایالات متحده، خدمات امنیتی دیپلماتیک، FBI ، اداره تنقید دارو و گارد ساحلی ایالات متحده نقش فعالی در صحنه دارند. تلاش های آنها ما را یاری می کند تا از زیر ساخت های مهم حفاظت کنیم، از حملات تروریستی به کشورمان جلوگیری کنیم، سازمان های نوپای مجری قانون را آموزش دهیم و زیر ساخت های کهنه یا آسیب دیده را بازسازی کنیم. کاملاً واضح است که ما نیازمند بکارگیری یکپارچه و فراگیر تمام عناصر ملی هستیم. نیروهای انعطاف پذیر. حمل و نقل هوایی استراتژیک، حمل و نقل دریایی سریع، تهیه امکانات از پیش، و دسترسی به پایگاه هایی با زیرساخت های حیاتی از عوامل تدارکاتی کلیدی هستند که انعطاف در عمل را تأمین می کنند. تمرکز اصلی ما در این ناحیه عبارت است از آرایش به موقع نیروها و تجهیز و پشتیبانی واحدهایی که درگیر جنگ هستند. هیچ مثالی بهتر از تخلیة ١٤٠٠٠ امریکایی از لبنان در طی نزاع تابستان گذشته اسرائیل و حزب الله بیانگر اهمیت و انعطاف پذیری قابلیت حمل و نقل هوایی و دریایی ما در حوادث اتفاقی نیست. ما به همکاری خود با ستاد مشترک، دفتر وزیر دفاع، وزارت امور خارجه، ملت های متحدمان ادامه خواهیم داد تا از دسترسی به زیرساخت های مورد نیاز برای پشتیبانی عملیات فعلی و آینده مطمئن باشیم. فرماندهی، کنترل، ارتباطات، کامپیوترها، اداره اطلاعات، نظارت و امکانات بالقوه شناسایی (C4ISR) قابل انطباق. سیستم های ارتباطی باقابلیت عمل موازی و با حجم بالا برای هدایت عملیات در یک ناحیه وسیع ضروری است. سیستم های ما روزانه در حدود حداکثر توان خود عمل می کنند و قابلیت افزایش توان اندکی موجود است. به این خاطر که بسیاری از نیازهای ما با باید توسط عوامل تجاری تأمین شود، دسترسی به آنها حیاتی است. بزرگترین چالش پیش روی ما یکپارچه کردن سیستم های نامتجانس و ایجاد شبکه های موازی و قابل اعتماد است. ما باید سیاست هایی را در پیش بگیریم که ما را موفق به ایجاد یکپارچگی کند و فن آوری هایی که منتج به تسهیم اطلاعات کارآمد و کارآیی موثر شود. نهایتاً توانایی ما برای هدف گیری افراط گرایان خشن وابسته به آگاهی دقیق و کارآمد است. ما روش ها و فرایندهای خود را تکامل می بخشیم تا تلاش های خود را به منظور «یافتن، تثبیت، پایان دادن و بهره برداری» از اهداف بهینه کنیم. دشمنان ما در سازگار کردن خود با عملیات ما چالاک بوده اند. ما به تلاش خود برای ارتقای آگاهی از فضای درگیری، وضوح و جزئیات بیشتر و آگاهی به موقع در صورت امکان ادامه می دهیم. ما با قدرت تمام در پی یافتن راه هایی هستیم تا کمبودها و شکاف های موجود در اطلاعات تصویری، پوشش گسترده- مقیاس، یکپارچگی وسایل اکتشافی، ردگیری سیگنال، نشانگرهای اهداف متحرک، ساختار لایه ای تجسس و اکتشاف اطلاعات، زیست سنجی، ضد جاسوسی و جمع آورنده های انسانی را مدیریت و برطرف کنیم. برنامه مقابله با مواد منفجره قابل تعبیه سلاح مورد استفاده شورشیان احتمالاً همان مواد منفجرة قابل تعبیه یا بمب خیابانی باقی خواهد ماند. این مواد، ارزان، موثر و بی نام و نشان هستند و به گونه ای ساخته می شوند که حاوی مواد سمی شیمیایی مانند کلر باشند. با وجود خام دستی برخی از دشمنان ما، آنها روز به روز از فن آوری های ماهرانه تری استفاده می کنند مانند مواد نفوذ کننده انفجاری تأمین شده از جانب ایران. این سلاح ها ١٥٠٠٠ نظامی و شهروند را در عراق کشته یا زخمی کرده اند و مواد منفجره قابل تعبیه در حال رواج در افغانستان است. برای مقابله با این تهدید و همکاری با سازمان بین گروهی و متحدانمان، ما در حال استقرار جامرها ، ماشین ها و وسایل تخصصی پاکسازی مسیر و زره پوش های بهسازی شده برای حفاظت از ماشین های افراد هستیم. این اقدامات تأثیر این مواد منفجره را کاهش داده است. ما باید به توسعه فن آوری ها، تاکتیک ها و روش های جدید ادامه دهیم. تسریع استقرار ماشین های ضد مین و تحقیق بیشتر برای پیشرفت در مین یابی و کشف مواد منفجره قابل جاسازی و مهمات منفجر نشده از اهمیت ویژه ای برای فرماندهی ایالات متحده برخوردار است. کارکنان عملیات پایدار در منطقه تحت مسئولیت فرماندهی ایالات متحده وابسته به افرادی است که علاوه بر مهارت های نظامی به زبان خارجی مسلط باشند و از آگاهی فرهنگی برخوردار باشند. بقای ما موضوعی حیاتی است و ما به شدت وابسته به عوامل ارتقاء دهنده سطح زندگی مانند معافیت در مالیات در ناحیه درگیری، مزایای پرداختی برای خطرهای قریب الوقوع، پرداخت ویژه ترک محل. برنامه استراحت و تجدید قوا قرین توفیق بوده است و تا به حال به ٤٧٠٠٠٠ نیرو خدمت رسانی کرده است. در طی سال گذشته از نفرگیری مراکز فرماندهی مان بررسی کاملی به عمل آورده ایم که هنوز پس از پنج سال جنگ متکی به تقویت موقتی نیروهایشان هستند. همچنین مراکز فرماندهی تحت فرمان من شدیداً با نیروهای تقویتی تجهیز شده اند. من مأمور شده ام که با همکاری نیروهای مسلح و ستاد مشترک منابع موجود را به طرز مناسب به تمام این مراکز فرماندهی تخصیص دهم. فرماندهی ایالات متحده همچنین مشغول نیازمندی های مربوط به مهارت های کمیاب است. تعداد فعلی متخصصان زبان و متخصصان اطلاعاتی (بخصوص اطلاعات انسانی) و مأموران ضد جاسوسی در حد نیازهای کنونی نیست. مهارت های زبانی واجد اهمیت بسیاری در عملیات ضد شورشی، ضد تروریستی و ضد جاسوسی هستند و همواره نیاز بسیاری به آنها خواهیم داشت. مهارت های زبانی محدود در میان مدت کارساز است اما در بلند مدت نیازمند افراد محلی با مهارت های زبانی و فرهنگی لازم هستیم.

٧.نتیجه علیرغم شرایط اغلب خطرناک و سخت و دوری طولانی مدت از خانه و خانواده، مردان و زنان نظامی ما در منطقه تحت مسئولیت فرماندهی مرکزی پشتکار زیادی دارند و شجاعت، مهارت حرفه ای و از خود گذشتگی چشمگیر در انجام وظیفه از خود نشان می دهند. آنها چه درگیر جنگ باشند، چه در حال ارائه کمک های بشردوستانه و چه در حال پشتیبانی عملیات به بهترین نحو ممکن عمل می کنند. در حالیکه ما بصورت خستگی ناپذیر علیه کسانی که به ما آسیب می رسانند می جنگیم، به همان اندازه آماده یاری رساندن به کسانی هستیم که به ما در برقراری صلح در منطقه کمک می کنند. مردم امریکا و کنگره حمایت جدی و همه جانبه ای از ما کرده اند و ما صمیمانه از کمک و حمایت شما قدردانی می کنیم. من احساس غرور می کنم و مفتخرم به این که نمایندگی مردان، زنان و خانواده های حامی فرماندهی مرکزی را به عهده دارم. به نمایندگی از سوی آنها، من برای حمایت شما و برای فرصتی که در اختیارم قرار دادید تا در مورد موضع دفاعیمان صحبت کنم تشکر می کنم.

 
Content Bottom